صنعت پی وی سی در دامگه حادثه
مواد اولیه ایرانی پی وی سی که زیر پای ما است گرانتر از چینی به صنایع پایین دستی می فروشند!
فرزین سوادکوهی
وضعیت منابع هیدروکربنی بیانگر این نکته مهم است که کشور ما با در اختیار داشتن بیش از ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر متعارف گاز طبیعی و ۱۵۷ میلیارد بشکه ذخایر قابل برداشت نفت خام، از پتانسیل و مزیت نسبی مناسبی برای توسعه صنعت پلیمر و پلاستیک، با هدف تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز برخوردار است، اما رقابت پذیری این صنایع،همچنان در لایه ای در ابهام قرار دارد.
به گزارش عصر اقتصاد، این مبهم بودن را می توان در طیف های مختلفی از محصولات پتروشیمی مشاهده کرد.رقابت پذیری گم شده و یا مخدوش شده مذکورتحتالشعاع مکانیسمهای ناکارآمد در زنجیره ارزش صنایع پتروشیمی، قرار گرفته است.
محض مثال می توان به حوزه محصولاتی مانند PVC و به ویژه صنعت لوله و اتصالات اشاره کرد که به گفته فعالان این صنعت به کمترین حد پتانسیل های ذاتی خود تقلیل یافته است.
با وجود آنکه ظرفیت سالانه تولید رزین پی وی سی در چهار شرکت پتروشیمی اروند، غدیر، بندر امام و آبادان، نزدیک به ۷۵۰.۰۰۰ تن است و مجموع معاملات سالیانه در بورس کالا، همواره کمتر از ۵۰۰.۰۰۰ تن در سال بوده است،متاسفانه در حوزه صنایع تکمیلی PVC ، رقابت پذیری این صنایع، به ویژه صنعت لوله و اتصالات PVC تحتالشعاع مکانیسمهای ناکارآمد در زنجیره ارزش صنایع پتروشیمی و عدم اطمینان از تامین پایدار مواد اولیه قرار گرفته است.
می توان اینطور گفت که تجارت نامتوازن بین بخشهای بالادست و پایین دست و از طرفی توزیع بی قاعده بین سرمایهها و تولید، باعث بروز مازاد و کسریهای مختلف و نتیجتاً منجر به التهاب در بازار PVC شده و وقوع رقابت های غیر اصولی، بهای تمام شده تولید در صنایع پایین دست را به طور فزاینده ای افزایش داده، به گونهای که علاوه بر زیان مصرف کننده نهائی، قدرت رقابت پذیری این صنعت نسبت به سایر پلیمرهای هم خانواده را به شدت متاثر نموده و باعث جابه جایی مصرف پلیمرها در عدم جایگاه مناسب خود شده و تاکنون خسارت های جبران ناپذیری به سرمایه های کشور و زیرساخت ها وارد کرده است و بدین ترتیب صنعت پی وی سی به دامگه حادثه گرفتار آمده است.
براستی چرا در کشوری که دریایی وسیع از منابع هیدروکربنی در اختیار دارد صنعتگرانش باید در صنعت پلاستیک مشاهده گر عدم تامین خوراک و مواد اولیه تولیدات پلاستیکی و PVC مناسب باشند؟
مشکل از کجاست که با در اختیار داشتن اینهمه پالایشگاه و مجتمع پتروشیمی، تولید کنندگان محصولات پلیمری و پلاستیکی باید مواد اولیه خود را به چندین برابر قیمت واقعی از دست سوداگران و واسطه ها تهیه کنند؟
بی هیچ بهانه ای باید پذیرفت شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران به عنوان متولی و نهاد سیاستگذار مدیریت صحیح در رتبهبندی تولید محصولات پتروشیمی (مطابق با نیازهای تولیدکنندگان)، عدم شفافیت کافی در مقدار عرضه و قیمت آن و همچنین کیفیت کم محصولات تولیدی پتروشیمیها را دنبال نکرده است که اگر کرده بود حال و روز این صنعت اکنون اینگونه نبود.
تجارت نامتوازن بین بخشهای بالادست و پایین دست و از طرفی توزیع بی قاعده بین سرمایهها و تولید، باعث بروز مازاد و کسریهای مختلف و نتیجتاً منجر به التهاب در بازار PVC شده و وقوع رقابت های غیر اصولی، بهای تمام شده تولید در صنایع پایین دست را به طور فزاینده ای افزایش داده است
این در حالیست که صنعت تولید لوله و اتصالات PVC با قدمتی بیش از ۷۰ سال در ایران، پرچم بخشی از تولید در صنایع تبدیلی پتروشیمی و تکمیل زنجیره ارزش آفرینی را برافراشته نگه داشته است. این صنعت، در بزنگاه پس از انقلاب ۵۷، جنگ هشت ساله، دوران سازندگی و تا امروز در برهه های مختلف تامین کننده نیاز و درخواست های فنی و تخصصی بخش ساختمان و زیرساخت کشور در پروژه ها و طرح های عمرانی کلان بوده است.
جالب اینجاست که بسیاری از مدیران برنامه ریز و سیاست گزار از این موضوع به نیکی آگاهند که صنعت پتروشیمی و به ویژه صنایع زیرمجموعه آن سهم بسیار بزرگی در کالاهای مصرفی در سراسر جهان دارند. از چسب و رنگ و رزین و مواد شیمیایی بگیر تا خودرو و لوازم خانگی و ساختمانی و ….که همگی در سطح گستردهای از این محصولات بهره میبرند و عملا دنیای امروز بدون محصولات تولید شده از مواد پتروشیمی قابل تصور نیست و در کشور ما هم کسی نمی تواند زندگی بدون محصولات پلیمری و پلاستیکی را متصور شود.
البته مشکلات صنعت پتروشیمی تنها مختص صنایع پایین دستی نیست.موانع تولید و عرضه و فروش و صادرات همه بخش های صنعتی و تولیدی کشور،بسیار پرشمار شده است و طبیعی است که وقتی سیاست روشنی در باب تولید وجود نداشته باشد همه عرصه های صنعتی و تولیدی کشور گرفتار گره های هر لحظه فشرده تر شونده می شوند.
واقعا تاسف آور است که مشاهده می کنیم صنعتی به سودآوری پلاستیک و پلیمر با کوچکترین تکانه ها دچار آسیب و یا رکود جدی می شود و به دنبال آن همین اقتصاد، هر روز به فروش و صادرات مواد خام هیدروکربوری وابسته تر می گردد بی آنکه بتواند از آن ارزش افزوده ای خلق کند و صنایع تکمیلی پتروشیمی اش با وجود توانایی های بسیار برای تولید ارزش افزوده کلان و اشتغالزایی فراوان همچنان قادر نباشد جایگزینی درآمدهای نفتی ایجاد کند و چرخ اشتغال و تولش ید در کشور کماکان لنگ بزند.
برخی از صاحبنظران و فعالان اقتصادی برای حل موضوع دو راهکار کلی را پیشنهاد می کنند.
اول اینکه در یک کلیت کشور اساسا از خام فروشی در همه عرصه ها فاصله بگیرد و به دنبال تکمیل زنجیره ارزش باشد تا در عین حال تهدیدها به فرصت تبدیل شود و دوم اینکه زیر ساخت های تولید خلق ارزش افزوده حاصل از آن را به شکلی جدی در دستور کار خود قرار دهد.
اینکه دیده می شود صنعتگر ایرانی مواد اولیه را گرانتر از چینی و ترکیه ای که محصولات پتروشیمی ما را میخرند، دریافت میکند بسیار درد آور است
اگر به سمت تکمیل زنجیره ارزش در همه حوزهها حرکتی صورت بگیرد و مثلا در همین حوزه،صادرات مواد خام را در چند سال آینده یا هر بازه زمانی مشخص و منطقی ممنوع شود یا عوارض زیادی بر آنها وضع شود یا به مجوزهای ویژه با شرایط سخت منوط شود.
یعنی تعرفه گذاری بر صادرات محصولات خام پتروشیمی به گونه ای افزایش یابد تا سود آوری قابل توجه سازمان ها و شرکت ها کمتر گردد تا از این رهگذر همین نهادهای اقتصادی توجه خود را به سمت کالاهای تکمیل شده نهایی منعطف کنند و اصولا سیاست ها به سمت صادرات محصولات نهایی سوق پیدا کند.
اینکه دیده می شود صنعتگر ایرانی مواد اولیه را گرانتر از چینی و ترکیه ای که محصولات پتروشیمی ما را میخرند، دریافت میکند بسیار درد آور است.
بدون تردید در همین بازار PVC اگر هرچه زودتر برای رهایی از آشفتگی های –حالا دیگر کهنه شده- چاره ای اندیشیده نشود صنعت ارزش آفرین لوله و اتصالات و درب و پنجره و هر آنچه به این محصول بنیادی وابسته است دچار خسارت های جبران ناپذیری خواهد شد که بازپس دادن تاوانش از عهده اقتصاد امروز ایران بر نخواهد آمد.