دنیای فانتزی باگتها و واقعیت لواشی (طنز)
مشاور وزیر اقتصاد: « روزانه 50 میلیون قرص نان لواش در نانواییها گم میشود.»
پیشنهاد میکنیم هرچه سریعتر کمیتهای با عنوان «نانیاب» تشکیل دهید. به نظر بد نیست از جستجوی محله به محله، شروع کنید. بعد به خانهها برسید.
اگر باز هم چیزی پیدا نکردید حتماً جیبهای ملت را هم بگردید. از آنجایی که نان لواش قدرت انعطافپذیری بالایی دارد ممکن است در جیب هم جا شود. مطمئن باشید همین طرفهاست. جایی بین مردم.
شاید بد نباشد چند تا بربری و سنگک را دستگیر کنید و ازشان اعتراف بگیرید آخرین بار لواشهای گم شده را کجا دیدهاند. بعد هم چندتایشان را برای عبرت باقی نانها، آویزان کنید سر در نانواییها تا خوراک پرندگان شوند.
نان باگتها با دیدن این صحنه زودتر از همه به حرف میآیند. آنقدر در دنیای فانتزیشان غرق شده بودند که با دیدن واقعیت وحشتناک، میگرخند و به کرده و نکردهشان اعتراف میکنند.
همیشه فکر میکردند در ویترین یکی از نانواییهای پاریس نشستهاند و به زودی مادام یا موسیویی آنها را میخرد.
البته بعضی وقتها واقعیت بدجور میخورد توی صورتشان. مثل وقتی که تکه تکههایشان روی آب کلهپاچه شناور میشد و به دهان گشادی که هر لحظه نزدیکتر میشد زل میزدند.
اما باز هم امیدوار بودند روزی فرا خواهد رسید که مشکلات اصلاح شوند و مردم دیگر نان باگت را در کله پاچه نریزند.
تافتونها کمی قویتر از بقیهاند. آنها را بگذارید برای آخر. اول از سادهها شروع کنید. حتماً به زودی سلطان نان لواش لب به اعتراف میگشاید. خواهد گفت با همدستی مردم چه نانهایی را دزدیده و چه نقشههایی برای آینده داشته.
شاید سنگک باشد و میخواسته دوباره به دوران اوج گذشته برگردد. شاید بربری انگیزههای انتقامی داشته، و شاید هم همهشان با هم دست به یکی کردهاند تا تلاشهای شبانهروزی مسئولان برای بهتر شدن معیشت مردم را خراب کنند.
هر چه که هست باید بدون هیچ رحم و مروتی سریع پیگیری شود.
میدانید که این هم مثل باقی قضایا از مطالبات مردم است.