کد خبر: 18129918436
دسته‌بندی نشده

خطر مثلث شوم برای تیم اقتصادی دولت

سیف الله یزدانی

اصلاحات اقتصادی در چارچوب اسناد راهبردی کشور یکی از مهمترین ماموریت هایی است که دولت دوازدهم در پیش رو دارد و این امر باید به صورت همه جانبه و ریشه ای دنبال شود.

چرا که دولت های بعد از جنگ هرکدام به تحلیل یا روشی به دنبال بازسازی و بهسازی اقتصاد کشور بوده اند . اما درنهایت بی تدبیری دولت های نهم ودهم شرایط را به گونه ای رقم زده است که هم خرابی ها تشدید شده وهم توانایی های بازسازی فرسوده گردیده است . اما بدتر از این دو ، رایج شدن فرهنگ رانت خواری و سودا گری از یک سو و رشد نظریه های مخرب درلباس خیرخواهی از سوی دیگر به تقویت مثلث شوم ضد توسعه منجر شده که به شدت دولت دوازدهم را در رسیدن به نتایج مطلوب تهدید می کند.

در واقع رانت خواران ، کارگزاران بی علم و نظریه پردازان رانت ساز ، مثلث شومی را تشکیل می دهند -که گویا شکل جدیدی از تعبیر زر و زور و تزویر دکتر شریعتی است که منافع رانت خواران را با حمایت کارگزاران بی کفایت و بی علم و توجیه گری و زمینه سازی نظریه پردازان رانت ساز ، در طی دوران بعد از جنگ ایجاد و محافظت کرده اند.

اما به راحتی قابل تشخیص است که این مثلث شوم را تنهارئیس جمهور و مجلس با تنظیم تیم اقتصادی عالم ، خادم و هوشیار می تواند از کار بیاندازد .

البته با کهنه کاری عوامل این مثلث غیر مردمی،  اقدام رئیس جمهور برای ناکارآمد سازی آن بی خطر وکم هزینه نخواهد بود . اما اگر چنین نکند هزینه های بزرگ تری را پرداخت خواهد کرد که اولین آن عدم تحقق مطالبات اقتصادی مردم و دومین آن از دست رفتن چهار سال تلاش طاقت فرسای دولت یازدهم  است.

رئیس جمهور باید تیمی را برای اقتصاد تجهیز کند که به عمق فلسفه اقتصاد و دستاوردهای علوم روز و نظام ارزشی کشور مسلط باشد تا قدرت ممیزی راهکارهایی را که در پیش رو قرار می گیرد داشته باشد.

آنان که با اهداف و تحلیل های تک بعدی ، راه حل های ثابتی را برای حل مشکلات اقتصادی کشور ارائه می دهند، به قول استادمیرمطهری “در نامه دفاعی از خانم دکتر خلعتبری”حتی در زمان احمدی نژاد هم بدون حضور ظاهری به اجرای نظرات خود مانند افزایش نرخ ارز و هدفمند سازی یارانه ها دست یافتند.

این ها برای یک موضوع واحد و غلط ، مانند افزایش نرخ ارز که در واقع همان کاهش ارزش پول ملی است ، دهها دلیل اقامه می کنند و مسلما خیرخواه ملت و ایران نخواهند بود .

بارزترین نمونه این موضوع توصیه کنندگان به افزایش نرخ ارز هستند که از بهانه ما به التفاوت نرخ تورم ، تقویت صادرات ، درمان فساد ، جبران تقاضا برای تولیدات و این اواخر کاهش نرخ سود بانکی را درگرو یک چیز می دانند و بس و آن کاهش ارزش پول ملی و گران کردن ارز با تکیه بر مکانیزم بازار است و از آن نه به عنوان گران کردن ارز یا تضعیف پول ملی بلکه به عنوان واقعی کردن نرخ ارز یاد می کنند.

متاسفانه در بین افرادی که برای این توصیه دلایل به اصطلاح علمی اقامه می کنند اساتیدی هستندکه می دانند مدل های دو بخشی ساده در واقعیت اقتصاد هیچ وقت وجود خارجی ندارد و هیچ وقت بازار رقابت کامل با شرط ثابت و بی اثر بودن سایر عوامل دیده نشده است.

اما به دلیل اینکه این حضرات به شدت دلبسته ، وابسته و یا جزء گروه تزویر مثلث شوم رانت خواری هستند بین نرخ ارز و سود بانکی ، نرخ ارز وتقویت صادرات ، نرخ ارز و مبارزه با فساد، نرخ ارز و واقعی شدن قیمت در بازار ، نرخ ارز و خروج از رکود و … چنان رابطه بسیط و بی دردسری را ارائه می کنند که مخاطب برای لحظاتی در این فکر فرو می رود که چرا تاکنون از چنین روش ساده ای غافل بوده ایم و چرا کسانی مانند رئیس جمهور در مقابل افزایش نرخ ارز مقاومت می کند.

به هرحال حسن روحانی باید تیم اقتصادی خود را به گونه ای آرایش دهد که قادر به ممیزی و تشخیص چنین لغزش گاه هایی باشند و آنقدر شجاع و ریسک پذیر باشند که از زر و زور این مثلث شوم هراسی به خود راه ندهند .

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا