نان زمستان را در تابستان ذخیره کردیم

با نزدیک شدن به روزهای سرد سال، یک سؤال بزرگ ذهن بسیاری از ایرانیان را به خود مشغول کرده است: آیا زمستان امسال، شاهد خاموشیهای گسترده همچون تابستان خواهیم بود؟ پاسخ این پرسش، این بار با سالهای گذشته تفاوت دارد.
با نزدیک شدن به روزهای سرد سال، یک سؤال بزرگ ذهن بسیاری از ایرانیان را به خود مشغول کرده است: آیا زمستان امسال، شاهد خاموشیهای گسترده همچون تابستان خواهیم بود؟ پاسخ این پرسش، این بار با سالهای گذشته تفاوت دارد.
برخلاف سال قبل که تامین سوخت نیروگاهی یکی از علل قطع برق عنوان شده بود، امسال وزارت نفت با برنامهریزی دقیق، از ذخیرهسازی بیسابقه سوخت نیروگاهها خبر میدهد. آمارها گویای این موفقیت هستند؛ ذخایر سوخت مایع نسبت به سال گذشته بیش از دو برابر شده و حجم تحویلی به نیروگاهها رکورد زده است.
در بخش گاز این میزان حدود ۵۲ میلیارد مترمکعب گاز به بخش نیروگاهی تحویل شده است. این یعنی زمستان امسال، سوخت به اندازه کافی در اختیار بخش نیروگاهی قرار گرفته است. اما این پایان ماجرا نیست. در پشت این آمار امیدوارکننده، یک واقعیت نگرانکننده نهفته است: بسیاری از نیروگاههای ما قدیمی و فرسوده هستند. این نیروگاهها مانند موتورهای کهنهای هستند که حتی با باکی پر از بنزین، نمیتوانند قدرت و راندمان لازم را تولید کنند.
بیش از ۸۵درصد برق تولیدی کشور از سوی نیروگاههای گازی تولید میشود. پایین بودن راندمان این نیروگاهها به این معناست که بخش قابل توجهی از سوخت ارزشمندی که با چنین برنامهریزی عالی تأمین شده، به جای تبدیل به برق، بهطور غیرمعمول هدر میرود. این چالش در حقیقت یک اتلاف بزرگ در حوزه انرژی است.
مشکل دیگر، شبکه پیر و فرسوده انتقال برق است. تصور کنید آبی را از یک منبع غنی با لولههای زنگزده و پر از نشتی به مقصد برسانید. بخشی از آب در مسیر هدر میرود. شبکه برق کشور ما نیز چنین وضعیتی دارد و بخشی از برق تولیدشده، هرگز به خانهها و صنایع نمیرسد. این دو عامل در کنار یکدیگر، یعنی ما با وجود داشتن سوخت کافی، باز هم با کمبود برق مواجه شویم.
در کنار این چالشهای فنی، یک مصرفکننده پنهان و پراشتها نیز وجود دارد: مراکز غیرمجاز استخراج رمزارز. این کارگاهها که مانند ماشینهای مکنده برق عمل میکنند، سهم عمدهای در افزایش مصرف دارند و بار مضاعفی بر دوش شبکهای میگذارند که از پایه، در حال تقلا است. مقابله با این مصرف پنهان، یک ضرورت انکارناپذیر است.
فصل سرما، چالش دیگری را نیز به نام «ناترازی گاز» به همراه میآورد. زمانی که دمای هوا به شدت کاهش مییابد، اولویت توزیع گاز به بخش خانگی داده میشود تا مردم در سرما نمانند. در چنین شرایطی، ممکن است سهمیه گاز نیروگاهها و صنایع کاهش یابد و مجبور شوند از سوخت جایگزین مانند گازوئیل و مازوت استفاده کنند؛ سوختنی که علاوه بر جبران کمبود سوخت، هوای کلانشهرها را نیز آلوده و نفسگیر میکند. پس راهحل نهایی چیست؟ پاسخ در سرمایهگذاری بلندمدت و حرکت به سمت فناوریهای نوین نهفته است.
نوسازی نیروگاهها و تبدیل آنها به نیروگاههای سیکل ترکیبی با راندمان بالاتر، توسعه سریع انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشید و باد، و تقویت شبکه توزیع برق، راههای برونرفت از این چرخه معیوب هستند. همچنین، مدیریت مصرف و مقابله قاطع با مصارف غیرمجاز، میتواند فشار بر شبکه را بهطور محسوسی کاهش دهد.
اینک که با تلاشی بیوقفه و در مسیر منافع ملی، نانِ زمستان را در تابستان ذخیره کردهایم، این تدبیر و عزم استراتژیک، دستاوردی بینظیر و پایهای مستحکم برای گذر از فصل سرما فراهم آورده است. اما فراموش نکنیم که این گنجینه ملی، امانتی است در دستان ما؛ امانتی که حفظ و استفاده بهینه از آن، نیازمند خرد جمعی و مسئولیتپذیری همگانی است. زمستان امسال، آزمونی است برای اثبات بلوغ ملی ما در پاسداری از این سرمایه و تبدیل آن به روشنایی و گرمایی پایدار. آینده روشن در گرو آن است که به جای درمان موقت، به فکر درمان ریشهای دردهای کهنه بخش انرژی باشیم و این دستاورد بزرگ را به نقطه عطفی برای تحولی ماندگار در صنعت برق کشور تبدیل کنیم.
محمدحسین صفایی
کارشناس صنایع پاییندستی نفت