اشتغال به هنجار مانع افسردگی زنان
ابوالقاسم عیسی مراد/استاد دانشگاه علامه
اختلالات خلقی و اضطراب به عوامل مختلفی از جمله امور ژنتیکی و زیستی، امور اجتماعی و خانوادگی، مسائل روانشناختی در شرایط مختلف زندگی، نگرش معنایی، معنوی و اعتقادی به سبک زندگی، نوع شناخت، ادراک، برداشت، زمینههای فکری و هیجانهای مرتبط بستگی دارد.
اگر انسان دارای برنامه و سبک زندگی بهنجار باشد و از افراط و تفریط پرهیز کند، اشتغالش با شأن اجتماعی، خانوادگی، علمی و تخصصی فرد تناسب داشته باشد، از عوارض روانشناختی و شخصیتی شغل اطلاع داشته باشد و موانع را برطرف کند، یقیناً سبک زندگی خوبی خواهد داشت و رویکرد و نگرش او بهنجار خواهد بود.
اشتغال بهنجار و منطقی برای زنان، نه تنها ایجاد افسردگی نمیکند بلکه طبق پژوهشهای انجام شده، این قبیل شغلها، رفتار و بهداشت روانی زنان را افزونتر میکند که در جای خودش قابل بحث و بررسی است.
اگر زنان کارمند با هماهنگی اعضای خانواده و در شأن علمی، تخصصی و به تناسب شخصیت به دور از افراطی گریهای غیر معمول طوری که جایگاه زن را دچار خدشه نکند و به فرزندپروری و همسرداریشان لطمه نزد، شغل مناسبی را انتخاب کنند، احتمال نشاط فردی و اجتماعی، احساس ارزشمندی، اعتماد به نفس، بالندگی و تحول همه جانبه در آنها تقویت و حال درونیشان بهتر خواهد شد.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد، ۲۳ درصد زنان کارمند دچار افسردگی هستند، در حالیکه این رقم برای زنان خانهدار ۶ درصد است. دکتر علی فرجام، روانشناس اجتماعی آمار ابتلا به بیماریهای اضطراب و اختلالات خلقی از جمله افسردگی در زنان کارمند را بیشتر از مردان میداند و معتقد است زنان کارمند از نظر اجتماعی تحت فشار بیشتری قرار دارند؛ مثلاً با سطح سواد و تحصیلات برابر، حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند و این استرسها میتواند در ابتلای آنان به اضطراب و افسردگی نقش داشته باشد. متأسفانه در کشور ما زنان کارمند با وجود داشتن تحصیلات بیشتر موقعیتهای شغلی و اجتماعی پایینتری دارند و استفاده نکردن از مدارک تحصیلیشان میتواند بر کاهش سطح خلق و خویشان تأثیر بگذارد.
بعضی از محیطهای کاری هم به گونهای است که زنان را در معرض استرس و فشارهای عصبی قرار میدهد و همین باعث بروز اختلالات خلقی دوقطبی و افسردگی در آنان میشود.