رقابت هوش مصنوعی و انرژی تجدیدپزیر برای مواد خام
مهدی فتحی مقدم / کارشناس اقتصادی
به تازگی علاقه به موضوع هوش مصنوعی افزایش یافته است. تحلیلگران اکنون پیشبینی میکنند که صنایع مختلف چگونه از کاربردهای این فناوری سود خواهند برد، زیرا شرکتها مشتاق هستند آن را در هر زمینهای که میتوانند امتحان کنند. اما یک مشکل بالقوه بزرگ پیش روی هوش مصنوعی وجود دارد: نیازهای زیاد آن برای انرژی و مواد خام.
برخی از مقامات میزان برق مورد نیاز مراکز داده ای را که میزبان دستگاه های هوش مصنوعی هستند، محاسبه کردند. هشدارها مبنی بر اینکه استفاده از هوش مصنوعی تمایل به پارادیم شیفت از انرژی های فسیلی به تجدید پذیر را معکوس می کند، اغاز شده است. زیرا کارشناسان بر این باورند که مراکز داده به منابع مطمئن و بدون وقفه برق نیاز دارند. در حال حاضر، این نوع انرژی فقط از منابع هیدروکربنی و هسته ای حاصل می شود، اما مصرف انرژی تنها یک جنبه موضوع است و طرف دیگر ممکن است خطرناک تر باشد: تامین مواد خام!
با افزایش کاربردهای هوش مصنوعی، به مقدار قابل توجهی تولید و انتقال انرژی نیاز خواهیم داشت که به مس بیشتری نیاز دارد.
به عنوان مثال مشکل این است که تاسیسات بادی و خورشیدی نیز به مس زیادی نیاز دارند زیرا به کابل زیادی نیاز دارند. وقتی خودروهای برقی را اضافه می کنید، آینده برای معادن مس بسیار روشن و برای همه کسانی که به مس نیاز دارند، تاریک به نظر می رسد. با این حال، این ابر چرخه نه با انتقال انرژی، بلکه توسط هوش مصنوعی پیش خواهد رفت. با انجام این کار، به طور خودکار به رقیبی برای توسعه دهندگان فناوری تبدیل انرژی تبدیل می شود، زیرا همه آنها به مواد مشابهی نیاز دارند که مس نمونه خوبی برای آن است. اگر چه مس عنصری نادر و گران نیست، اما توسعه هوش مصنوعی و انتقال انرژی به مقادیر زیادی از آن نیاز دارد در حالی که معادن جدیدی برای حمایت از افزایش تقاضا در آینده افتتاح نمی شوند.
طی چند سال گذشته، هشدارها در مورد کمبود مس به بخشی از چشم انداز اخبار تبدیل شده است، با این حال صنعت معدن در انجام هر کاری برای آن بسیار کند بوده است. شاید به این دلیل که انتظارات تقاضای صعودی همیشه برآورده نشده است، به ویژه در خودروهای الکتریکی. بنابراین شرکتهای معدنی منتظر میمانند تا تقاضای قوی شروع به ظهور کند، تقاضا سریعتر از عرضه افزایش مییابد. با این حال، این امر منجر به ایجاد معادن جدید مس نشده است، بلکه منجر به رقابت بزرگ برای مواد معدنی حیاتی ضروری می شود.
تصمیم گیرندگان غربی از شرکتهای معدنی میخواهند تا گامهای جسورانه بردارند و سلطه چین را در این زمینه به چالش بکشند، اما تردید وجود دارد که مسئولان شرکتهای معدنی به این درخواستها پاسخ دهند. علاوه بر این، به نظر میرسد شرکتهای معدنی از این واقعیت آگاه هستند که تسلط چین بر مواد معدنی حیاتی نتیجه دههها کار است و این نوع کار را نمیتوان در ۲۴ ماه تکرار کرد.
وضعیت خوب به نظر نمی رسد، زیرا هوش مصنوعی و انتقال انرژی برای یک موضوع واحد رقابت می کنند. اما یک جنبه روشن وجود دارد. رشد فوق العاده تقاضا برای مواد معدنی از پروژه های انتقال انرژی هنوز محقق نشده و قیمت لیتیوم در حال کاهش است، تقاضای مس و همچنین تقاضا برای خودروهای برقی در بقخش انرژی های نو کاهش یافته بنابراین، شرکت های معدنی در اتخاذ رویکرد سرمایه گذاری محتاط هستند.
اما برخلاف پارادیم شیفت از انرژی های هیدرو کربوری به انتقال انرژی، هوش مصنوعی آماده به نظر می رسد و تمام چیزی که نیاز دارد فلز، پلاستیک و برق است.