بله، شستن لباسهای چرک؛ مسأله این است
فردین علیخواه – جامعه شناس
ژان کلود کافمن استاد دانشگاه سوربن فرانسه در سال ۱۹۹۸ کتاب پرفروش” لباسهای چرک: زوجها و ماشین لباسشوئیشان” را منتشر کرد. این کتاب حاصل مصاحبههای فراوان این جامعهشناس با زوجهای فرانسوی بود.
کافمن معتقد است اینکه دو نفر تصمیم میگیرند تا «ماشین لباسشوئی» بخرند بیانگر تحول مهمی در زندگیشان است و نشان میدهد که ارتباطشان وارد مرحلهای جدید و جدّی شده است.
خرید ماشین لباسشوئی به معنای شکلگیری پیوند خانوادگی بین دو نفر است. در آن سالها معمولاً مردان مجرد فرانسوی لباسهای کثیفشان را یا در ماشینهای لباسشوئی عمومی (در ساختمانهای بزرگ) میشستند و یا به خانه مادرشان میبردند تا شسته شود. با توجه به سبک زندگی جامعه اروپائی، کافمن معتقد است گفتنِ ” بلۀ ” هنگام مراسم عروسی چیزی را در دو نفر تغییر نمیدهد چون معمولاً زوجها زندگی زیر یک سقف را قبل از این مراسم تجربه کردهاند. آنچه مهم است خرید یک ماشین لباسشوئی است که مانند حلقه ازدواج، کارکردی سمبلیک دارد: “یک ماشین لباسشوئی برای دو نفر”. این امر گامی مثبت در پیوند زناشوئی است ولی مسأله اساسی آن است که پس از خرید ماشین، چه کسی لباسهای چرک را خواهد شست؟
کافمن در جایی میگوید که در هر مجلسی؛ چه بین عموم مردم و چه بین فرهیختگان، وقتی میخواهد درباره موضوع کتابش یعنی انجام کارهای خانه سخنرانی کند، هر ده دقیقه یکی از حاضرین بلند میشود و از وخامت اوضاع در خانهاش میگوید؛ اینکه چه کسی باید چه کاری را انجام دهد. لذا کتاب کافمن از این نظر اهمیت دارد که نشان میدهد بسیاری از داد و بیدادها و اختلافهای زوجهای امروزی نه بر سر عشق رمانتیک بلکه درباره انجام برخی از امور خانه است. ممکن است که این مسائل به چشم نیایند و یا حرف زدن درباره آنها سطحی جلوه کند ولی برعکس، بسیار اهمیت دارند و گاهی اوقات موجب جدایی میشوند.
از نظر کافمن این امور نشان میدهند که زوجهای امروزی چطور در خصوص مسائلِ شاید به ظاهر ساده و به ظاهر پیش پا افتاده مدام در حال کشمکش اند:
بچهها را به مهد می رسونی؟ / برنج نداریم، برنج میخری؟ / حالا که سرپا هستی یه چای میریزی بخوریم؟ / سطل آشغال پر شده و بوی گند میده، کی میبریش؟ / برو چای دم کن، من کتری رو گذاشتم تو هم برو چای دم کن / بچه پیپی کرده بوی گند میده بیا نگهش دار بشورمش، / ماشین رو این دفه تو میبری تعویض روغنی دیگه، آخه دفعه قبل من بردم / سر رات داری میای نون میگیری؟ و….
با مثال ماشین لباسشوئی، کافمن میگوید که زندگی آنقدرها هم که فکر میکنیم ساده نیست. گاهی اوقات لباسهای چرک، ظرفهای نشسته، خانه بههمریخته، و سطل آشغال پر شده تبدیل به مسائل جدی زندگی میشوند. بله، شستن لباسهای چرک، مسأله این است. شستن لباسهای چرک (نحوه تقسیم کار در خانه) از آن جهت اهمیت دارد که جزئیاتی از رفتارها و نگرشها را برملا میکند.
مثلاً با دعواهایی که بر سر کارهای خانه به وجود میآید گاهی اوقات فکر میکنیم که قبل از ازدواج چقدر درباره زندگی مشترک اشتباه فکر کردهایم. عشق و عاشقی جای خودش، ولی بالاخره لباسهای کثیف را چه کسی خواهد شست؟ از نظر کافمن ارتباط زوجها با لباسهای کثیف (نحوه تقسیم کار در خانه) خیلی چیزها را نشان میدهد.
او تمیز کردن خانه را به رقص تشبیه میکند. رقصی که پایان ندارد. هر روز صبح آغاز میشود و تا پاسی از شب ادامه دارد. معمولاً چهرهها در آن ثابتاند ولی گامها فرق میکنند. منظور کافمن آن است که عموماً این زنان هستند که باید فکری به حال لباسهای چرک بکنند و او این موضوع را در جامعه فرانسه به نقد میکشد. او سبکهای مختلفی از مشارکت در کارهای خانه را در بین خانوادهها نشان میدهد.
مثلاً نشان میدهد که بسیاری از مردان اگر در شستن لباسهای چرک یا تمیز کردن خانه مشارکت کنند، احساس دانشآموزی را دارند که توسط خانم معلم در حال تنبیه شدن است! در ضمن اغلب این مردان پس از یک دعوای شدید و اعتراض زن در خصوص طاقتفرسا بودن کارهای خانه، حاضر شدهاند در این نوع امور مشارکت کنند.
ماشین لباسشوئی یک مثال است. به راستی ما مردان چقدر به لباسهای چرک تلنبار شده در گوشه حمام فکر میکنیم؟