کد خبر: 190203158650
اخبار شرکت هااقتصادروزنامهاز پتروپالایشگاه سازی تا عقلانیت درآرامکو

هیجان برای متروکه سازی

فرزین سوادکوهی

آنچه ریسمان صنعت پتروپالایش کشور را بیش از پیش دچار گره کور می کند بدفهمی مسئولانی است که از مقوله پتروپالایشگاه سازی چیز زیادی نمی دانند و تنها به سخنانی شعاری دلخوش می کنند؛ اما واقعیت امر آنست که واضعان این گفتار که در پشت پرده نشسته اند در پی سودایی دیگرند که صد البته از دید رسانه های هشیار پنهان نیست!

این نیت عجیب و مشکوک که عموما در سهم گیری اهل قدرت از وزارت نفت معنی می شود سازوکاری ناصواب دارد که خلاصه اش شائبه گرفتن خوراک از دولت و احتمالا پرداخت نکردن پول آن خواهد بود، چرا که همه آنها که دستی بر صنایع پالایشی کشور دارند؛ آگاهند که در شرایط فعلی اگر خوشبینانه قیمت هر بشکه نفت را دست پایین به ۵۰ دلار مورد محاسبه قرار دهیم برای ساخت یک واحد پتروریفاینری که ۲۰۰ هزار بشکه در روز خوراک لازم دارد باید ۴ میلیارد دلار هزینه کنیم. این در حالی است که از شروع بهره برداری افزون بر یکسال خوراک رایگان به آن تحویل دهیم.

آرامکو آنقدر عاقل بوده که وقتی پتروپالایشگاه سازی را شروع کرد مجتمع های زنجیره ای مرتبط یعنی همان کامپلکس های پالایشی/ پتروشیمی اش را هم برایش در نظر گرفت.آرامکو مانند ما زندانی تولید پایان ناپذیر بنزین و گازوئیل نشد و تازه لایسنس ها را هم خرید و آن را در شرایطی بسیار خاص به کار انداخت

پرسش اینجاست که آیا چنین پولی در بساط داریم که یک واحد پتروپالایشی احداث کنیم؟ آیا چیزی در کیسه صنعت نفت ما هست که تعهد بازپرداخت حتی ۱۰ ساله به صندوق توسعه ملی را به عهده بگیرد؟ و اساسا چند واحد اینچنینی با همان مقیاس ۴ میلیارد دلار پایه باید ساخته شود تا بار صنعت پالایش کشور بار شود؟ همچنین این مسئله سوال برانگیز است که آیا کشوری هست که لایسنس تجهیزات لازم را به ما بفروشد؟ چون ما که آگاهیم تکنولوژی های لازم پتروریفاینری های استاندارد جهانی را در اختیار نداریم و API آن را هم که همینطوری به ما نمی دهند؟

زندان ابد برای تولید بنزین و گازوئیل

گفته می شود پالایشگاه‌های میعانات گازی به دلیل ساده‌تر بودن هزینه کمتری دارند که تقریباً نصف هزینه یک پالایشگاه نفت خام را دربر می‌گیرند که البته در ظاهر امر حرف درستی است.اما این پالایشگاه ها حدود ۹۶ درصد گاز مایع، بنزین، سوخت جت، نفت گاز و خوراک پتروشیمی تولید می‌کنند و پالایشگاه‌های نسل جدید نفت خام ۹۲ درصد محصولات فوق و ماده اولیه روغن تولید می‌کنند و با توجه به افزایش حجم در اثر فرایندهای کراکینگ حدود ۱۲ درصد نفت کوره نیز تولید می‌شود،آیا صنعت پالایش کشور ما چنین بازاری برای محصولات جانبی و فرعی خواهد داشت؟

نگاهی به تجربه های خارجی و به ویژه منطقه ای نشان می دهد که آرامکو آنقدر عاقل بوده که وقتی این کار را شروع کرد مجتمع های زنجیره ای مرتبط یعنی همان کمپلکس های پالایشی/ پتروشیمی اش را هم برایش در نظر گرفت. آرامکو مانند ما زندانی تولید پایان ناپذیر بنزین و گازوئیل نشد و تازه لایسنس ها را هم خرید و آن را در شرایطی بسیار خاص به کار انداخت.

از سوی دیگر صنعت پالایش نفت ما که تنها دلمشغولی اش تولید سوخت و فرآورده خودرو و ماشین آلات است آیا می تواند خیلی زود قید چنین تولیدی را بزند و خود را برای تولید محصولات پتروپالایشی آماده سازد؟آنهم در وانفسایی مثل الان که این صنعت در تولید سوخت مورد نیاز کشور نیز کم آورده است.

سعودی ها همه سود و زیان های احداث پترو ریفاینری ها را بطور دقیق محاسبه کردند .آنها وقتی قصد کردند ۲۵ درصد سهام شرکت ریلاینس اینداستریز هند را بخرند به فکر تکمیل فرایند تولید و فروش بودند و برای روزهای آینده خود هم برنامه نوشته بودند و آن را مو به مو اجرا می کردند؛ این در حالیست که ما یک روز فلان پالایشگاه مان در تولید مشکل پیدا می کند و مجبور می شویم به ذخایر استراتژیکمان رجوع کنیم و یک روز تراز تولید و مصرفمان بهم می خورد که ملتمس دعای پتروشیمی ها و وارد کنندگان بنزین و گازوئیل می شویم!

در چنین شرایطی اصلا غیر از یکی دو پالایشگاه و پتروشیمی کشور که در مجاورت هم قرار دارند کدام پالایشگاه را می توان به پتروشیمی نزدیک کرد و نتیجه گرفت که یک کپی نه چندان برابر اصل از پتروپالایشگاه را به منصه ظهور برساند؟

انحصار دولتی و وداع بخش خصوصی

مسابقه تولید و مصرف امان پالایشگاه های کشور را بریده و این مجتمع ها تمام تلاششان را می کنند که سوخت و فرآورده تولید کنند و در این هنگامه چگونه خواهند توانست سدی ایجاد کنند که نفتای سبک و سنگین منجر به خلق طیف گازهای C3و C4 که به مایع تبدیل می شوند را بگیرد؟

وقتی یک نماینده مجلس داد سخن می دهد که باید هرچه زودتر پتروپالایشگاه ساخت آیا در دستگاه نفتی کشور یک متخصص وجود ندارد که او را آگاه سازد که تحویل گرفتن محصولات پلیمری خروجی از یک چنین واحدی در شرایط فعلی کار ساده ای نیست؟ چطور می توان پالایشگاه هایی را که عمری است با تکنولوژی قدیمی بنزین و گازوئیل تولید می کنند و کلی مازوت و نفت کوره روی دستشان می ماند را به سمت و سوی پترو ریفاینری شدن سوق داد؟ و تازه کو آن سرمایه گذاری که در این وادی پا بگذارد وقتی استیلای تمام قد دولتی بر صنعت پالایش و پترو پالایش را به چشم می بیند؟

سرمایه گذاران ما از همان سال ۹۸ که قانون حمایت از توسعه صنایع پایین دستی نفت و میعانات گازی با بهره گیری از سرمایه گذاری بخش خصوصی تصویب شد بخاطر همان انحصارگری دولتی عطای این کار را به لقایش بخشیدند و رفتند پولشان را در مسکن و ارز و طلا به گردش انداختند که هیچ ارزش افزوده ای برای کشور ایجاد نکرد.

اینک در چنین وضعیتی مجددا دولت وارد میدان پتروپالایشگاه سازی شده تا حالا که از سرمایه گذار بخش خصوصی خبری نشده پای بانک ها را به معرکه پتروپالایشگاه سازی بکشد. بانک هایی که صورت وضعیتشان بابت بدهی ها و آشفتگی های مالی کلانشان نشان می دهد خودشان هم دچار مشکلات جدی هستند چه برسد به تزریق منابع مالی بزرگ به طرح های کلان نفتی و پالایشی.

پتروپالایشگاه شهید سلیمانی، طرحی روی کاغذ

در این مبحث برای نمونه می توان به پروژه پتروپالایشگاه شهید سلیمانی اشاره کرد که حالا دیگر رسما به طرحی باقی مانده روی کاغذ تبدیل شده است. این طرح که تلاش شد با سروصدای فراوان رسانه ای به عنوان یک اقدام مهم دولت به نمایش گذاشته شود واقعا در قالب یک شمایل نمایشی ثبت شد و از اجرای حقیقی اش خبری نشد.

نکته ای که باید بر آن تاکید بیشتر کرد این است که : بدون شک یکی از سرفصل های اصلی برای اجرای پروژه های پتروپالایشی ، تامین مالی است. به تعبیر کارشناسان در اینگونه پروژه ها، محرز شدن منابع مالی مطمئن و قابل اعتماد برای تزریق مالی به موقع و مستمر پروژه برای چندین سال، قبل از شروع کار، حائز اهمیت است.

اینک در عدم اقبال سرمایه گذاری بخش خصوصی مجددا دولت وارد میدان پتروپالایشگاه سازی شده تا حالا که از سرمایه گذار بخش خصوصی خبری نشده پای بانک ها را به معرکه پتروپالایشگاه سازی بکشد.بانک هایی که صورت وضعیتشان بابت بدهی ها و آشفتگی های مالی کلانشان نشان می دهد خودشان هم دچار مشکلات جدی هستند

صاحبنظران معتقدند قاعده کلی و شناخته شده جهانی در این رابطه عبارتند از واگذاری پروژه به شرکتهای نفتی دارای توان مالی کافی و در مرحله بعد تامین مالی پروژه توسط بانک‌ها و موسسات مالی.

حال آنکه در کشور ما اساسا این قواعد به درستی اجراء نمی شود که حاصل آن” طرح های متروکه” بوده است. طرح هایی که حتی نیمه تمام هم نشده اند.

در طرح بزرگ ساخت پترو پالایشگاه شهید سلیمانی که قرار است با ظرفیت تولید ۳۰۰ هزار بشکه در روز بزرگترین پتروپالایشگاه کشور شود، با مشارکت شرکت های صنایع پتروشیمی خلیج فارس، شرکت سرمایه گذاری اهداف و شرکت ملی پالایش و پخش، بانک‌های ملی، تجارت و رفاه کارگران متعهد به تامین مالی ۱۱.۱ میلیارد دلار شده اند.

نباید از یاد ببریم که کارنامه مالی این بانک‌ها که توسط بانک مرکزی انتشار یافته، عملکرد بسیار ضعیف و حتی نگران کننده مشاهده می شود. هنوز تکلیف ابربدهکاران این بانک‌ها روشن نشده است. در چنین شرایطی، تعهد جدید به تامین این حجم از منابع مالی آیا بر اساس محاسبات اقتصادی مستقل این بانک‌ها بوده و یا “شرایط دستوری “برای مدیران دولتی این بانک‌ها نقش داشته است؟ مضافا اینکه اغلب بانک‌های مزبور، ماهیتا بانک‌های تجاری هستند و سابقه مشارکت اغلب آنها از جمله بانک ملی و بانک ملت در پروژه های نفتی و حتی صنعتی بسیار اندک بوده و حتی از نظر بانک مرکزی، بانک تخصصی محسوب نمی شوند!

اینک باید خردمندانه اندیشید که در شرایط فعلی آیا منافع ملی ایجاب می کند کاری که انتهایش برای کسی روشن نیست را با ذوق زدگی و خوشبینی های غیر کارشناسانه به صنعت نفت کشور تحمیل کنیم؟

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا