میخواهم زنده بمانم (طنز)
راضیه حسینی
رئیس سازمان اورژانس کشور از افزایش آمار مصدومان چهارشنبه سوری آخر سال نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر داد.
کرونای انگلیسی: hey boy what is happening? No….no…
کرونای قدیمی: نترس بابا. یه جشنه که بهش میگن چهارشنبهسوری. البته یکم زودتر میرن به پیشوازش و از اون ور هم یکم دیرتر از چهارشنبه آخر سال، دقیقاً تا وقتی که ترقهها، نارنجکها و کاتیوشاهاشون تموم شه ادامه میدن. پارسال هم همین اوضاع بود البته هنوز تازه اومده بودیم، یکم واسشون جذبه داشتیم. الان ولی اندازه این برگ درخت که افتاد زمین هم حسابمون نمیکنن.
کرونای انگلیسی: جشن؟ no no این هست خود war من خیلی خیلی ترسید. اینها ماسک زد بعد رفت ترکید. چرا؟
کرونای قدیمی: آره دیگه با رعایت پروتکلها میرن تو دل انفجارها. تازه اینکه خوبه، یکیشون قبل از منفجر کردن نارنجک دستساز، اول دستش رو الکل زد، دو تا ماسکی که زده بود رو میزون کرد، بعدش هم الهی به امید تو، رفت که انتحاری بزنه. ببین انگلیسی جون، اصلاً نترس. یکم به خودت مسلط باش. فقط شب چهارشنبهسوری تو خونه بمون. اون شب که میگم اصلاً شب نیست، هیچ شبی مثل اون شب نیست. حواست رو جمع کن ممکنه از در و دیوار آتیش بباره. البته اگه بمب، نارنجک، خمپاره و شاید هم موشک بالستیک دیدی اصلاً تعجب نکن. پارسال کلی از دوستامون تو این شب پودر شدن. تا چند روز داشتیم بقایاشون رو از تو خیابون جمع میکردیم.
کرونای انگلیسی: من فکر کرد خیلی هست ترسناک. ولی الان اصلاً حس خوبی نداشت. اعتماد به نفس پایین رفت. چرا اینها از من نترسید؟ یعنی من دیگه مثل قبل ترسناک نیست؟ احساس افسردگی کرد. نیاز به یک تراپیست خوب داشت، لطفاً اگر شناخت به من گفت.
این صدای چه بود؟ حمله هوایی؟ جنگ جهانی سوم؟ تسلیم، من تسلیم. لطفاً یک پرچم سفید به من داد. من خیلی آرزو داشت. میخواهم زنده بمانم.
سفارت انگلستان کجاست؟ من باید رفت اونجا و درخواست کمک کرد.
کرونای قدیمی: نترس بابا. احتمالاً یکیشون داشته نارنجک درست میکرده یه جا رو اشتباه کرده و رفته رو هوا. شما خارجیها فقط لب و دهن هستید. همچین با قدرت اومدی ما رو زدی کنار که فکر کردم قراره همه رو زامبی کنی. بابا تو که جیگرش رو نداشتی اصلاً واسه چی اومدی؟
کجایی؟ جناب، مستر، الو؟…