معنویت در محیط کار و سازمانها
مرتضی ایراندوست/ کارشناس ارشد مدیریت صنعتی
معنویت در محیط کار (Workplace Spirituality) چارچوبی از ارزشهای سازمانی است که باعث آرامش درونی و حرکت به سوی تعالی نزد کارکنان میشود. به مدت یک دهه است که مفهوم معنویت در محیط کار در مباحث سازمانی مورد توجه محققان قرارگرفته است.
پیش از آن این موضوع بیشتر به صورت انحصاری و در مباحث مذهبی و عرفانی مطرح میگردید، اما در حال حاضر بعنوان یک عامل جداییناپذیر از مباحث سازمانی در نظر گرفته می شود معنویت در محیط کار، از مفاهیم جدیدی است که در سالیان اخیر در ادبیات مدیریت و کسب و کار در غرب ظهور کرده و حتی ازآن، بعنوان یک پارادایم جدید یاد میشود.
معنویت محیط کاری، یک موضوع جدید در مبحث سازمانی و یک موضوعی با توسعه نظری ــ علمی محدود به شمار می رود و به عنوان یک ﭘﺪﻳﺪه ﻛﺎﻣﻼ ﻓﺮدی، ﻛﻪ ﻫﻢ ﺷﺎﻣﻞ تلاش های ﻓﺮدی و ﻫﻢ ﺷﺎﻣﻞ تلاش های سازمانی می ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﻌﺮﻳﻒ می ﺷﻮد و ﺑﻪ ﺗﻼش هایی اﺷﺎره دارد ﻛﻪ بدنبال ﻣﺠﺘﻤﻊ کردن ﻣﻌﻨﻮﻳﺖ و ﻛﺎر می ﺑﺎﺷﻨﺪ و به تلاش کارمند برای یافتن معنا و هدف در کار اشاره دارد. که میتواند مرهمی برای التیام بخشیدن زخمهایی باشد که در نتیجه بیهویتی در سازمانها پدیدار گشته است. که در برگیرنده تلاش و جستجو و یافتن هدف غایی در یک فرد برای زندگی کاری، به منظور برقراری ارتباط قوی بین فرد و همکارانش و دیگر افرادی که بنحوی در کارش مشارکت دارند، بوده و همچنین سازگاری یا یگانگی بین باورهای اساسی یک فرد با ارزشهای سازمانش را در بردارد.
مفهوم معنویت در محیط کار به دنبال شکل دادن نوعی یکپارچگی بین زندگی بیرونی و درونی، به ویژه در محیط کسب وکار سازمانها است و میتواند باعث ایجاد فضا و جو اعتماد بین کارکنان و نشاط و شادی سازمانی شود و نیز کاهش رفتارهای مخرب و ناسالم را به دنبال دارد.معنویت در محیط کار تلاشی برای ایجاد شعور در روابط فرافردی، درون فردی و بین فردی در زندگی کاری و توسعه فردی به منظور تربیت انسان برتر است.
که شامل رفتارهای مدیریتی کاملا مشتق شده از ارزشها، آموزهها، یا باورهای معنوی صرف نظر از منبع آنها و ایجاد ارتباط بین رفتار و مفاهیم معنوی شخصی است که توسط مدیر بطور شناختی تصدیق و بطور موثری گرامی داشته میشود. معنویت در محیط کار میتواند تأثیر مثبتی بر درگیری شغلی، خلاقیت، بهرهوری، صداقت واعتماد و نیز احساس توانمندی در محیط کار داشته باشد.
از طرفی منجر به ایجاد حسی از ارتباط، تسهیم قدرت، انعطافپذیری و اعتماد در میان کارکنان شده و با ایجاد انگیزش درونی در آنها سبب میشود افراد از تواناییها و استعدادهایی که قبلاً شکوفا نشدهاند، استفاده نمایند.
مفهوم سازی معنویت در محیط کار در سه سطح فردی،گروهی و سازمانی مطرح می شود:
– کار با معنا ( فردی ): حس عمیق معنا و مقصود در کار است.این بعد معنویت در محیط کار مشخص میکند که چگونه کارکنان در کارهای روزمره در سطح فردی تعامل دارند. هر فردی انگیزش درونی،تمایل و علائقی برای مبادرت به انجام کارهایی دارد که معنا بیشتری به زندگی او و دیگران میبخشد.
– احساس همبستگی ( گروهی ) : یکی دیگر از ابعاد معنویت در محیط کار احساس نوعی پیوند و همبستگی عمیق با دیگران است.تعاملات بین کارکنان، ارتباطات ذهنی، احساس معنوی بین کارکنان در گروههای کاری است.
– همسویی ارزشها ( سازمانی ) : یکی دیگر از ابعاد معنویت در محیط کار تجربه یک حس قوی از همسویی بین ارزشهای فردی کارکنان با رسالت ماموریت و ارزشهای سازمان است.به این معنی که افراد معتقدند مدیران و کارکنان در سازمان، ارزشهای مرتبط و نوعی وجدان کاری قوی دارند و سازمان به رفاه کارکنان و همبستگی آنها توجه دارد.
تعاریف متعددی در زمینه معنویت در محیط کار وجود دارد. اما هیچ یک از این تعاریف به طور کامل این مفهوم را توضیح نداده و هنوز تعریفی که کاملاً مورد پذیرش قرار گرفته باشد، به دست نیامده است گیاکالون وجرکویس (۲۰۰۳) معنویت در محیط کار را چارچوبی از ارزشهای سازمانی ثابت شده در فرهنگ که تجربه کارکنان از تعالی را از طریق فرایند کار ترقی میدهد و احساس آنها از پیوند داشتن با دیگران را به روشی که احساس کامل بودن و لذت را برای آنها فراهم میکند، تعریف می نماید.
این تعریف تأکید میکند معنویت در محیط کار به طور قابل توجهی به ایجاد یک محیط خاص کمک میکند و اینکه آن محیط یک عنصر مهم در فرهنگ سازمانی است. در مجموع میتوان گفت معنویت در محیط کار عبارت است از شناختی از این موضوع که کارکنان دارای یک زندگی درونی هستند که به وسیلۀ کار معناداری که در بستر اجتماعی رخ میدهد، تغذیه میگردد و همچنین تغذیه مینماید.
معنویت سازمانی( Organizational Spiritualit) پدیده نوظهوری است که نگاه بسیاری از صاحب نظران مدیریت و سازمان و نیز مدیران را در سطوح مختلف به خود جلب کرده است معنویت در سازمان بعنوان یک فرهنگ متعالی در سازمان تجلی مییابد.
بر این اساس، بسیاری از آنان معنویت را بعنوان منبعی پایدار برای سازمانها دانستهاند که میتواند به آنها در زمانهای پرتلاطم و آشوب زده، یاری رساند و تناقض نمایی نظم و بینظمی در سازمان را حل و فصل کند و بدون طرد هر یک، آنها را به صورت مقتضی به کار گیرد. معنویت در ﺳﺎزﻣﺎن، میتواند نیرویی ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ و ژرف را ﺑﺮای زندگی اﻓﺮاد ﺑﻪ ارﻣﻐﺎن آورد.
اﻳﻦ ﻧﻴﺮوی قدرتمند، زمانی ﺣﺎﺻﻞ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ زندگی کاری ﺑﺎ زندگی معنوی ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﭘﻴﻮﻧﺪ داشته باشد. ﺑﺎ ﭼﻨﻴﻦ نیرویی، ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﺑﺎ ﻫﺰاران ﺳﺎﻋﺖ ﻛﺎری ﻣﻴﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻛﺎری لذت ﺑﺨﺶﺗﺮ، ﻣﺘﻮازن ﺗﺮ و ﻣﻌﻨﺎدار ﺗﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.در سازمانی که معنویت در محیط کار در سطح بالایی قرار داشته باشد کارکنان باور دارند که محیط کار برای انها سالمتر و مطلوبتر است. زیرا معنویت به کاهش عوامل استرسزا و احساس شادابی در محیط کار کمک میکند و هرچه معنویت در سطح بالایی قرار داشته باشد اثار منفی ابهام و تضاد نقش در کارکنان کمتر خواهد بود. معنویت در محیط کار تاثیر شگرف برسازمان خواهد گذاشت.
چراکه سازمان قادر خواهد بود از طریق توسعه محیط انسانی که کارکنان بتوانند در ان به حداکثر ظرفیت خود دست یابند سود ببرند..در معنویت سازمانی ابعاد شناخت بین خود و سازمان با اعتقادات و ارزشها توسعه مییابد و نوعی هویت قوی و قدرتمند ایجاد میکند. در این میان نقش فرهنگهای با اعتقادات معنوی بالا میتواند مسیر تحقق اهداف سازمانها را انسانیتر و متعالیتر نماید.
ترویج و اشاعه مبانی معنویت سازمانی میتواند تحولات شگرفی را در ابعاد فردی و اجتماعی موجب شود و ظرفیتهای نهفته بالقوه و بالفعل را برای ترسیم نگرشهای جدید دوام و قوام دهد و کمک کند تا با رسیدن به کمال انسانی شیوه نظر و عمل افراد در سازمانها نیز بهبود چشمگیری داشته باشد.
در معنویت سازمانی توجه به نیازهای روحی و روانی و ارزشهای انسانی برای تأمین راههای توسعه و گسترش رابطه انسان با خدا، انسان با خود و انسان با دیگران معنایی قویتر و غنیتر دارد.در مجموع اهمیت و ضرورت معنویت در سازمان آنچنان است.که میتواند برای سازمانها، انسانیت و برای ،اجتماع فعالیت و برای محیط مسئولیت را به ارمغان آورد.
به نظر میرسد امروزه کارکنان در مشاغل خود به دنبال چیزی فراتر از پاداشهای مادی باشند به همین دلیل در اغاز هزاره جدید سازمانها برای کمک به کارکنان در جهت برقرار تعادل بین زندگی کاری و شخصی انها و نیز شکوفا کردن قابلیت های بالقوه انها در محیط های کاری به دنبال پارادایم جدیدی هستند که پارادایم معنویت در محیط کار در پاسخ به این نیازها ظهور کرده است.