کد خبر: 02060043294
روزنامهعصر انقراض (طنز)

امان از دل گرفتار (طنز)

راضیه حسینی

اشتباه لفظی رستم قاسمی، وزیر نفت دولت احمدی‌نژاد و پیشنهادی راه و شهرسازی: «برای اولین روز حضور در وزارت نفت! ۱۰ دستور کار آماده کرده‌ام.»

قشنگ معلوم است آقای قاسمی هنوز دلش توی وزارتخانه نفت مانده و نمی‌تواند خاطرات خوش آن روزها را فراموش کند. کاش ایشان را برای همان وزارت محبوب خودشان پیشنهاد می‌کردید.

حالا اگر فردا، پس‌فردا این اشتباه لفظی به اشتباه عملی منجر شد، چه کنیم؟ اگر به جای ساخت راه، از بیخ کندند و بعد از رسیدن تقریباً به هسته زمین یادشان آمد این‌جا وزارت راه است نه نفت باید چه کنیم؟

باز این را می‌شود یک‌جوری رفع و رجوع کرد؛ مثل کلی پروژه راه و شهرسازی که بعد از چنیدن ماه کندن زمین به نفت، گنج، آب و هرچیزدیگری می‌رسند جز آن‌ چیزی که می‌خواستند. اما تصور کنید این اشتباه در وزارت‌خانه‌های دیگر اتفاق بیفتد:

مثلاً اگر وزیر پیشنهادی اقتصاد و دارایی برای وزارت بهداشت ده دستور کار آمده کند:

آن وقت دارو و درمان می‌شد منبع درآمد و سود بالا که البته هرگز چنین اتفاقی در مملکت ما نمی‌افتد و فقط در حد تصورات فانتزی و خیلی سورئال باقی خواهد ماند.

اگر وزیر جهاد کشاورزی برای وزارت‌خانه صمت نسخه بپیچد:

همه معادن کشور با تراکتور شخم زده می‌شد تا به عنوان زمین کشاورزی استفاده شود.

وزیر علوم برای وزارتخانه ورزش:

همه ورزشکاران مجبور می‌شدند اول تحصیلات تکمیلی را تا مقطع دکتری ادامه دهند و بعد سراغ ورزش حرفه‌ای بروند.

وزیر اطلاعات برای وزارت ارتباطات:

شرمنده این یکی را خودتان تصور کنید. با وزارت اطلاعات شوخی‌مان نمی‌آید.

نتیجه‌گیری اخلاقی ماجرا:

لطفاً از این به بعد قبل از ورود وزرای پیشنهادی به صحن مجلس یک نفر به آنها بگوید قرار است در کدام وزارتخانه کار کنند.

خیلی مهم نیست تخصص‌شان چیست. حالا یا در مهدکودک مشغول آموزش نوگلان نوشکفته بودند، یا کلاً سابقه خاصی نداشتند. مهم این است که بدانند قرار است کجا بروند.

 و در آخر قبل از پیشنهاد وزارت به شخصی، ببینند وزیر مربوط دلش کجاست و هوای چه وزارتخانه‌ای در سردارد. اصلاً کاری که دلی نباشد خوب از آب درنمی‌آید.

از قدیم هم گفته‌اند «آدم جایی خوشه که دلش اون‌جا باشه.»

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا