کد خبر: 03120070872
انرژیبازارها و خدمات مالیروزنامهسیاست

تاثیر ورود ایران به بازار نفت بعد از توافق برجام

رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران

دستاوردهای اقتصادی ایران در پی رفع تحریم‎ها همچنان محدود است چرا که تحریم‌های اولیه آمریکا هنوز اعمال می‌شود و همچنان عواملی ساختاری که مدت‌هاست بر فضای تجاری ایران سایه افکنده وجود دارد.

پیش‎بینی می‌شود که بیشتر تلاش‎های دولت متمرکز بر پرداختن به این موانع در همکاری با کشورهای دیگر باشد. اما بعد دومی که توافق اتمی بر آن تاثیر داشته، نقش بسزای آن بر ساز و کارهای اخیر بازار جهانی نفت است که در نتیجه آن تاثیراتی بر اقتصادهای منطقه و جامعه جهانی داشته است.

هم اکنون میزان تولید نفت خام ایران حدود دو میلیون و ششصد هزار بشکه در روز است و صادرات نیز رو به افزایش است. اینکه  ایران سریع‎تر از آنچه که بازار پیش ‎بینی می‎ کرد تولید و صادرات خود را افزایش داده، تاثیری اساسی بر توازن در میزان تقاضا و عرضه داشته و در نتیجه بر قیمت نفت و بازار بین‎ المللی هم موثر بوده  است. ب

عد از آنکه اشباع عرضه در پایان سال گذشته و اوایل سال جاری، قیمت‎ها را در بازار تحت تاثیر قرار داد، افزایش صادرات ایران به صورت جزیی ضررهایی که از میزان عرضه از سوی مثلا کشورهایی نظیر نیجریه و کانادا وارد شده بود را جبران کرد و به نوعی از میزان تغییرات در قیمت‎ها که در ماه‎های اخیر شاهد بودیم، کاست.

اما مساله بعدی خطرهای ژئوپلیتکی است که حال با دستیابی به توافق اتمی و جلوگیری از یک جنگ تمام عیار در خاورمیانه، از آن کاسته شده است.

این مساله برای چشم‎انداز اقتصادی منطقه و همچنین قیمت نفت مهم است اگر چه که این نیز درست است که بخشی از تنش‎های این منطقه همچنان پابرجاست و بر پیشرفت اقتصادی سایه افکنده است، اما تلاش‎های جامعه بین‎المللی برای حل درگیری‎ها در سوریه و یمن و جلوگیری از تنش‎های قومی در نقاط دیگر با ترغیب عربستان و ایران به گفت‎وگو، باید به کاهش میزان خطر و تهدیدات کمک کند.

تحریم‎های اولیه آمریکا که باقی مانده‎اند یکی از عواملی است که بر چشم‎انداز سرمایه‎گذاری در ایران سایه افکنده و سرمایه‎گذاران را از فکر کردن بر بازار ایران باز می ‎دارد.

این تحریم ‎های اولیه همچنان نهادهای مالی آمریکا را از انجام مبادلات دلاری (ارزی) با دولت ایران باز می‎دارد و اجازه نمی‎ دهد نهادهای بازرگانی آمریکایی با نهادهایی که دولت ایران مالک آنهاست یا کنترل آن را در اختیار دارد، تجارت کنند.

در زمینه نهادهای غیر آمریکایی اگر چه تحت برجام فعالیت‎های متعددی آزاد است، اما محدودیت‎های مهمی باقی مانده‎اند . ضمنا از آنجا که تعداد زیادی از مقام‎های ایرانی و سایر شخصیت‎های حقوقی و نهادها همچنان در فهرست ممنوعیت‎ های آمریکا و اتحادیه اروپا (و هم چنین بریتانیا) هستند، نهادهای مالی غیر آمریکایی در خطرند. این خطر زمانی است که شرکت‎ها برای اطمینان، درباره افرادی که با آنها مبادله می‎ کنند یا نفعی از این تجارت می‎برند مطالعات دقیق انجام ندهند. این مساله هزینه تجارت با ایران را در مقایسه با سایر کشورها افزایش می‎ دهد.

ضمنا یک موضع مرتبط که بر مبادلات سرمایه‎ گذاران با نظام بانکی ایران تاثیرگذار است، نگرانی درباره چارچوب ‎های قانونی ایران در زمینه مبارزه با پولشویی و مبارزه با حمایت‎های مالی از تروریسم است.

همچنین موضوع دیگر برای سرمایه ‎گذاران امکان بازگشت‎ ها یا «اسنپ بک » است که ممکن است تحت شرایطی اگر ایران برجام را نقض کند یا بر آن پایبند نباشد، رخ دهد.

اگر چه این یک سناریوی فرضی است اما در ذهن سرمایه‎گذاران است و شاید احتیاج به مدتی زمان دارد تا سرمایه‎گذاران خارجی یاد بگیرند خود را با این‎گونه بی‎اطمینانی‎ها تطبیق دهند. با وجود همه  اینها، برخی سرمایه‎گذاران همچنین نگران چارچوب‎های قانونی و نظارتی هستند که بر تجارت در ایران ناظر است .

اگر رتبه‎بندی‎های ایران در ارزیابی‎های بین‎المللی را ببینیم از جمله رتبه‎بندی بانک جهانی در زمینه میزان سهولت تجارت و شاخص رقابتی بودن که فروم جهانی اقتصاد منتشر می‎کند، فضای تجاری در ایران به نظر محدود باقی مانده است. اگر چه اخیرا پیشرفت‎ هایی ثبت شده است، اما همچنان مسایلی چون نبود شفافیت و نظارت ضعیف بر شرکت‎ها از جمله مسایل مشگل‎آفرین باقی مانده‎اند.

در ادامه این تحلیل باید گفت که ایران دومین اقتصاد بزرگ خاورمیانه و پر جمعیت‎ترین کشور این منطقه است. اندازه خالص بازار، میزان بالای نیروی کار جوان و ماهر، چارچوب اقتصادی متنوع، بخش مستحکم صنعتی و فراوانی ثروت معادن در این کشور، همه جذاب است و به ترغیت سرمایه‎ گذاران کمک می‎ کند.

ممکن است که کسی بازار امروز ایران را با ترکیه سال‎ها پیش مقایسه کند، که البته باید منابع عظیم نفتی و میانگین دستمزد پایین‎تر را هم به آن اضافه کرد. علاوه بر این تلاش‎های مداوم دولت برای پیشبرد تلفیق در کشورهای آسیایی در حوزه تجارت و سرمایه‎ گذاری نیز جذابیت‎ های ایران را برای تبدیل آن به یک مقصد سرمایه‎ گذاری اضافه می‎ کند.

خصوصا اگر برخی از توافق ‎هایی که درباره آن مذاکراتی در حال انجام است به نتیجه برسد، حال چه با هندوستان، اندونزی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا دیگر کشورهایی چون ژاپن و کره جنوبی باشد. با وجود این و علیرغم بلاتکلیفی در زمینه رفع تحریم‎ها، عواملی ساختاری وجود دارند که برای مدتی طولانی به عنوان موانع سرمایه‎ گذاری خصوصی بوده‎ اند و در نتیجه مانع فضای رقابتی هستند و کشور را در موقعیتی قرار داده ‎اند که نسبت به سایر بازارهای نو ظهورو کشورهای منطقه در موقعیت نامساعدتری باشد.

ضمنا باید توجه داشته باشیم که فضای بازرگانی در ایران که بسیار پایین‎تر از سایر کشورهای همسایه و اقتصادهای نوظهور است.

در شاخص انجام تجارت بانک جهانی در سال جاری، ایران در رده ۱۱۸ در میان ۱۸۹ کشور بوده است . همچنین بزرگی بیش از حد بخش دولتی و نیمه دولتی مساله‎ای دیگر است. بخش دولتی بر اقتصاد ایران تسلط دارد.

علاوه بر این در بسیاری از صنایع اصلی، مرز بین بخش دولتی و خصوصی آن‎چنان مشخص نیست. در این زمینه برخی از حوزه‎های مرتبط با مسایل زیرساختی نیز صدق می‎ کند.

در این رابطه سناریوهای موثر بر مذاکرات برجام بر بازار نفت ایران و نیز بازارهای جهانی به طریقی است که باید گفت مذاکرات هسته ‎ای ایران تا به این حد و اندازه برای معامله‎ گران نفت در بازارهای جهانی اهمیت نداشته است.

چرا که به خوبی می‎ دانیم قیمت ‎های نفت از ابتدای سال میلادی جاری تاکنون نزدیک به ۲۰ درصد رشد کرده و به حدود ۹۴ دلار در هر بشکه رسیده  است و بسیاری از تحلیل‎گران پیش‎بینی می‎کنند که زمان زیادی نخواهد برد که قیمت‎ها برای نخستین بار در ۸ سال گذشته در محدوده سه رقمی قرار گیرد.

به نظر می‎رسد که مذاکرات هسته‎ ای ایران با قدرت‎های جهانی از جمله آمریکا در وین دنبال می‎شود. این مذاکرات با هدف احیای توافق سال ۲۰۱۵ برگزار شده است و در صورت توافق، تسهیل تحریم‎ ها را به دنبال خواهد داشت.

در این صورت اگر توافقی صورت گیرد، ایران قادر خواهد بود صادراتش را به حدی افزایش دهد که قیمت‎های نفت کاهش پیدا کنند .

به گفته کارشناسان صاحب‎نظر و نیز استراتژیست‎های حوزه انرژی در آمریکا، مذاکرات هسته‎ای ایران تا جایی که به تولید مربوط است، مهمترین عامل مبهم تاثیرگذار امسال است و بزرگترین ریسکی است که بر بازارهای نفت سایه افکنده است. در این زمینه پایگاه ‎های معتبر خبری در حوزه انرژی و به ویژه نفت، سناریوهای مختلفی را برای نتیجه مذاکرات و واکنش بازار به آنها بررسی کرده که می‎توان در گام اول به کسب توافق کامل اشاره کرد و در پی آن سایر زمینه‎ ها را مورد ارزیابی قرار داد .

در مدل توافق کامل، باید گفت که این توافق که مشابه توافق‎نامه سال ۲۰۱۵ است، منفی‎ترین نتیجه را برای معامله‎گران نفت خواهد داشت. در این صورت ایران می‎تواند حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون بشکه نفتی را که در ذخایرش نگهداری می‎کند و بسیاری از آنها را که در آسیا قرار دارند، بفروشد و همزمان تولید میادین نفتی را افزایش دهد.

طبق برآورد آژانس بین‎المللی انرژی، تولید ایران در مدت زمانی ۶ماه ممکن است از حدود ۲.۵ میلیون بشکه در روز به ۳.۸ میلیون بشکه نفت در روز افزایش پیدا کند.

در این صورت و بر اساس اعلام یکی از منابع رسمی آمریکا، صادرات ایران در مدت زمانی یکسال پس از تحقق توافق جامع حداکثر به ۴۰۰ میلیون بشکه خواهد رسید که برای متوازن کردن بازار جهانی نفت و ایجاد اشباع عرضه کافی خواهد بود.

در این حالت پیش‎بینی می‎ شود که نفت تا اواسط سال ۲۰۲۲ جاری به حدود ۱۲۰ دلار در هر بشکه صعود کند اما در سه ماهه چهارم سال به دلیل افزایش عرضه ایران در محدوده ۷۰  تا ۷۵ در هر بشکه کاهش خواهد یافت.

در حالتی دیگر می‎توان گفت که صحبت‎ های زیادی درباره یک توافق موقت به جای احیای برجام مطرح می‎شود که از سوی ایران تکذیب شده است. در این حالت معلوم نیست در چنین توافقی تحریم‎ های نفتی تسهیل خواهند شد یا خیر؟ اگر تحت چنین توافقی تحریم‎ها تسهیل نشوند، سیگنال مثبتی برای بازارهای نفت خواهد بود. با این حال ممکن است از شدت تنش‎های ژئوپلیتیکی در منطقه خلیج فارس بکاهد.

بد نیست بدانید که شرکت معتبر مشاوره‎ای FGE آمریکا در میان گروهی است که پیش‎بینی می‎کند ایران حتی تحت یک توافق موقتی، امتیازات قابل توجهی در خصوص صادرات انرژی دریافت خواهد کرد. اگر این توافق در سه ماهه دوم حاصل شود، فروش نفت ایران تا پایان سال جاری به حدود ۱.۳ میلیون بشکه در روز خواهد رسید.

در شرایطی که مذاکرات از پیش‎ بینی‎ های صورت گرفته طولانی‎تر شود و دیپلمات‎های کشور انتظار داشته باشند که تا چند ماه دیگر هم وضع به همین روال ادامه پیدا کند، باید گفت که متحمل‎ترین سنـاریو این است که توافقی تا پایان امسال(۲۰۲۲ میلادی) صورت نمی‎ گیـرد و ایران تولید نفت خود را در سال ۲۰۲۳ افزایش می‎ دهد و حتی در آن زمان هم به دلیل مسایل فنی، بازگشت ایران به بازارهای جهانی بعید است که با سرعت انجام شود. در این حالت قیمت نفت به حدود ۱۰۰ دلار در هر بشکه افزایش پیدا می‎کند و میانگین قیمت سالانه آن در محدوده ۹۶ دلار خواهد بود.

در آخرین حالت در این فرآیند نیز می‎توان شکست مذاکرات را پیش‎بینی کرد. چرا که تاثیرگذارترین نتیجه برای قیمت نفت شکست مذاکرات وین با خروج ایران یا یکی از قدرت‎های برجامی از مذاکرات خواهد بود. شکست این مذاکرات ادامه تنش‎های ژئوپلیتیکی در خلیج فارس را به دنبال خواهد داشت و بازارها که با نگرانی کاهش ظرفیت مازاد تولید جهانی را دنبال می‎کنند به چنین تحولاتی با افزایش شدید قیمت‎ها واکنش نشان داده خواهد شد.

درکلام پایانی اینکه به نظر می‎رسد توافقی که شبیه برجام است قیمت‎ های نفت را تا حدودی کاهش خواهد داد.

آنطور که بلومبرگ ادعا می‎کند و همانگونه که اشاره شد ایران از محل ذخایر نفتی خود استفاده کرده و عمدتا در بازارهای اصلی آسیا آنها را به فروش خواهد رساند که حجمی نزدیک به ۹۰ میلیون بشکه را در بر می‎ گیرد.

این اقدام مهم سبب افزایش تولیدات در میدان‎ های نفتی نیز می‎شود. تولید ایران هم اکنون ۲.۶ میلیون بشکه در روز است که بیشتر آن در کسب و کارهای محلی استفاده می‎ شود.

این تولید ممکن است در ۶ماه آینده و پس از کسب توافق حداقل به ۳/۸ میلیون بشکه در روز برسد. در این رابطه پالایشگاه ‎های چینی احتمالا از اولین مشتریان این منابع اضافی باشند . هم اکنون هم چین بزرگترین مشتری نفت ایران است.

البته بیشتر این صادرات از کشورهای دیگر به چین می‎رسد تا تحریم‎ های آمریکا را دور بزند. میزان فروش نفت خام و میعانات نفتی ایران در سال گذشته در محدوده ۶۴۰ هزار بشکه در روز بوده است.

در جمع‎بندی نهایی می‎ توان گفت اگر این توافق صورت بگیرد صادرات ایران به ۴۰۰ میلیون بشکه در سال می‎رسد و باعث ایجاد منابع مازاد در بازار نفت خواهد شد .

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا