مسیر ناخوشایند نرخ تورم برای بانکهای مرکزی جهان در سالهای اخیر
مسیر نرخ تورم در سالهای اخیر برای بانکداران مرکزی خوشایند نبوده اما در آستانه اجلاس این هفته بانک مرکزی اروپا در پرتغال فضایی از خوشحالی و شادمانی حکمفرما شده است.
کریستین لاگارد رئیس کل بانک مرکزی اروپا در اول جولای گفت «شاید این حرف مغرورانه به نظر برسد اما مهار تورم بالا موفقیت آمیز بود». جروم پاول رئیس فدرال رزرو آمریکا روز بعد چنین گفت که «ما پیشرفت زیادی داشتیم». دیگران هم با آنها هم عقیدهاند، بانک تسویه بین الملل هم اعلام کرد که بانکهای مرکزی علیه تورم بالا به پا خاستهاند.
عصراقتصاد: به گزارش روابط عمومی پژوهشکده پولی و بانکی به نقل ازنشریه اکونومیست، دادهها نیز حقیقتاً این رضایتمندی را تایید میکنند. بین سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ افزایش تجمیعی قیمتها در آمریکا ۱۵ و در منطقه یورو ۱۸ درصد بود اما اکنون تورم سالانه در این دو منطقه به ترتیب ۲.۶ و ۲.۵ درصد است. با این حال ممکن است اوقات خوشی کوتاه باشد. تورم پایین مطلوب است اما به معنای بازگشت به دوران ثبات اقتصادی قبل از همهگیری نیست.
به خطرات مربوط به سمت عرضه میپردازیم. دونالد ترامپ وعده داد در صورت بازگشت به کاخ سفید تعرفه ۱۰ درصدی همگانی را برقرار میسازد. پس از عملکرد فاجعهبار جو بایدن در مناظره انتخاباتی ۲۷ ژوئن در جورجیا، سرمایهگذاران و بازارهای آیندهنگر احتمال دور دوم ریاست جمهوری ترامپ را بالا میدانند. تعرفهها و اقدامات تلافیجویانه چین هزینه واردات را افزایش خواهد داد.
بر طبق گزارش بانک جهانی حتی اگر رشد اقتصادی جهان ضعیف باشد تغییرات اقلیمی و افزایش سرمایهگذاریها در زیر ساختارهای سبز بهای کالاهای تجاری را در سطح بالایی نگه میدارد. علاوه بر این، خطر تشدید جنگ در خاورمیانه همچنان بر سر اقتصاد جهان سایه افکنده است.
نقطه مشترک این تکانههای بالقوه آن است که همانند همهگیری میتوانند رشد اقتصادی و تورم را به دو سمت مخالف بکشند. بر طبق گزارش گلدمن ساکس، اگر تعرفه ۱۰ درصدی آقای ترامپ با اقدامات تلافیجویانه شرکای تجاری آمریکا مواجه شود نرخ تورم آمریکا ۱.۱ واحد درصد افزایش و سرعت رشد اقتصادی آن کاهش مییابد. نرخ تولید در منطقه یورو هم یک درصد کمتر میشود. این در حالی است که ما هنوز تاثیر تعرفه احتمالی ۶۰ درصدی ترامپ بر کالاهای چینی را در نظر نگرفتهایم.
از جنبه نظری، بانکداران مرکزی نباید به تکانههای عرضه توجه کنند چون تاثیر مستقیم آنها بر تورم گذرا است. اما در عمل وقتی موارد افزایش تورم تناوب بیشتری پیدا میکند اهداف تورمی بانکهای مرکزی فقط نوشتهای بر روی کاغذ خواهد بود. با این وجود، گزینه دیگر یعنی افزایش نرخ بهره با هدف کاهش تورم در اقتصاد میتواند دردناک باشد. به عنوان مثال، اگر قرار باشد خانم لاگارد و آقای پاول و یا جانشینانشان با هر تنش در جنگ تجاری نرخهای بهره را بالا برند آنگاه اقتصاد جهان بسیار پرتلاطم خواهد شد.
بر صدر این مشکلات میتوان تجدید علاقهمندی سیاستمداران به بدهیهای بزرگ را اضافه کرد. همانگونه که جهان تاکنون متوجه شده است جنگها، همهگیریها و بحرانهای کالاهای تجاری پرهزینه هستند. شاید تعرفهها درآمد دولت را بالا برند اما تکانههای عرضه به رشد آسیب میزنند و بازپرداخت بدهیها را دشوارتر میسازند.
بازارهای اوراق قرضه از هم اکنون به سیاستهای مالی دست و دلبازانه واکنش نشان میدهند. سرمایهگذاران از چشمانداز پیروزی راست عوامگرا در انتخابات پارلمان فرانسه به وحشت افتادند هرچند پس از نتایج معتدل اولین دور انتخابات اندکی آرام گرفتند. گمانهزنیهای سرمایهگذاران درباره پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات ماه نوامبر آمریکا باعث شد نرخ بازدهی اوراق خزانه ۱۰ ساله بالا برود.
پیروزی جمهوریخواهان احتمال کاهش مالیات بر مبنای افزایش کسری بودجه را بالا میبرد. چنین سیاستهایی تورم را به سمت بالا میکشانند، بانکهای مرکزی را به افزایش نرخ بهره وادار میکنند و در نهایت آنها در مسیر رویارویی با آقای ترامپ و دیگر سیاستمداران عوامگرا میافتند.
خطر جهانی با تورم بالا هنوز هم دست کم گرفته میشود. روحیه حاکم بر اجلاس بانک مرکزی اروپا در پرتغال گاهی اوقات سرشار از نگرانی میشود اما پریشانیها دوام زیادی ندارند.
بازارهای مالی قیمتگذاریهایی هیجانی دارند، انگار که دوران تورمی اخیر فقط یک رویداد انحرافی بود و هم اکنون ثبات بر اقتصاد حکمفرما است. همهگیری به احتمال زیاد آغاز یک عصر جدید خطرناک را رقم زده است. عصری که در آن پیروزیهای بانکهای مرکزی نادر هستند و با تلاش بسیار زیاد به دست میآیند.