هنرهای نمایشی و نقش آنها در توسعه چند جانبه

وحید حاج سعیدی
رسیدن به پیشرفت و توسعه در همه ادوار مورد توجه دولتمردان بوده و هست و تلاش ها در این زمینه همچنان در لایه های مختلف دیده می شود. توسعه چندجانبه در جامعه، راهبرد یا فرآیندی جامع و چند بعدی است که بهبود کیفیت زندگی افراد را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیستمحیطی هدف قرار میدهد و به غنای آن می افزاید.
راهیابی به این دست توسعه در جامعه به عوامل و بستر های متعددی وابسته است و در میان بسترهای گوناگون، نقش هنر به ویژه هنر نمایش از اهمیت قابل اعتنایی برخوردار است.
هنرهای نمایشی و تئاتر در هر جامعه ای با آداب، فرهنگ و آیینهای مرسوم آن حوزه سرزمینی آمیخته هستند و از دیر باز در جوامع انسانی رونق داشته و دارند.
در حقیقت تئاتر و هنرهای نمایشی، به عنوان یکی از اولین هنرهای بشری و آینهای تمامنما از بستر جامعه، نقشی بیبدیل در توسعه فرهنگی جامعه و انتقال تاریخ، فرهنگ، خرده فرهنگ ها و آداب و سنن به نسل های بعدی ایفا میکنند. هنر نمایش با به تصویر کشیدن مسائل روزمره جامعه، رفتارها، آسیب ها، چالشها، نیازها، آرزوها و در قالب های گفتاری و شنیداری و دیداری، علاوه بر غنی سازی اوقات فراغت و ایجاد سرگرمی سازنده، بستری برای گفتوگو و تفکر انتقادی نیز فراهم میآورد.
تئاتر نه تنها میتواند به ارتقای سطح آگاهی عمومی کمک کند، بلکه با تحریک احساسات و عواطف، آموزش اخلاقیات، نمایش ظرفیت ها و استعدادهای جامعه در ایجاد همدلی و همبستگی اجتماعی بین آحاد مختلف مردم نیز موثر است.
بدون شک وجود نمایشگران و هنرمندان و اجرای برنامه ها و جشنواره های هنرهای نمایشی در یک جامعه، نشاندهنده پویایی فرهنگی و غنای هنری آن جامعه است و به تقویت هویت ملی و افزایش سرمایه اجتماعی کمک میکند و هر چه این هنر در جامعه ای جدی تر انگاشته شود، خیرات و مبرات افزون تری شامل حال شهروندان خواهد شد.
از سوی دیگر ، ظرفیت اقتصادی این جایگاه ها هنری مورد توجه کارشناسان حوزه های مختلف قرار گرفته است.
در سالهای اخیر مقولۀ «اقتصاد هنر» در مطالعات اقتصادی و فرهنگی پرتکرار شده است و محقّقان این حوزه معتقدند که اقتصاد و هنر می توانند در تعامل با یکدیگر باشند.
در دنیای پر رقابت و چالشی فرهنگیِ امروز، هنرهایی می توانند بقای خود را حفظ کنند و توسعه دهند که بتوانند از منظر اقتصادی نیز آثار مثبتی داشته و سودآور باشند؛ اگرچه در این راه چالشهای بسیاری پیش روی هنر است که از جمله مهمترین آنها می توان به مداخلۀ دولتها در اقتصاد هنر و نگرانی از نگاه ابزارگرایانه به هنر و ارزشگذاری مادی بر آثار هنری اشاره کرد.
اما با این حال می توان ادعا کرد تئاتر و هنرهای نمایشی، علاوه بر چرخاندن چرخ فرهنگ و توسعه فرهنگی و اجتماعی در اجتماع، نیم نگاهی جدی یا در برخی موارد نگاهی تمام عیار به مقوله اقتصاد هم دارند و با ایجاد فرصتهای شغلی و رونق بخشیدن به اقتصاد فرهنگی، میتوانند سهم بسزایی در توسعه اقتصادی نیز داشته باشند و عنصری کلیدی در توسعهی همه جانبه جوامع به شمار میروند.
از سویی هنر تئاتر زیربنای هنر هفتم نیز محسوب می شود و اگر راه سینما در وهله اول برای هنرمندان راهی دشوار و ثقیل می نماید ولی راه نمایش حتی در کوره دهات ها و شهر های کوچک باز است و مدخلی به دنیای بزرگ سینما محسوب می شود.
جا دارد متولیان حوزه های فرهنگی و اقتصادی با پیگیری جدی راه اندازی جشنواره های هنری به ویژه در مدارس و شهرستان ها، علاوه بر رونق تئاتر و نمایش زمینه ساز توسعه فرهنگی و اجتماعی در جامعه شوند و بستر توسعه اقتصادی در قالب فرهنگ را نیز مد نظر قرار دهند.