آسمان بسته؛ دردسری تازه

مریم غدیرپور- روزنامه نگار
بسته شدن حریم هوایی یک کشور، فراتر از لغو پروازها و تاخیرهای معمول، میتواند به زخمی عمیق بر پیکر جامعه تبدیل شود.
این محدودیت که گاه به دلایل امنیتی یا تنشهای سیاسی رخ میدهد، این موضوع بهطور مستقیم زندگی روزمره شهروندان را تحت تاثیر قرار داده و چالشهای عدیدهای را ایجاد میکند. از جمله آن می توان به دشواریهای سفر تا کمبودهای حیاتی مانند دارو اشاره کرد. در ایران، بسته شدن یا محدود شدن حریم هوایی در مقاطع مختلف، آثار ملموسی بر جای گذاشته که نیازمند بررسی دقیقتر است.
یکی از تلخترین پیامدهای بسته شدن حریم هوایی، تاثیر مستقیم آن بر واردات و توزیع دارو، بهویژه داروهای مربوط به بیماریهای خاص و صعبالعلاج است. بخش قابل توجهی از این داروها، مواد اولیه تولید آنها، یا تجهیزات پزشکی حیاتی، از طریق حملونقل هوایی (کارگو) وارد کشور میشوند. وقتی آسمان بسته میشود، این شریان حیاتی مسدود شده یا بهشدت کُند می شود.
بیماران دیابتی، سرطانی، اماس، پیوندی و دیگر افرادی که زندگیشان وابسته به مصرف منظم و بدون وقفه داروهای خاص است، بطور مستقیم قربانی این وضعیت میشوند.
جستجوهای انجام شده در رسانهها و گزارشهای مردمی نشان میدهد که در دورههای محدودیت پروازی، گزارشهای متعددی از کمیاب شدن ناگهانی برخی اقلام دارویی، افزایش سرسامآور قیمت آنها در بازار سیاه، یا حتی نایاب شدن کامل داروهای حیاتی منتشر شده است. این کمبود نه تنها بار مالی و روانی سنگینی بر دوش بیماران و خانوادههایشان میگذارد، بلکه بهطور جدی سلامت و حتی بقای آنها را به خطر میاندازد.
داروخانهها با قفسههای خالی روبرو میشوند و بیماران برای یافتن دوز بعدی داروی خود، ساعتها و روزها در اضطراب و ناامیدی سپری میکنند. این وضعیت نشان میدهد که چگونه یک محدودیت ظاهراً مرتبط با حمل و نقل، میتواند به بحرانی انسانی تبدیل شود.
در روی دیگر سکه تصور کنید برای دیدار خانواده در خارج از کشور برنامهریزی کردهاید، یا دانشجویی هستید که باید به موقع به دانشگاه برسید، یا قرار ملاقات کاری مهمی دارید؛ ناگهان اعلام میشود که پروازها لغو شده و حریم هوایی بسته است. این سناریوی تلخ، واقعیت بسیاری از شهروندان ایرانی در داخل و خارج از کشور هنگام بسته شدن حریم هوایی بوده است.
مسافران سرگردان در فرودگاهها، با چمدانهایی بسته و آیندهای نامعلوم، یکی دیگر از تصاویر ملموس این وضعیت هستند. افرادی که بلیط تهیه کردهاند، برنامهریزی کردهاند و تمام زندگیشان را برای سفر تنظیم کردهاند، ناگهان در بلاتکلیفی محض قرار میگیرند. این سرگردانی شامل حال ایرانیان خارج از کشور نیز میشود که قصد بازگشت دارند و پروازشان لغو شده است.
آنها با هزینههای اضافی اقامت، از دست دادن شغل یا فرصتهای دیگر، و نگرانی برای وضعیت خانواده در داخل مواجه میشوند. این تجربه، فراتر از یک مشکل لجستیکی، به یک بحران روانی و مالی برای افراد و خانوادهها تبدیل میشود. آنها بیوقفه به اخبار گوش میدهند و با چشمانی نگران، آسمانی را نگاه میکنند که زمانی مسیر ارتباطشان با جهان بود و اکنون به دیواری نامرئی بدل شده است.
برای درک بهتر علت این محدودیتها، جستجو در رسانههای داخلی و خارجی ضروری است. رسانههای داخلی اغلب بسته شدن حریم هوایی را به دلایل “امنیتی”، “حفاظت از آسمان کشور در برابر تهدیدات” یا “انجام رزمایشهای نظامی” مرتبط میدانند. این توضیحات معمولاً کلی بوده و جزئیات کمتری ارائه میدهند.
در مقابل، رسانههای خارجی ممکن است تحلیلهای متفاوتی ارائه دهند. آنها گاهی این اقدام را واکنشی به تنشهای منطقهای یا بینالمللی، ترس از حملات احتمالی، یا بخشی از مانورهای نظامی مرتبط با وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه قلمداد میکنند. تحلیلهای خارجی گاهی به ارتباط میان این بستنهای موقتی و تحولات سیاسی یا امنیتی خاص در منطقه اشاره دارند. تطابق یا عدم تطابق این روایتها خود بخشی از پازل پیچیده علت بسته شدن حریم هوایی است که شهروندان نیز برای درک شرایط به آن چشم دوختهاند.
همانطور که اشاره شد، موضوع کمبود دارو و مشکلات بیماران در دورههای محدودیت پروازی، در رسانهها نیز بازتاب داشته است. گزارشهای متعددی در خبرگزاریها، روزنامهها و شبکههای اجتماعی از دغدغههای بیماران، خانوادههایشان، داروسازان و مسئولان نظام سلامت در مورد تامین داروهای حیاتی منتشر شده است.
این گزارشها اغلب به افزایش قیمت ارز، تحریمها و همچنین مشکلات حملونقل هوایی به عنوان عوامل اصلی کمبود دارو اشاره میکنند. مصاحبه با بیماران، روایتهای دردناکی از ناتوانی در تامین دارو و وخامت حالشان به دلیل عدم دسترسی به موقع را نشان میدهد. این بخش از اخبار، تصویر واقعی و انسانی از تاثیر مستقیم سیاستها و محدودیتها بر آسیبپذیرترین قشر جامعه ارائه میدهد و بر ضرورت باز بودن مسیرهای ارتباطی، از جمله حریم هوایی، برای تامین نیازهای اولیه و حیاتی مردم تاکید میکند.
بسته بودن حریم هوایی ایران، پدیدهای چند وجهی است که آثار آن بهطور مستقیم زندگی میلیونها شهروند ایرانی را تحت تاثیر قرار میدهد. از مسافران سرگردان در فرودگاهها و خانوادههای نگرانی که چشم به راه عزیزانشان هستند، تا بیماران نیازمند داروهای حیاتی که هر روز با اضطراب کمبود و گرانی دست و پنجه نرم میکنند، همه و همه بخشی از پیامدهای تلخ آسمان بسته هستند.
در کنار این مشکلات، عدم شفافیت کافی در مورد دلایل این محدودیتها و تفاوت روایت رسانههای داخلی و خارجی، بر سردرگمی و نگرانی شهروندان میافزاید. این وضعیت بیش از پیش اهمیت برقراری ارتباطات پایدار، دسترسی آزاد به اطلاعات و اولویت قرار دادن سلامت و آرامش شهروندان در هرگونه تصمیمگیری مربوط به حریم هوایی کشور را نمایان میسازد.
باز بودن آسمان، نه فقط یک مسیر ترانزیتی، بلکه نمادی از ارتباط، امید و دسترسی به نیازهای حیاتی است که نباید بهسادگی مسدود شود.