اگر بورس از ما انتظاری دارد بگویید (طنز)
راضیه حسینی
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه: «تا پایان سال، از بورس انتظاری نداشته باشید.»
خیالتان راحت، الان نسبت به بورس به درجهای از سرشدگی رسیدهایم که تا پایان امسال و هر سال دیگری هیچ انتظاری از آن نداریم. حتی حاضریم، در حد توان، همه انتظاراتش را برآورده کنیم.
شما که کارشناس هستید بیزحمت بپرسید بورس از ما توقعی، انتظاری، چیزی ندارد؟ بهش بگویید که اصلاً تعارف نکند. چیزی کم و کسر داشت فقط به خودمان بگوید.
نکند خدای نکرده دچار افسردگی پس از ریزش شده؟ نیاز دارد یک سری آدم معمولی که کل پسانداز زندگیشان چند ده میلیون میشود بروند در بورس سرمایهگذاری کنند و بعد همه سرمایهشان دود شود برود هوا؟
اعتماد بهنفسش کاهش پیدا کرده و برای بالا رفتنش باید کلی تشویق و تقدیر شود؟ در یک مراسم همه آنهایی که مالشان برباد رفته با یک دسته گل سرخ حاضر شوند و از او تشکر کنند؟
البته حق هم دارد. با خودش میگوید مگر من چیام از بازار دلار و سکه کمتر است؟ چرا آنها میتوانند اینقدر راحت سرمایه ملت را قورت دهند و هیچکس بهشان نمیگوید بالای چشمتان ابروست، ولی تا چندتا چراغ قرمز میزنم، همه شاکی میشوند؟
اصلاً همین بازار خودرو. مدام گران میشود، ملت ضرر میکنند، دیگر نمیتوانند با پولشان یک فرغون هم بخرند، بعد باز میآیند سر بورس غر میزنند. انگار اگر این سرمایه را جای دیگر برده بودند الان با ایلان ماسک در حال رقابت از نظر ثروت بودند.
اصلاً من بد، به درد نخور و همیشه قرمز. کجا میخواستید سرمایهگذاری کنید؟ در قرعهکشی ایرانخودر و سایپا شرکت کنید؟ دلار و سکه بخرید؟
اگر کمی پیش برویم احتمالاً یک چیزی به بورس بدهکار هم میشویم. باید هزینه تراپیست و روحیه خراب شده او را هم بدهیم. پس همان بهتر که کلاً هیچ انتظاری از بورس نداشته باشیم. اصلاً شتر دیدی، ندیدی. کدام سرمایه، کدام ضرر؟
ما کلاً از هیچ بازاری توقع سود نداریم. یعنی دیگر پولی نمانده که بریزیم توی بازار و بعد نگران سود و زیانش باشیم. شب با خیال راحت و بدون نگرانی سر بر بالش میگذاریم و خواب چراغهای سبز بورس را میبینیم.