حسن خسروی
مردم اگر از هر چیز خود مثل تفریح و لباس و مسافرت و… بزنند اما از غذا خوردن که نمیتوانند بگذرند و گرسنه بمانند . حال اگر کسی بخواهد به اتفاق خانواده مثلا چهار نفر به یک رستوران بروند، واقعا قیمتهای نجومی غذای رستورانها ایشان را پشیمان کرده و هر چه که در کنار کانون گرم خانواده میل کرده باشند را از دماغ مبارک پدر خانواده در میآورند و به غلط کردن میافتند.
آخر چرا؟!
در یک رستوران در محدوده متوسط شهر تهران، یک سیخ جوجه کباب را سیصد هزار تومان میفروشند یعنی پول حدود چهار کیلو مرغ ؟!؟ یک پرس برنج سفید را نیز تقریبا صد هزار تومان میگیرند. یعنی پول یک کیلو برنج مرغوب را روی یک پرس برنج در میآورند.
آیا اتحادیههای صنفی در خواب هستند؟ آیا نهادهای نظارتی همدست هستند؟ آیا اساسا کسی جرات برخورد با این شیادان گران فروش را دارد؟ جالب است که هیچ کدام از این رستورانها دارای سیستم حسابداری قیمت تمام شده نیستند و قیمتها کاملا دلبخواهی و سودجویانه است.
مثلا در یک رستوران فست فودی یک ظرف سالاد سزار و عناوین مشابه را حدود دویست هزار تومان به بالا میفروشند در حالی که واقعا مواد اولیه تشکیل دهنده و اقلام درون ظرف سالاد سزار، قیمت چندانی ندارند و این یک ظلم آشکار ناجوانمردانه است.
از طرفی اغلب رستورانها نیز ده درصد مالیات بر ارزش افزوده میگیرند که اصلا معلوم نیست آیا مجوز اینکار را دارند یا نه؟!؟ و اگر مجوز کسر ده درصد مالیات ارزش افزوده دارند چرا در معرض نمایش عمومی نیست تا مشتریان خیالشان راحت باشد؟ در کنار اینها رفتار کادر خدمتگزاران و کارگران و پیشخدمت های رستوران است که متاسفانه هیچ گونه آموزش روابط عمومی و ارتباطات و تشریفات و مهمانداری را ندیده و بلد نیستند و بجای مشتری مداری، مشتری پرانی میکنند.
پدر مظلوم کارگر یا کارمند یک خانواده اگر بخواهد به عنوان پدر قیافه بگیرد که مثلا امشب شام مهمان من هستید بنده خدا برای چهار نفر باید حدود دو میلیون تومان هزینه کند در حالیکه حقوق و دستمزد او به نسبت این رقم به مراتب کمتر است و هیچ چیزی نصیب پدر نمیشود جز شرمندگی و خجالت زدگی و ناراحتی و غصه خوردن.
آیا این درست است که یک پدر نتواند دست زن و بچه اش را گرفته و یک رستوران معمولی برود؟! وزارت رفاه کجاست؟ سازمان تامین اجتماعی کجاست؟ نهاد خانواده ریاست جمهوری کجاست که ببینند یک پدر چطور جلو زن و بچه اش خجالت زده شده و آب میشود؟!
این پدر مظلوم بی پناه، خانه که نمیتواند بخرد، ماشین خوب که نمیتواند بخرد، مسافرت که نمیتواند با خانواده برود، مهمانی و دورهمی فامیلی هم که بخاطر تورم و گرانی شدید نمیتواند بدهد، پس بفرمایید او چه پدری است و به چه دردی میخورد و کجای داستان زندگی است؟!
رستورانها به طرز ناجوانمردانه ای مردم را میچاپند و گرانفروشی میکنند و اساسا اعتقادی هم به مشتری مداری و احترام و از این چیزها ندارند و بی رحمانه پول زور میگیرند و متاسفانه اتحادیه های صنفی مربوطه نیز هیچ گونه کنترل و نظارت بازدارنده ای ندارند.
به داد مردم برسید. گرانفروشی در رستورانها بیداد میکند.