کد خبر: 3001991332
اقتصادتولید و بازرگانیروزنامهصنعت و معدن

پشت‌پرده‌های «سیاست‌بازی» در یک انجمن صنفی

 

لیلا ابوالفتحی

عصر اقتصاد-«در سیاست همه چیز ممکن است، اما، انجمن سیاست‌خانه نیست. سیاست‌بازی به مفهوم رندانه آن آفت انجمن است؛ انجمن یک نهاد صنفی است»؛ اینها بخشی از حرف‌های دبیرکل پیشین انجمن لوازم خانگی است که فقط سه ماه در این سمت دوام آورد.

در حوزه تولید و توزیع صنعت لوازم خانگی ایران نزدیک به ده تشکل صنفی ‌ فعال‌اند یکی از مهم‌ترین تشکل‌ها انجمن صنایع لوازم خانگی ایران به شمار می‌رود؛ انجمنی که در سال ۹۸ با حاشیه‌های زیادی روبه‌رو بود و در سال گذشته شاهد برکناری دبیرکل آن بعد از ۳۸ سال بودیم. اما همین برکناری با چالش‌های زیادی روبه‌رو شد و بعد از گذشت سه ‌ماه از معارفه دبیرکل جدید، او استعفا کرد و این استعفای زودهنگام برای بسیاری از اعضا و تولیدکنندگان و رسانه‌ها سوال‌برانگیز شد. برای یافتن بسیاری از سوال‌ها در این زمینه به سراغ عباس دمرچلی، دبیرکل اسبق انجمن لوازم خانگی رفتیم که صحبت‌های وی را در ادامه می‌خوانید:

برداشت و ارزیابی شما از صنعت در ایران چگونه است؟

تاریخچه صنعت دوران معاصر به انقلاب صنعتی که در غرب شکل گرفت بر می‌گردد. این رویداد بزرگ با ویژگی‌هایی چون شکل‌گیری نهادهای علمی، مناسبات اجتماعی و اقتصادی مبتنی بر علم، احداث کارخانجات و مهاجرت روستاییان به شهرها شناخته می‌شود. این ویژگی‌ها و فرایند شکل‌گیری هرکدام، ماهیتا با آنچه درکشور ما در یکصد و پنجاه ساله اخیر شکل گرفته بسیار متفاوت است. در غرب، صنعت به مفهوم عام آن در تکامل طبیعی «صورت و محتوای» اجتماعی – اقتصادی و بدون گسست تاریخی، به وجود آمد، مانند صنعت سینما که درغرب درادامه و تکامل نقاشی پیدا شد: مردم قبل از ورود به دوره سینما، با مفاهیم نقاشی در گالری‌ها و فستیوال‌های هنری، آشنا بودند و از نور، کمپوزیسیون، فریم، پرسپکتیو وکادر در تابلوهای نقاشی شناخت کافی داشتند، اما در کشور ما صنعت سینما از غنا و پشتوانه فرهنگ نقاشی برای فهم بهتر بصری برخوردار نبود و مردم ما با هنر نقاشی ارتباط عمیق بصری و تصویری برقرارنکرده بودند. در یک خلا درک تصویری، به یکباره با بازگشت ناصرالدین شاه از فرنگ با سوغات سینما آشنا می‌شویم، درست همانگونه که با پدیده معماری مدرن با نماد ساختمان شمس العماره و در صنعت با نماد خرید دستگاه تولید برق توسط حاج امین الضرب از روسیه آشنا شدیم. همین وضعیت کمابیش در بقیه شاخه‌های صنعت ما اتفاق افتاده است. بنابراین صنعت و مناسبات آن در فرآیند طبیعی خود شکل نگرفت. در اثبات این ادعا، ما ۴۰ سال است که شعار پیوند صنعت و دانشگاه را سرمی‌دهیم و هنوز به نتیجه قابل قبولی نرسیده‌ایم. در جوامع توسعه یافته «صنعت و دانشگاه» از هم جدا نیستند. پروژه‌های صنعت در دانشگاه مطالعه و برنامه‌ریزی می‌شوند و بخش اعظم بودجه پژوهش‌های دانشگاه را صنعت پرداخت می‌کنند.

بیشتر مشکلات صنعت کشور در چه حیطه‌هایی است؟

صنعت ما با مشکلات و چالش‌های زیادی مواجه است. اولین چالش صنعت ما با خودش و جایگاه نامشخص آن در جامعه است. دومین چالش آن با مدیران صنعت و رانت‌خواری، سومین چالش با بانک‌ها و نهادهای مالی و چالش اساسی‌تر به روابط صنعت با دولت بر می‌گردد. دولت‌هایی که متاسفانه نماینده صنعت و حامی آن نبوده‌اند. بالطبع وزارت صنعت هم نتوانسته، کارنامه موفقی از خود به‌جای بگذارد. اگر بپذیریم که موتور محرک توسعه در هر جامعه‌ای صنعت ان کشور است، پس باید تمام نهادها در خدمت آن باشند. آیا بانک‌ها و وزارتخانه‌های ما در خدمت صنعت‌اند؟ ما هیچ‌گاه نخواسته‌ایم که یکبار برای همیشه، تکلیف صنعت را در جایگاه و مناسبات نظام اقتصادی کشور تعریف کنیم و نسبت به جایگاهش تصمیمی آگاهانه، مسئولانه و شجاعانه بگیریم. چند درصد از نمایندگان مجلس، وزیران، معاونین و مدیران کل از دل صنعت بیرون آمده‌اند؟

انگیزه شما از قبولی سمت دبیرکلی انجمن لوازم خانگی چه بود؟ چه برنامه‌ها و ایده‌هایی برای ایجاد تحول در آنجا داشتید؟

من سال‌های طولانی در شاخه‌های مختلف صنعت و درکارخانه‌های متعدد و مطرح فعالیت داشته‌ام. صنعت داخل و خارج را به خوبی می‌شناسم. بسیاری از کارخانجات معتبر داخلی و خارجی را بازدید کرده‌ام. لذا از درک، تجربه و حافظه صنعتی به اندازه‌ای برخوردارهستم که بتوانم مدافع و سخنگوی حداقل بخشی از صنعت کشورمان باشم.

وقتی در شهریورماه سال ۹۸ سمت دبیرکلی به من پیشنهاد شد یک شناخت کلی از این صنعت داشتم و از ان زمان، به‌طور جدی روی صنعت لوازم خانگی چه در خارج و چه در داخل مطالعه عمیق خود را شروع کردم. در نمایشگاه لوازم خانگی که در پاییز سال ۹۸ برگزار شد، فعالانه شرکت کردم و بیش از ۱۰۰ غرفه را بازدید و با کثیری مصاحبه حضوری کردم. به مشکلات تولیدکنندگان با دقت گوش کردم. به نقاط قوت و ضعف این صنعت در داخل واقف شدم. فهمیدم که اعضا به‌دلیل مشکلات عدیده‌ای که دارند، انتظارات به‌ حقشان از انجمن بالاست. دانستم که انجمن حامی و پشتیبان قوی برای اعضای آن نیست. فهمیدم که انجمن بنا به اقرار برخی تولیدکنندگان، در خدمت پایتخت‌نشینان است تا در خدمت همه صنعت لوازم خانگی در سراسر کشور. تبعیض را با صدای بلند در نمایشگاه از تولیدکنندگان شنیدم. هر غرفه‌ای را که بازدید می‌کردم، حس مسئولیت در من عمیق‌تر و عشقم به خدمتگزاری به اعضای این صنعت بیشتر می‌شد. به این درک رسیدم که صنعت لوازم خانگی کشور علیرغم همه مشکلاتی که دارد، می‌توان و باید متحول کرد. یقین داشته و دارم که این تحول به کمک نیروی لایزال خود اعضا میسر است و به هیچ عنوان روی کمک دولت نباید چشم امید داشت. لذا برنامه پنج ساله خود را در پانزده ماده برای تحول انجمن، پس ازچهارماه مطالعه عمیق نوشتم و تقدیم هیات مدیره محترم کردم که در اینجا به برخی از نکات مهم آن اشاره می‌کنم:

-اعضاشناسی، مشورت با کل اعضا، عضوگیری، اصلاح ساختار انجمن، یکپارچه‌سازی تشکل‌های موازی در صنعت لوازم خانگی که این مهم در بهمن‌ با نشستی مشترک که با دبیران تشکل‌ها در دفتر خود تشکیل دادم، آغاز شد. خدمت دبیران تشکلها عرض کردم: کشورهای بزرگ صنعتی در زمینه لوازم خانگی با همه عظمتشان یک انجمن لوازم خانگی دارند، چرا ما باید چندین تشکل موازی داشته باشیم؟ خوشبختانه دبیران فهیم تشکل‌ها بیش از بنده ضرورت اتحاد در یک تشکل را خواستار بودند.

– حل موضوع قاچاق لوازم خانگی با کمک انجمن و تبلیغ حداکثری در جامعه. باید از نظر کیفیت به آن جایگاهی برسیم که مصرف‌کنندگان با اطمینان برند داخلی را انتخاب کنند. برندسازی در شرکت‌ها، ارتقا آگاهی اعضا از طریق شرکت در نمایشگاه‌های بین‌المللی، موضوع صادرات و جهانی نمودن انجمن لوازم خانگی ایران.

در این‌خصوص، کتابچه انجمن لوازم خانگی «آهام» در امریکا و کانادا را ترجمه کرده و در اختیار هیات مدیره و همکاران قرار دادم تا با مطالعه از ماموریت، وظایف و اساسنامه آن اگاهی یابند تا بتوان انجمن را با وظایف یک انجمن لوازم خانگی در کشورهای توسعه یافته مقایسه کرد. اعتقادم بر این است که با ثروتمند کردن انجمن در تمام ابعاد مدیریتی، فکری، ارتقا بینش اعضا و توانمندی مالی، می‌توان گام‌های موثری برداشت. انجمن فقیر با افکار محدود قادر به حل مشکلات اعضا و صنعت کشور نخواهد بود. انجمن باید صادقانه و بدون هیچگونه تبعیضی در خدمت همه اعضا تلاش کند و دبیرکل هم باید فدایی تولیدکنندگان داخلی باشد.

در شروع کار با چه مشکلات و موانعی مواجه شدید؟

در تاریخ بیست و سوم آذر حکم دبیرکلی بنده توسط رئیس هیات مدیره ابلاغ شد و چون شرایط به‌دلیل حضور دبیرکل قبلی درانجمن به‌صلاح نبود، روز معارفه‌ام به هفتم دی‌ماه موکول شد. دبیرکل قبلی همچنان بنا به حسب عادت سی و چند ساله و از روی علاقه و وابستگی شدید در اتاق دبیرکل درانجمن حضور داشت. با رسانه‌ها مصاحبه می‌کرد و کارهای همیشگی خود را طبق روال قبل انجام می‌داد. بنده هم به‌خاطر برخی ملاحظات اخلاقی و حرفه‌ای، در سالن عمومی انجمن بدون هیچگونه امکاناتی مستقر بودم. چون دبیرکل قبلی بنا به حکم جدیدی که هیات مدیره بنا به ملاحظاتی در مقام «مشاور عالی هیات مدیره»، به وی اعطا نموده بود، می‌خواستند پررنگتر از قبل ظاهر شوند. بنده از همان اول مخالف صدور حکم مشاور عالی دبیرکل قبلی بودم و به‌صراحت چندین بار مخالفتم را به‌دلیل ایجاد قدرت موازی با دبیرکل جدید مطرح کردم، ولی متاسفانه موافقت نشد. در تمام مدت، هر روز و هر ساعت، از نظر روانی، فشار بسیار زیادی به من وارد شد و در سی سال کار حرفه‌ای خود، چنین تجربه‌ای برایم بی‌سابقه بود؛ بنابراین دو ماه خدمتم در انجمن بسیار تلخ بود و تمام وقت مرا مسائل حاشیه‌ای رنج‌آور می‌گرفت و در حال صاف کردن جاده ناهموار، شرکت درجلسات هفتگی هیات مدیره، استراتژی نویسی، رتق و فتق کارهای جاری روزانه، شرکت در کمیسیون‌ها و جلسات مختلف، آرام کردن اوضاع و سرو سامان دادن به پرسنل انجمن، نظارت بر مکانیزه کردن سیستم انجمن بودم.

علت استعفای زودهنگام شما چه بود؟

ازشهریورماه تا روز معارفه‌ام در هفتم دی‌ماه، هیات مدیره بیش از هفت‌بار با بنده مصاحبه‌های طولانی و سختگیرانه‌ای داشت. از همان روز معارفه‌ام با وضعیت بغرنج و ناراحت کننده‌ای که اشاره شد و با بحث‌های طولانی که در جلسات هفتگی هیات مدیره مطرح می‌شد، به این نتیحه رسیدم که انجمن بعد از سی و هشت سال سیطره دبیرکل قبلی به زعم هیات مدیره، به یک آزادی جهشی رسیده است و انگار یک انقلابی صورت گرفته بود که آنرا به دوران گذار تشبیه می‌کردم. همیشه دوران گذار حساس ودشواراست. تشکیلات، فرم قبلی خود را می‌رود و فرم جدید را نیز هنوز تجربه نکرده است. هیات مدیره هم تجربه این دوران گذار را نداشت. در طی دوماه متوجه شدم در اداره امور با برخی از اعضای هیات مدیره فاصله فکری عمیقی دارم. قصد داشتم در خدمت همه اعضای تولیدکننده لوازم خانگی کشور بدون هیچگونه خط‌کشی در انجمن باشم و انجمن را نه فقط برای اعضای آن بلکه متعلق به همه تولیدکنندگان غیر عضو می‌دانستم. هدفم جذب همه تولیدکنندگان بود تا به این طریق، اولا تشکل‌های موازی که هرکدام چند تولیدکننده عضو دارند حذف شوند، ثانیا با ادغام تشکل‌ها، یک انجمن قوی ایجاد شود تا بهتر بتواند در بازی‌های اقتصادی، صنفی در تدوین قوانین و مقررات به نفع تولیدکنندگان لوازم خانگی، نقش‌آفرینی کند. تفکر متشتت، خط‌کشی شده و قالبی را قبول نداشته و ندارم و آنرا برخلاف مسئولیت و آگاهی خود که به آن باور دارم، می‌دانم. حاضر نبودم و نشدم بایدهای دیکته شده را که برخلاف باورهایم بود، در این‌خصوص بپذیرم. به همین دلیل با آگاهی و از روی حس مسئولیت، استعفای قاطع خود را هفتم اسفند اعلام کرده و در بیست و یکم اسفند با آن موافقت شد.

همزمان با معارفه شما صحبت‌هایی بود مبنی بر اینکه سمت دبیرکلی شما موقت است و قرار است بعد از مدت کوتاهی جانشین دیگری زمام امور را در دست بگیرد. این شایعات تا چه حد درست است؟

اگر این خبر صحیح باشد یک بازی بد و غیراخلاقی است که همه بازندگان آن خواهند بود. من از این موضوع هیچگونه اطلاعی ندارم. شاید این موضوع، تصورات عده‌ای از افراد باشد. مردم حق دارند وقتی حقایق را نمی‌دانند به گمانه‌زنی‌های خود روی بیاورند. البته در سیاست همه چیز ممکن است، اما، انجمن «سیاست خانه» نیست. سیاست‌بازی به مفهوم رندانه آن آفت انجمن است. انجمن یک نهاد صنفی است. بنده با برنامه طولانی‌مدت، سمت پیشنهادی دبیرکلی را قبول کردم و حتی در این‌خصوص در جلساتی که با هیات مدیره داشتم، بر روی عقد قرارداد همکاری چند ساله خود پافشاری می‌کردم. اگر غیر از این بود، برنامه پنج ساله خود را برای تحول انجمن صنایع لوازم خانگی نمی‌نوشتم. در صورت صحت سئوال شما، اینگونه رندبازی‌های بی‌قدر و مقدار پشت پرده و دور از اخلاق، نه تنها موفقیتی برای انجمن کسب نخواهد کرد؛ بلکه به اعتبار انجمن برای جذب افراد صدیق به‌شدت لطمه خواهد زد. لذا بهتر است از خود هیات مدیره و دبیرکل فعلی سئوال کنید که آیا هماهنگی‌هایی پشت پرده بود که دبیرکل از آن بی‌خبر بود.

به نظر شما صنعت لوازم خانگی در ایران چه مشکلاتی دارد و چگونه باید مراحل رشد را طی کند؟

ما در معماری بحثی داریم که چگونه یک اثر معماری خلق می‌شود؟ ابتدا تخیل شکل می‌گیرد و تخیل بی‌حد و مرز است. تخیل در مرحله بعدی وارد مفهوم‌سازی و سپس تبدیل به ایده می‌شود و بعد طراحی اولیه، اسکیس، ساختن ماکت و در نهایت اجرای نهایی شکل می‌گیرد.

صنعت هم همین فرایند را دارد. به نظر من صنعت لوازم خانگی ما، در طراحی که اساس کار است، نوآوری چندانی ندارد. طراحی یعنی خلاقیت. محصولات لوازم خانگی باید از کارآیی، استحکام و زیبایی، برخوردار باشند. خلاقیت در واحد تحقیق و توسعه شکل می‌گیرد. در انجمن تا آنجایی که من اطلاع دارم، هیچگونه کار تحقیقاتی که مشکل اعضا، را حل نماید انجام نشده است. اصولا انجمن بر خلاف سایر انجمن‌های مشابه در کشورهای توسعه‌یافته، فاقد واحدی به‌نام تحقیقات و توسعه است. دنیای کنونی دنیای پژوهش و خلاقیت است. مساله بعدی ضعف واحد R&D در واحدهای تولیدی است. سامسونگ در سال ۲۰۱۷، بالغ بر ۲۸ میلیارد دلار به امریکا صادرات داشته است. تا آنجایی‌که در خاطرم هست، اولین تجربه صادراتی شرکت سامسونگ در دهه ۱۹۷۰ با صادرات تلویزیون سیاه سفید پرتابل به امریکا شروع شد. امریکایی ها در سامسونگ، ناظر مقیم فنی و کنترل کیفی سخت‌گیرانه‌ای داشتند که محصولاتی که دارای ایراد کیفی بود در همان محل مردود اعلام می‌کردند. تاریخ ثابت کرد که آن سختگیری ناظران مقیم آمریکایی باعث شد که سامسونگ با پژوهش و خلاقیت مستمر به این درجه برسد که امروزه بازار دنیا را قبضه کرده است.

مساله بعدی مشکلات تولیدکنندگان لوازم خانگی ضعف در قالب‌های ساختشان است. تولیدکننده اظهار می‌کند که تحریم است و اجازه واردات ندارد و یا وزارت صنایع اجازه واردات قالب‌ها را نمی‌دهد. اگر این حرف درست است پس چگونه آن همه ماشین لوکس وارد کشور شده است و چگونه است که ما نمی توانیم ماشین‌آلات قالبسازی وارد کنیم؟ برای رفع مشکل واردات قالبهای مورد نیاز صنعت لوازم خانگی، در همان زمان دبیرکلی، نامه‌ای با امضا، چهار تشکل تهیه و امضا کردیم و برای وزارت صنایع برای موافقت ارسال کردیم.

مشکلات بعدی، تشتت اعضا است که باید متحد شوند و انجمن بهترین مکان برای اتحاد همه تولیدکنندگان داخلی بدون هیچگونه خط‌کشی تنگ‌نظرانه است. این تشتت به نفع تولیدکنندگان و انجمن نیست.

سایر مشکلاتی عبارتند از مدیریت، آموزش، برندسازی، صادرات، توسعه بازار، جهانی شدن و موضوع بانک‌ها و قاچاق کالا که لازم است به‌صورت اصولی و زیربنایی حل شود.

در آخر اگر نکته‌ای دارید بفرمایید؟

صنعت لوازم خانگی پتانسیل بسیار بالایی دارد و باید صنعت اول کشور باشد. این را واقع‌بینانه و با مطالعه عرض می‌کنم.. اگر راه درستی پیش گرفته شود، این صنعت موفق می‌شود. اگر انجمن و سایر تشکل‌های موازی از بعضی خود محوری‌ها رها شوند و اگر انجمن، به صورت گسترده‌تر، با سعه صدر و روح بزرگ‌منشانه و بدون تبعیض با همه تولیدکنندگان ارتباط برقرار کند، حتما موفق می‌شود. باید بدانیم که افراد معجزه نمی‌کنند. معجزه‌گر مردم و اعضا هستند. از هیچ دبیرکلی نباید انتظار معجزه داشت؛ چون صنعت و زیرساختهای آن بیمار است. باید اعضا انجمن به صورت متحد خواسته خود را برای اصلاح بسترفعالیتشان در کشور، از دولت مطالبه کنند. در کنار آن باید اعضای هیات مدیره و اعضا از طریق آموزش به اشتراک مفاهیم برای تحول در انجمن برسند. در بیان ضعف استراتژی انجمن، ذکر همین یک نکته تشتت تشکل‌ها و اعضاء کافیست. تشکل‌های موازی و انشعاب‌ها وقتی به وجود می‌آیند که اصل یک سازمان نتوانسته باشد به وظایف استراتژیک خود به‌درستی، عمل کند. که اگر انجمن درست حرکت می‌کرد، ما شاهد این‌همه، انشعاب و انشقاق در تشکل‌های یک صنعت نبودیم. لازمه رشد، نظارت مستمر و دقیق همه اعضا بر عملکرد انجمن و هیات مدیره آن است. دبیرکل و هیات مدیره باید پاسخگوی انتظارات تولیدکنندگان این صنعت به‎شکل مسئولانه باشند. اعضا باید ضمن کمک به انجمن، مطالبه‌های بحق خود را فعالانه و با جدیت تمام از خانه خودشان که انجمن است پیگیری کنند.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا