مهنوش صالحی؛ کارشناس ارزیابی اقتصادی
برق یکی از ویژگیهای اساسی زندگی مدرن محسوب میشود. این یک ورودی کلیدی برای تولید کالاها و خدمات و همچنین کیفیت زندگی است.
با این حال، واقعیت این است که علیرغم این که افراد زیادی به برق دسترسی ندارند، کیفیت عرضه برق به خانوارها و شرکتهای متصل، نامطمئن است. قطعی برق به یک ویژگی مشترک در بسیاری از کشورها تبدیل شده است.
بخش بزرگی از ادبیات توسعه، اهمیت دسترسی به برق را در نتایج اجتماعی و اقتصادی مانند آموزش، درآمد، سلامت و تخصیص نیروی کار مورد تأکید قرار داده است. با این حال، اطلاعات کمی در مورد تأثیر اقتصادی تأمین برق نامطمئن وجود دارد.
مطالعات موجود در مورد تأثیر قطعی برق عمدتاً بر میزان تأثیر قطعی برق بر بهرهوری شرکتها و سودآوری متمرکز شدهاند. اما یک پرسش مهم اغلب نادیده گرفته شده، این است که تا چه اندازه قطعیهای مداوم بر ایجاد شغل و در نتیجه نرخ بیکاری در کشورهای در حال توسعه تأثیر میگذارد؟.
حال به طور خاص، به برآورد اثرات قطعی برق بر اشتغال و مکانیسمهای علیتی با استفاده از دادههای خرد میپردازیم. این مقاله دو کانال اصلی را فرض کرده و آزمایش میکند که از طریق آنها قطعیهای مداوم بر ایجاد شغل و در نتیجه بیکاری تأثیر میگذارد:
۱-در حاشیه گسترده، قطعیهای مداوم باعث ایجاد تحریف در فضای کسبوکار و افزایش هزینههای مورد انتظار انجام کسبوکار میشود. این امر کارآفرینان بالقوه (سرمایهگذاران) را از ایجاد (سرمایهگذاری در) کسبوکارهایی که در غیر این صورت افراد را استخدام میکردند، منصرف میکند. به عبارت دیگر، قطعیهای مداوم میتوانند ورود (خالص) شرکت را کاهش دهند؛
۲- در حاشیه فشرده، قطعیها با بهرهوری و سودآوری کمتر شرکتهای موجود همراه است. در نتیجه، شرکتها ممکن است در پاسخ به این شوکهای بهرهوری، تقاضای خود را برای نیروی کار کاهش دهند.
با این حال، برآورد علیتی تأثیر اقتصادی قطعیها با چالش درونزایی روبرو است، زیرا وقوع و شدت قطعیهای برق در فضا و زمان تصادفی نیست.
قطعیهای برق تأثیر منفی غیرقابل چشمپوشی بر اشتغال دارند. از تحلیل بینالمللی، دریافتیم که قطعیها احتمال اشتغال را حدود ۱۳.۵ درصد کاهش میدهد.
نتایج مطالعات موردی در ایران نیز نشاندهنده تأثیر منفی قطعیها بر اشتغال است؛ که از نظر اقتصادی و آماری معنیدار است، هرچند با ابعاد نسبتا کم. بنابراین، به طور کلی، برآوردها نشان میدهد که قطعیها و بحران برق با افزایش ۴.۷ تا ۱۳.۵ درصدی بیکاری در منطقه مرتبط هستند.
علاوه بر این، شواهدی نشان میدهد که این اثرات عمدتاً در اشتغال در بخشهای غیر کشاورزی و مشاغل ماهر متمرکز شدهاند. اشتغال کارگران غیر ماهر تحت تأثیر قطعیها قرار نمیگیرد. همچنین، خسارات شغلی مرتبط با قطعیها عمدتاً توسط کارگران بخش خصوصی متحمل میشود که نشاندهنده واکنش شرکتهای خصوصی به شرایط نامطلوب کسبوکار است.
علاوه بر این، با کاهش ورود شرکتهای جدید و عملکرد شرکتهای موجود به عنوان کانالهای محتمل تأثیر قطعیهای برق بر اشتغال مواجه هستیم. در رابطه با ورود شرکتهای جدید، شواهد حاصل از سرشماری شرکتها نشان میدهد که شرکتهای تولیدی تمایل کمتری به فعالیت در مکانهایی با قطعیهای بالا دارند.
این اثرات در میان شرکتهای بخشهای انرژیبَر، بیشتر نمایان است، که اهمیت تامین انرژی قابل اعتمُاد برای شرکتهای این بخشها را برجسته میکند. حتی در میان شرکتهای موجود، شرکتهایی که در مناطقی با تأمین برق نامطمئن فعالیت میکنند، به دلیل اثرات منفی قطعیها بر بهرهوری ظرفیت، مدت زمان فعالیت کوتاهتری نسبت به شرکتهای مناطق با تامین برق قابل اعتماد دارند. از طرفی آثار نیز از تاثیر منفی قطعیها بر ورود شرکتها به بازار دارد.
یافتهها نشان میدهد که بحران برق منجر به کاهش ۱۲.۳ درصدی FDI شده است. افزایش هزینههای انجام کسبوکار و شوکهای اقتصادی کلان نامطلوب ناشی از بحران، توضیحات معقولی برای رکود FDI هستند. در نتیجه، کسبوکارهای جدیدی که در غیر این صورت میتوانستند شغل ایجاد کنند، از بین رفتند.
ثانیاً، در رابطه با تاثیر منفی قطعی برق بر عملکرد شرکتهای فعلی، درمی یابیم که به عنوان مثال، افزایش یک درصدی در فرکانس قطعی برق تجربه شده توسط شرکتها، فروش، فروش به ازای هر کارگر و ارزش افزوده به ازای هر کارگر را به ترتیب ۱.۲٪، ۱.۳٪ و ۲.۳٪ کاهش میدهد. تقاضا برای نیروی کار نیز در پاسخ به مواجهه با قطعی برق کاهش مییابد، که استخدام کارگران موقت بیشترین تاثیر را میپذیرد.
افزایش یک درصدی در فرکانس (مدت) قطعی با کاهش ۰.۵۸٪ (۰.۳۲٪) در تعداد کارگران موقت استخدام شده توسط شرکتها همراه است.
تأثیر بر تقاضا برای کارگران تماموقت نیز منفی است هرچند از نظر آماری ناچیز است. علاوه بر این، نتایج نشاندهنده تأثیر منفی و قابلتوجه قطعی برق بر کل هزینه نیروی کار و هزینه نیروی کار به ازای هر کارگر است. این نشان میدهد که شرکتها، شاید، در پاسخ به کاهش درآمد ناشی از قطعی برق، دستمزدها را کاهش میدهند.
مطالعات نشان میدهند که قطعی برق درآمد شرکت را ۵ تا ۱۰ درصد کاهش میدهد، هرچند تلفات بهرهوری اندک است. در برخی از کشورها شرکتها در پاسخ به کمبود برق، استفاده از ورودیها را مجدداً بهینه میکنند.