شغل شریف شاکی (طنز)
مورد عجیب شاکیهای حرفهای در شهر سیرجان کرمان/ پیشه: شاکی حرفهای
راضیه حسینی
«چند وقتی است که کار برخی اهالی حسینآباد محمدیه سیرجان این شده که روزانه به دادسرا بروند و پیگیر پروندههای قضاییشان باشند. چون در اینجا پای یک شاکی حرفهای در میان است. زنی که با طرح دعواهای فراوان قضایی از افراد آنها را به دادگاه میکشاند تا به خواستههایش برسد.
شاکیهای حرفهای کارشان طرح دعواست. قضات، دادستانها و کارکنان دستگاه قضایی هم میدانند که پروندههای آنها برای دادخواهی نیست ولی از باگهای دستگاه قضایی استفاده میکنند تا با طرح دعوای فراوان به خواستههای خودشان برسند. در این راه هم چندین و چند ترفند مهم از قبیل شکایت از قاضی، جعل سند، استخدام شاهد دروغین و … دارند.»
چه کسی گفته کار نیست؟ اگر جوینده باشید حتماً پیدا میکنید. از شرخرِ در خدمت صاحبخانه، تا شاکی حرفهای. همه چیز در بازار موجود است.
بعید نیست چند وقت دیگر با چنین جلسات خواستگاری مواجه شویم:
پدر عروس: «شغل آقا داماد چیه؟»
مادر داماد: «پسرم شاکی حرفهایه…چشمم کف پاش. ماشالا تا حالا ده تا پرونده شکایت داشته که برده.»
پدر عروس: «بیمه هم داره؟»
مادر داماد:«بیمه که نه. ولی یه پرونده شکایت از بیمه تو دستشه… اگر ببره، قول داده همه خانواده رو یه جا بیمه کنه.»
«خونه، ماشین چی، داره؟»
داماد:«اصلاً نگران این چیزا نباشید. تا چند ماه دیگه مدرک پی اچ دی شکایت رو میگیرم. الان فعلاً در حد یه پراید بردم. ولی چند وقت دیگه بهتون قول میدم پرونده شاسیبلند، ویلایی تکزنگ و پنتهاوس رو هم بیارم خدمتتون.»
عروس: «من باید فکرام رو بکنم…چند روز دیگه بهتون خبر میدیم.»
داماد: «بله بله حتماً. فقط در جریان باشید که پرونده خواستگاری قبلی با جواب منفی، شش ماهه تو دادسراست. البته این چهارمین شکایت ازشونه. سه تای قبلی رو بردم. الان دو تا فرش و یه یخچال براشون مونده که همین یکی دو هفته حلش میکنم. یه مبلغی رو هم قراره قسطبندی کنن واسه مهریه.»
پدر عروس: «مگه مهریه با داماد نیست؟ اونم بعد از عروسی!»
داماد: «بیخود به ما نمیگن شاکی حرفهای که جناب… طوری شکایت میکنم که شیربهای پدرم رو هم بگیرم.»
پدر عروس: «دخترم به نظرم تا نفقهش گردنمون نیفتاده بله رو بگو.»