آدمیزاد مظلوم و سگ وحشی (طنز)
راضیه حسینی
رئیس اورژانس تهران: «بعد از ورود به منزل بیمار در منطقه سعادتآباد، تکنسینهای اورژانس با سه قلاده سگ مواجه شدند که از همراه بیمار میخواهند که آنها را مدیریت کند. وی با نیروهای امدادی جدال لفظی پیدا کرده و در خروجی منزل را قفل کرده و سگها را تشویق کرده تا به سمت تکنسینها حمله کنند.»
هر چه هست زیر سر سگهای خانگی بیشعور و وحشی است. گیریم صاحبش گفت برود پاچه یک نفر را بگیرد، برود تکهپارهاش کند، کار درست چیست؟ اگر جانورهای دیگر بودند چه میکردند؟ معلوم است. باید یک گوشه بنشیند و بگوید: «هرگز! حاضرم خودم را از پنجره پرت کنم، ولی به سمت هیچ انسانی حملهور نشوم. کار من اصلاً این نیست. همنوعان من در گذشتههای دور، فقط مسئول لیسیدن صاحبانشان بودند. همه افسانههایی که راجع به نگهبان بودن ما و وفاداری به صاحبمان گفتهاند دروغ است. ما مثل سگ بیوفاییم و حرفگوش نکن.»
اگر الان جای این سه سگ، گربه بود، هرگز با اشاره صاحبش، به سمت کسی حمله نمیکرد. اصلاً حال نداشت از جا بلند شود و یک میوی ناقابل کند، چه رسد به اینکه برود طرف را جرواجر کند.
پس نتیجه میگیریم هر آتشی که بلند میشود از گور سگهاست. نه صاحبشان. اصلاً به آدمیزاد و خوی وحشیاش هیچ ربطی ندارد. در این حادثه هم همانطور که واضح و مشخص است متهم اصلی سگ وحشی بیجنبه است.
باید همه سگها نابود شوند. در هیچ خانهای هیچ نوعی از این موجود یافت نشود. از اندازه فنجانی تا پارچی. بعد از این پاکسازی خواهید دید که صلح و صفا به جامعه باز میگردد. تکنسینهای اورژانس به درخانهها میروند، صاحبخانهها با گل، شیرنی و شربت زعفران از آنها پذیرایی میکنند. فحشهای پشت ترافیکی به شکل محسوسی کاهش مییابد. زندانها پر از سلولهای خالی میشوند. مردم صبح به صبح با لبخند به هم سلام میکنند و زندگی پر از آرامش، صلح و صفا میشود.
یک سری کارشناس هم پی میبرند که خوی وحشی آدمیزاد بهخاطر زندگی با سگها بوده و اصلاً قاتل بوروسلی هم تحت تأثیر یک سگ دست به این جنایت زده.