کورشدن استعداد دانش آموزان با عدم آموزش نظام های اقتصادی
هرچه دیرتر به این نقطه برسیم که آموزش نظام های اقتصادی، سواد اقتصادی، علم کارآفرینی، تبدیل ایده های خام به ایده های تجاری و… را انجام دهیم، یعنی کور کردن استعدادهای بچهها و نونهالان این کشور. هر روز که بگذرد، بچههای ما، ایدههای آنان، خلاقیت آنان به دلیل نپرداختن به ذهنهای خلاقشان، عقبتر از کشورهای دیگر قرار میگیرند.
به گزارش عصراقتصاد، سواد مالی به مهارتها، دانش و تفکرات لازم برای کنترل مالی و یا آگاهی افراد از مباحث مالی و اقتصادی گفته میشود. سواد مالی میتواند شامل مفاهیم اساسی اقتصادی مانند بودجهریزی، سرمایهگذاری، مدیریت بدهی و مطالعه پیشینه مالی یک فرد یا یک خانواده باشد.
هدف اصلی آموزش سواد مالی، داشتن مهارتهای لازم برای بررسی موضوعات مالی، افزایش دانش فرد در زمینه اقتصاد به منظور افزایش سطح زندگی و معیشت خود در آینده و بهبود عملکرد در بازار کار و تصمیمگیری مالی در شرایط مختلف است. از این جهت سواد مالی به دانشآموزان کمک میکند تا در امور مالی دقیقتر تصمیم بگیرند، همچنین از طریق مدیریت درست بودجه زندگی، به سرمایهگذاری مؤثر و مدیریت شغلی برای بهبود شرایط مالی خود و خانواده شان، دست یابند.
سواد مالی از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و باید به دانشآموزان از پایه آموزش داده شود. مدارس نیز میتوانند در ارائه آموزشهای سواد مالی به دانشآموزان نقش مهمی ایفا کنند. در این راستا، با دکتر محسن صادقینیه مدرس و مشاور کارآفرینی درباره ضرورت آموزش سیستماتیک سواد اقتصادی در مدارس ایران به گفت وگو نشستیم که در ذیل می خوانید:
فواید و ضرورت آموزش اقتصاد به رده سنی نوجوانان چیست؟
ضرورت این امر کاملاً مشهود است. دنیای امروز بر پایه تکنولوژی پیشرفت علم و دانش در حوزههای مختلف زندگی بشر استوار است و دنیا با سرعت زیادی در حال تغییر و حرکت است و جوامعی که بتوانند زودتر به دانش فنی دست پیدا کنند و آن را به کالا و خدمت قابل استفاده تبدیل کنند و اصطلاحاً ارزش افزودهای از دانش بدست آورند، میتوانند آینده خود را تضمین کنند.
در همین راستا شاهد این موضوع هستیم که در جوامع پیشرفته، آموزش مباحث اقتصادی در دروس تعیین شده برای دانشآموزان و نوجوانان در دستور کار قرار گرفته است.
زیرا که مدیران آنها، به خوبی درک کردهاند که دارا بودن سواد اقتصادی برای نوجوانان از ضرورتهای آینده جامعه است. زیرا این افراد هستند که باید آینده دنیا که بر پایه علم و دانش است را هدایت کنند و پیش ببرند. امروز دیگر آموزش های دروسی مانند فیزیک و شیمی و ریاضی و… کافی نیست. دروس دیگری نیاز است که امروز دنیا آن ها را برای آینده میطلبد. پس موضوع آینده و آینده پژوهی برای آینده و داشتن برنامه های مطلوب است که امروز را مهم می کند.
آیا آموزش سیستماتیک سواد اقتصادی در مدارس شامل دروسی مانند کارآفرینی می شود؟
کارآفرین کیست؟ چهکاری انجام میدهد؟ کارآفرینان با تولید کالاها یا ارائه خدمات نوین به جامعه خود و دیگر جوامع، سعی دارند ماحصل دانش و آموزشهای خود را در اختیار دیگران گذاشته و وارد چرخه اقتصادی جامعه شوند. پس کارآفرین کسی است که ایده خود را وارد اقتصاد میکند. از آنجا که معمولاً کالاها یا خدمات قابل ارائه شده توسط کارآفرین، دارای توجیه اقتصادی بوده و جامعه به آن نیاز داشته است، لذا با استقبال مردمی مواجه خواهد شد. امروزه کارآفرینان نقش بهسزایی در اقتصاد کشورها ایفا میکنند. کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروز، دارای نقشی کلیدی است. به عبارت دیگر در یک اقتصاد پویا، همواره ایدهها، محصولات و خدمات در حال تغییر میباشند و در این میان کارآفرین است که الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان میآورد. در حال حاضر برخی از مدارس به صورت غیررسمی سعی دارند در کنار دیگر موارد آموزشی، موضوعات کارآفرینی را هم به دانش آموزان تدریس کنند که چنین مواردی بسیار اندک است و جوامع نوین این موضوعات را به صورت مستمر و برنامهریزی شده و اصطلاحاً سیستماتیک اجرا میکنند.
برای آنکه آموزش اقتصاد برای نوجوانان به صورت سیستماتیک شود، چه راهی را باید طی کرد؟
راه بسیار آسان اما نکته مهم زمان است. هرچه دیرتر به این نقطه برسیم که آموزش نظام های اقتصادی، سواد اقتصادی، علم کارآفرینی، تبدیل ایده های خام به ایده های تجاری و… را انجام دهیم، یعنی کور کردن استعدادهای بچهها و نونهالان این کشور. ما شاهد این موضوع هستیم که دانشآموزان ما دارای چه ایدههایی هستند که بدلیل بها ندادن به آنها، تماماً در ذهنها باقی میماند و خاک میشود. راه بسیار آسان است.
در دروسی که از سوی وزارت آموزش و پرورش تدوین میشود، موضوعات اقتصادی و روز دنیا و سواد کارآفرینی نیز اضافه شود و معلمان و اساتیدی برای آن به کار گرفته شود که در تدریس آن استاد هستند. راه کاملاً شفاف است.
اما هر روز که بگذرد، بچههای ما، ایدههای آنان، خلاقیت آنان به دلیل نپرداختن به ذهنهای خلاقشان، عقبتر از کشورهای دیگر قرار میگیرند که این موضوع سبب شده برخی از مدارس خصوصی با هزینهها و شهریههای بالا سعی کنند این موارد را پوشش دهند که شاید جای بسی تشکر را نیز داشته باشد. اما آیا پرداخت آن شهریه برای همه والدین امکانپذیر است؟ اینجاست که نقش دولت پررنگتر از قبل میشود.