مسئولان بچه یا بچههای مسئول (طنز)
راضیه حسینی
«رفتار عجیب مصطفی آجرلو (مدیرعامل باشگاه استقلال) در مواجهه با میکروفن قرمز رنگ یک خبرنگار. ابر میکروفن را به گوشهای پرتاب کرد.»
اینکه کودک درون آدم فعال باشد خیلی خوب است. اما بد نیست قبل از اجازه فعالیت، کمی هم ادب و تربیت بهش یاد بدهید. مثلاً بگویید: «حواست باشه کارای بد نکنی. اگه طرفدار یه تیمی، قرار نیست یه سطل رنگ برداری هر جا که قرمز بود آبی کنی. یا برعکس. ببین مثلاً این خانم خبرنگار میکروفنش قرمزه باید چی کار کنی؟…آفرین خیلی مؤدب به سؤالهاش جواب بدی و کاری به رنگ نداشته باشی. فهیمدی؟»
بهتر است این حرفها را در خانه با او بزنید و رویش کار کنید. اگر دیدید متوجه نمیشود، اصلاً چه کاری است؟ همانجا توی خانه نگهش دارید. لااقل وسط مصاحبه او را با خودتان نیاورید.
البته این مشکل فقط مخصوص آقای آجرلو نیست. بعضی از مسئولان ما، علاقه زیادی به بیرون فرستادن کودک درون خودشان دارند. متأسفانه کودک آنها هم گاهی مشکل تربیتی دارد. مثلاً بهش یاد ندادهاند «اگر عصبانی شدی حق نداری دست روی کسی بلند کنی. هیچوقت به کسی نگو «یه بار دیگه حرف بزنی میزنم تو دهنت.» روی صندلی درست بشین. تو مجلس شلوغبازی درنیار. اینترنت اسباببازی نیست. اسکایپ با اینستاگرام فرق داره. قبل از مصاحبه چهارخط مطالعه کن و…»
کاش یک نفر به مسئولان بگوید اینقدر هم لازم نیست به کودک درونتان اهمیت بدهید. به جایش کمی به بزرگ بیرونتان برسید. راه دوری نمیرود. اصلاً موضوع کودک را کلاً فراموش کنید و به دنیای بزرگسالی برسید. البته اگر هنوز دیر نشده و راه برگشتی وجود داشته باشد.
هر چند حالا که خوب نگاه میکنیم میبینیم این مشکل، فقط مخصوص ما ایرانیها نیست. انگار کودکهای بزرگ، همه دنیا را گرفتهاند. یکی داد میزند: «هی بعد از مدرسه، کوچه پشتی منتظرتم. نباید با بچههای نیمکت بغلی میپلکیدی. حالا که رفتی اونور، هرچی دیدی از چشم خودت دیدی.»
بچههایی که عاشق قدرتاند. توی جیبهایشان پر از ترقه و فشفشه است و باید راهی برای فروشش پیدا کنند.
شاید اگر دنیا را عوض مسئولان بچه، بچههای مسئول اداره کنند، دیگر نه ابر میکروفونی پرت شود و نه جنگی راه بیفتد.