خط فقر سرانه به ۲/۸میلیون تومان رسید
آمارهای رسمی از اثرات منفی تورم عوامل تورمزا بر رشد نرخ فقر خبر میدهند؛ تورمی که بهخصوص از سال۱۳۹۷ و بازگشت تحریمهای اقتصادی شدت گرفته و نرخ فقر را سالبهسال بالاتر آورده است.
احمد میرخدایی: اطلاعاتی که معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار در قالب گزارش پایش فقر در سال۱۴۰۰ منتشر کرده، نشان میدهد: درآمد سرانه ایرانیان در دهه۹۰ نزولی بوده و درمجموع باعث شده خانوارهای ایرانی یکسوم از درآمد سرانه خود را طی این سالها از دست بدهند.
در این میان، نرخ فقر نیز از نیمه دوم دهه۹۰ و بهخصوص با دور جدید تحریمها و رشد شدید تورم از سال۱۳۹۷ رو به افزایش گذاشته و در سال۱۳۹۹ به بالاترین مقدار خود یعنی ۳۱درصد رسیده است.
سقوط آزاد درآمد سرانه
براساس آمارهای رسمی، درآمد سرانه در ایران تقریبا از سال۱۳۸۶ روندی نزولی داشته و فقط در سالهای رونق نفتی بهطور موقت افزایش پیدا کرده است؛ بهطوریکه فقط در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ و در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ با افزایش درآمدهای نفتی درآمد سرانه افزایش یافته و در سایر سالها رو به کاهش بوده است.
صرفنظر از این نوسانات در درآمد سرانه، رشد اقتصادی منفی اقتصاد ایران در بیشتر سالهای دهه۹۰ باعث شده است تا درآمد سرانه طی این دهه روند نزولی داشته باشد. بهطوریکه با مقایسه نتایج در سال ۱۳۹۹ و ۱۳۹۰، هر خانوار ایرانی بهطور میانگین حدود ۳۴درصد یعنی یکسوم از درآمد سرانه خود را طی این سالها از دست داده است.
در این میان، از یکسو بهواسطه افزایش هزینههای زندگی با رشد تورم و کاهش درآمدها بهواسطه رشد کمتر از نرخ تورم، خط فقر بالاتر آمده و خانوارهای بیشتری به زیر خط فقر سقوط کردهاند.
رشد تصاعدی فقر
میانگین نرخ فقر در نیمه نخست دهه۹۰ در محدوده ۱۷ تا ۱۸درصد قرار داشته اما از سال۱۳۹۷ و همزمان با دور جدید تحریمها و رشد شدید تورم، این نرخ نیز با شیب تند رو به افزایش گذاشته و در سال۱۳۹۹ به بالاترین مقدار خود یعنی ۳۱درصد رسیده است.
در ادامه، هرچند کاهش نسبی نرخ تورم، بهبود رشد اقتصادی و اضافه شدن ۱۸۵هزار نفر به تعداد شاغلان کل کشور در سال۱۴۰۰ توانسته از افزایش بیشتر نرخ فقر جلوگیری کرده و حتی آن را ۰.۸۴واحد درصد کاهش داده و وضعیت متوسط معیشت کشور را ارتقا دهد؛ اما بررسیها نشان میدهد که این تحولات با وجود اینکه توانسته حدود ۷۰۰هزار نفر از جمعیت فقرا بکاهد، بازهم قدرت کاهش شکاف فقر را نداشته و حتی ۰.۰۱درصد به آن اضافه کرده است؛ یعنی وضعیت فقرا بهطور متوسط در سال۱۴۰۰ نسبت به سال قبل از آن بهبود نیافته و فقرا نتوانستهاند فاصله خود تا خط فقر را کمتر کنند.
طبق آمارهای وزارت کار، در سال۱۴۰۰ با نرخ فقر ۳۰درصدی ۲۵میلیونو۵۶۰هزار نفر از جمعیت کشور زیرخط فقر قرار داشتهاند.
در گزارش پایش فقر۱۴۰۰، نرخ متوسط فقر کشور ۳۰درصد برآورد شده؛ اما ۱۹استان با نرخ فقر ۳۲ تا ۵۸.۲ از نرخ فقر بالاتری رنج میبرند و ۱۲استان با نرخ فقر ۲۷تا ۱۵وضعیت بهتری دارند. بیشترین نرخ فقر معادل ۵۸.۲درصد به استان سیستان و بلوچستان وکمترین نرخ فقر معادل ۱۵.۴درصد به تهران اختصاص داشته است.
خط فقر چقدر است؟
برآوردها نشان میدهد که خط فقر در سال۱۴۰۰ نسبت به سال۱۳۹۹ رشد حدود ۵۰درصدی داشته و خط فقر سرانه به یکمیلیونو۶۸۲هزار تومان درماه رسیده است.
بر این اساس و طبق قواعد تعیین خط فقر خانوار، خط فقر یک خانوار ۳نفره در سال گذشته ۳میلیونو۷۰۰هزار تومان و خانوار ۴نفره ۴میلیونو۵۴۱هزار تومان بوده است.
براساس آخرین دادههای موجود، برآورد میشود که خط فقر سرانه کل کشور در شهریور۱۴۰۱ به حدود ۲میلیونو۸۵۰هزار تومان رسیده باشد که در این صورت خط فقر کشوری برای یک خانوار ۴نفره حدود ۷میلیونو۷۰۰هزار تومان است.
همچنین این شاخص برای خانوار ۳نفره و ۴نفره در شهر تهران بهترتیب برای سال۱۴۰۱ حدود ۱۱.۹ و ۱۴.۷میلیون تومان برآورد میشود.
تبعات رشد خط فقر
بهواسطه کاهش درآمد سرانه در دهه۹۰ و رشد نرخ فقر در کشور، کالری دریافتی خانوارها از سال۱۳۹۰ به بعد روند نزولی داشته و میزان کالری دریافتی از سال۱۳۹۷ به بعد پایینتر از مقدار مورد نیاز بوده است.
در ادامه، هرچند در سال۱۴۰۰ روند کاهشی کالری دریافتی متوقف شده و تقریبا ثابت مانده؛ اما ترکیب کالاهای اساسی مصرفی خانوار دچار تغییر شده است.
براساس آمارهای رسمی، در سال۱۴۰۰ میزان مصرف گوشت قرمز کلیه دهکها نسبت به سال۱۳۹۹ افزایش داشته و بهطور متوسط سرانه مصرف گوشت قرمز خانوار با ۱۴درصد افزایش به میزان ۵۹۱گرم درماه رسیده است؛ اما روند مصرف گوشت سفید (مرغ و ماهی) در ۲دهک فقیرتر جامعه کاهش پیدا کرده است و همچنین سرانه مصرف خانوارها برای برنج ۳درصد، لبنیات ۹درصد و میوه یک درصد کاهش پیدا کرده است. نکته قابلتوجه در این است که با شیوع فقر، خانوارهای کمدرآمد، با توجه به تورم گروههای خوراکی در سال۱۴۰۰، ناچار به تشدید کاهش مصرف این کالاها شدهاند.