عصر اقتصاد شیوه های مدیریت رسانه ای گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس را بررسی می کند؛ هلدینگ ولخرجی

بی نظمی مالی و ولخرجی های آنچنانی عادت نامبارکی است که سال هاست به جان نهادهای به اصطلاح متولی کشور افتاده است و بنظر می رسد سازمان های دولتی و خصولتی با اتکا به بودجه های آنچنانی تحت لوای شفافیت رسانه ای و ایجاد فضاهای پرهیاهو تبلیغاتی،قصد دارند خود را فعال نشان بدهند.

به گزارش عصراقتصاد، در این میان مجموعه های بزرگی چون هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس به شهادت شانتاژی که بوجود آورده است گوی سبقت را از دیگر سازمان ها ربوده.شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در سال های اخیر همواره در نمایشگاه مختلف کوچک و بزرگ کشور حضوری تمام عیار داشته و البته این حضور پررنگ تنها در گشاده دستی های مسئولان آن در هزینه کردن های فراوان برای هرچه بزرگتر جلوه کردن این مجموعه خلاصه شده است.

کافیست در هر نمایشگاه مربوط به نفت و پتروشیمی و دیگر حوزه های اقتصادی، نظری گذرا بیافکنیم تا به عینه ببینیم هلدینگ خلیج فارس برای برقراری غرفه های تشریفاتی و سلطنتی خود چه خرج هایی را که متقبل نمی شود.

پنهان شدن در پشت تعداد زیادی از شرکت های پتروشیمی زیر مجموعه هلدینگ خلیج فارس این امکان را ایجاد کرده است تا این گروه صنعتی در عرصه پتروشیمی ایران، کانترهای بیشمار از زیر مجموعه های خود را در مساحت هایی بزرگ و غرفه سازی های به اصطلاح لاکچری عیان سازد و تا می تواند برای خود امتیاز کسب کند.امتیازهایی که البته هیچ ارزشی در صنعت نمایشگاهی کشور ندارد.

شبه رسانه های همسو و استخدام شده برای پوشش خبری رویدادهای مختلف در هلدینگ خلیج فارس در تمام مدت برگزاری همایش های بزرگ و کوچک تحت عناوین حمایت ازساخت داخل،حمایت از تولید بار اول،افزایش صادرات وعباراتی از این دست تنها در خدمت روابط عمومی هستند و عملا نقش خبر بیار را بازی میکنند و نه خبرنگار.

در طی سالیان گذشته بسیاری از خبرنگاران حرفه ای حوزه نفت و پتروشیمی تلاش کرده اند که ارتباط رسانه ای خود را با مجموعه هلدینگ خلیج فارس حفظ کنند ولی حالا دیگر اثبات شده مدیران این مجموعه هیچ علاقه ای به رسانه های حرفه ای ندارند و تنها با بازار یابان و تبلیغات چی ها و آگهی بگیران مراوده دارند تا از از شخص مدیران مجموعه های متبوع هلدینگ خلیج فارس خبرهای فرمایشی و سفارشی تهیه کنند.

این مشکل بارها از سوی خبرنگاران حرفه ای مطرح شده که عدم ارتباط هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس و شرکت های تابعه آن با رسانه های تخصصی، شان و جایگاه این مجموعه بزرگ صنعتی و پولساز را کاهش می دهد اما به رغم این موضوع هیچ تمایلی از سوی مدیریت کلان هلدینگ دیده نمی شود.

طی سال های گذشته بارها و بارها مدیریت وسرپرستی روابط عمومی هلدینگ خلیج فارس به افراد مختلف که هیچ سنخیتی هم با صنعت پتروشیمی و خاستگاه رسانه ای آن نداشته اند سپرده شده است.

بنظر می رسید با به صندلی نشستن علی عسگری به عنوان مدیر عامل در هلدینگ خلیج فارس این رویکرد مخرب هرچه زودتر جبران شود اما این اتفاق نیافتاد و مجددا مدیریت روابط عمومی بدست کسانی سپرده شد که همچنان پیرو مشی مدیران خود شیفته زیر مجموعه ها بوده و هستند.

مدیرانی که به هر بهانه ای نه تنها در خلال برگزاری همایش ها و نمایشگاه ها بلکه در هر فرصتی فقط قصد داشته و دارند که جلوی دوربین ها و میکروفون ها ظاهر شوند تا خودی نشان بدهند.

متاسفانه روابط عمومی هلدینگ خلیج فارس نیز با تشکیل گروه های به اصطلاح رسانه ای در شبکه های مجازی، میدان را برای همان آگهی بگیران گسترده تر و مهیا ترکرده است به طوری که بی ارزش ترین اخبار شرکت های پتروشیمی به فرموده ستاد روابط عمومی باید به شکلی وسیع در گروه ها و شبکه ها و پایگاه های خبری بی نام و نشان منتشر شود و هرکس از این حلقه عدول کرد و تن به این خواسته غیر منطقی و ضد رسانه ای نداد نامش از لیست دعوتی رویدادها و نشست های خبری و سفرهای رسانه ای براحتی حذف می شود.

اصرار بر انتشار وسیع اخبار فاقد ارزش

شبه رسانه ای های همسو مدام این اخبار را بدون کوچکترین اصلاح یا تدوینی منتشر می کنند و مخاطبان هم مدام در این بازتاب ها این اخبار بی ارزش را می خوانند.

روابط عمومی از ابتدایی ترین اتفاقات ممکن خبر سازی می کند.مثلا می نویسد حضور مدیر عامل شرکت فلان هم اکنون در فرودگاه عسلویه! یا باردید میدانی مدیر روابط عمومی از فلان تاسیسات بهمان شرکت در ماهشهر! و این می شود خبری که رسانه های همسو باید آن را منتشر کنند تا چوب خطشان نزد روابط عمومی تمام نشود.

بطور مداوم در رسانه ها و شبکه های گسترده اجتماعی می خوانیم و می بینیم که از عبارت “غرفه هلدینگ خلیج فارس انتخاب ویژه مهمانان و بازدید کنندگان” استفاده می شود. در این نمایشگاه ها همواره گفته می شود که هلدینگ خلیج فارس، اولین صادرکننده محصولات پتروشیمی است، با ارزش ترین شرکت های بورسی است، رتبه اول بالاترین ارزش افزوده، رتبه اول بیشــترین سودآوری، رتبه اول بالاترین ارزش بازار، رتبه اول گروه پتروشــیمی و رتبه پنجم بیشــترین دارایی از آن اوست و هیچ شرکتی به گرد پاری هلدینگ هم نمی رسد!

برای نمونه “تدارک گسترده در کیش برای میزبانی با شکوه هلدینگ خلیج فارس”،تیتری است که در رسانه ها توی چشم میزند . این در حالیست که رسانه های متعهد می پرسند در شرایطی که اغلب فعالان بخش خصوصی صنعت پتروشیمی اینک توان مالی پرداخت حقوق ماهانه کارکنان خود را ندارند مسوولان هلدینگ خلیج فارس چگونه برای برگزاری نمایشگاه در کیش به اجماع نظر رسیده اند؟ و مهمتر از آن اینکه باید پرسید چرا در شرایطی که عسلویه و ماهشهر به نوعی پرچمدار فعالان صنعت پتروشیمی تلقی می‌شوند و در حال حاضر بهترین شرایط آب و هوائی را نسبت به ماه های دیگر سال تجربه می‌کنند برای برگزاری نمایشگاه انتخاب نشده اند؟

دورهمی های پرخرج به نام تولید به کام مدیران

رسانه ها می پرسند وقتی چند تن از مدیران، مسئولین و کارکنان شرکت‌های پتروشیمی در این نمایشگاه ها به اتفاق خانواده حضور پیدا کرده و هزینه های رفت و برگشت، اقامت و دیگر مخارج آنها پرداخت شده است چگونه می توان به خروجی این دورهمی های خانوادگی که در یک کلیت از منابع ملی و از جیب مردم پرداخت شده امیدوار بود؟ به راستی دستاورد این به اصطلاح همایش ها و نمایشگله های لوکس و تشریفاتی و سفارش شده چیست؟

واقعا این موضوع پرسش برانگیز است که چه تعداد از صنایع داخلی حتی در حد حرف هم که شده توانسته اند برای انجام کارهای خود از مسئولین حاضر در نمایشگاه و همایش قول همکاری بگیرند؟

حضور و گردانندگی تمام قد هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس در نمایشگاه ها وهمایش هایی مانند اینوکس،نفت و گاز، پتروشیمی، ایران پلاست، پتروفن، حمایت از ساخت داخل، توانمندی های صادراتی، اجلاس های فصلی مدیران هلدینگ خلیج فارس، اوراسیا، روسای محیط زیست هلدینگ،توسعه صنایع تکمیلی، بانک و دهها عنوان دیگر هزینه های فروانی ببار می آورد که البته هلدینگ خلیج فارس از آنها باکی ندارد. از بودجه های هنگفتی که برای این رویدادهای بی فایده صرف می شود هیچ رد و نشانی در رسانه های جدی وجود ندارد.

مدیر عامل گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس در رسانه ها مدام اعلام می کند که “زمانی که بنده مدیریت این هلدینگ را بر عهده گرفتم میزان سهام همه شرکت‌های خلیج فارس در بورس در حدود ۷۳۰ هزار میلیارد تومان بود. این در حالی است که در سال ۱۴۰۱ این رقم از مرز هزار میلیارد تومان گذشت و در شرایط کنونی نیز از ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان عبور کرده است. این اتفاق به معنای دو برابر شدن سهام هلدینگ خلیج فارس در بازار بورس است.

در گذشته هلدینگ خلیج فارس در حدود ۱۱ درصد کل سهام بورس را در اختیار داشت که اخیرأ ۱۴ درصد سهام کل بورس را به خود اختصاص داده است. این وضعیت نشان می‌دهد که یک حرکت پرشتاب برای رشد و توسعه در هلدینگ خلیج فارس در حال شکل‌گیری است.”اما در این میان شرایط برای هیچ رسانه حرفه ای و یا چالشگری مهیا نیست تا صحت و سقم این گفته ها را به نظاره بنشیند.

بر اساس همین رویکرد غیر حرفه ای هم هست که هربار این مجموعه صنعتی به راحتی در دام شایعه ها و حرف و حدیث هایی مانند گم شدن ۳۶ هزار میلیارد پول، فرار فلان مدیر یک شرکت زیر مجموعه، سند سازی در بورس، واگذاری های غیر شفاف،دعواهای داخلی مدیران برای کسب کرسی های مدیریتی و امثالهم گرفتار می شود تا جائیکه باز هم برای پاسخگویی و رفع ابهام در برابر افکارعمومی، این روابط عمومی نهادهای مرتبط مانند وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان امور مالیاتی، شرکت ملی گاز ایران، وزارت نفت، وزارت نیرو، شرکت ملی صنایع پتروشیمی، سازمان بازرسی کل کشور، صندوق بازنشستگی نفت و امثالهم هستند که برپا می خیزند تا دفع شر کنند.

به هر رو آنچه مسلم است این است که با این خاصه خرجی هایی که هلدینگ خلیج فارس ببار می آورد امیدی به شفافیت عملکرد آن وجود ندارد. اگر خوشبیانه به موضوع بنگریم خواهیم دید این شیوه نخ نما دیر یا زود نتایج فاجعه بار خود را عیان خواهد ساخت.