کد خبر: 21080054577
اقتصاداقتصاد کلانروزنامهصفحه یک

آیا ترکیه رویای چین خاورمیانه را در سر می پرورد؟

محمدحسین حمصیان، تحلیلگر اقتصادی و بازارهای مالی

کاهش ارزش لیر موضوعیست که به خصوص با حجم بسیار بالای سرمایه‌گذاری ایرانیان در مسکن این کشور در سال‌های اخیر نقل محافل اقتصادی  شده است. بسیاری سیاست‌های اقتصادی و خارجی رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری اسلام‌گرای این کشور، را مسبب سقوط لیر می‌دانند. اما از زاویه دیگری هم به این موضوع می‌توان نگاه کرد که آیا ترکیه چین را در مسیر توسعه‌یافتگی الگوی خود قرار داده است؟ و در این الگوبرداری اقدام به کاهش عمدی ارزش پول ملی خود کرده است؟

 برای پاسخ به این سوال ابتدا نگاهی گذرا به چین بیندازیم : چین به عنوان یک کشور توسعه‌یافته که نسل حاضر سیاستمداران و اقتصاددانان دنیا سیر تکامل آن را از توسعه‌نیافتگی تا در حال توسعه بودن و توسعه‌یافتگی دیده و تا حدود بسیاری لمس کرده‌اند، امروزه به یکی از آرمان‌های کشورهای در حال توسعه مبدل شده است.

چین یک نقشه راه دقیق و مشخص را در سال ۱۹۷۸ تدوین کرد که شاید اصلی‌ترین رمز موفقیت آن، پایبندی به این نقشه راه بود. در اصل این نقشه راه که در کنفرانس یازدهم حزب مارکسیست چین پایه‌های آن بنا نهاده شد، یک شعار نبود بلکه از دل خواست واقعی رهبران این کشور برآمده بود.

اولین اصل تدوین‌شده اولویت اقتصاد بر سیاست در روابط بین‌المللی بود. مثل معروف چینی‌ها در آن زمان این بود که رنگ گربه اهمیتی ندارد، هر گربه‌ای که موش بگیرد، عالیست. یعنی هر کشوری که برای ما بازاری محسوب شود، دوست ماست فارغ از ایدئولوژی و سیاست آن کشور.

هیچ شخصی تا یکی دو دهه پیش نقش مهمی از چین در مناسبات بین‌المللی به خاطر نمی‌آورد؛ درست برعکس چند سال اخیر که به یکی از بازیگردانان مهم بین‌المللی بدل شده است.

در واقع، اکنون نام چین در همه جای دنیا شنیده می‌شد اما به دلیل کالاهای آن، نه سیاست خارجی. ارتباط چین تا چند سال پیش با تمام کشورها دوستانه و از موضعی نه‌چندان بالا بود.

گویا همانند مجسمه اسب تروا از این طریق نفوذ خود را در تمام دنیا شکل می‌داد در حالی که دنیا در خواب نیمه‌شب به سر می‌برد.

پرداختن به روند توسعه‌یافتگی چین چندین کتاب، نوشتار نیاز دارد اما هدف از چند کلام بالا صرفا یادآوری چند نکته مهم از این مسیر بود. حال که چین به این نقطه رسیده است قدرت بی‌مانند آن و سرعت رسیدن به این نقطه چشم حسرت بسیاری از کشورهایی را باز کرده است که زمان درازی از سبقت گرفتن چین از آنها نگذشته و سوت باد آن هنوز در گوششان طنین‌انداز است. کشورهایی که رهبرانی همان‌قدر بلندپرواز دارند و یکی از این کشورها ترکیه است.

اقتصاد ترکیه از سال ۲۰۰۱ پس از اصلاحات ساختاری کمال درویش در مدار رشد و توسعه قرار گرفت و از سال ۲۰۰۲ رشدهای اقتصادی بالایی را تجربه کرد. رشد اقتصادی این کشور از سال ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۱۶ به‌طور میانگین ۶ درصد بوده است.

سرمایه گذاری بر روی صنعت گردشگری مشابه چین و حتی قوی‌تر انجام پذیرفت و به گونه‌ای زیربنایی بود که به یکی از ارکان اقتصادی ترکیه مبدل شد. همچنین توجه ویژه به صنعت و زیرساخت‌های مورد نیاز آن در این سال‌ها ترکیه را به کشوری صنعتی تبدیل کرد که با نگاه درست به صادرات نقش قابل توجهی در تامین نیاز کشورهای منطقه پیدا کرد.

ذخایر تازه‌اکتشاف‌شده گاز این کشور هم می‌تواند به موتور محرکی مبدل شود که با استفاده درست از آن، سرعت رشد خود را چندین برابر کند. ترکیه در دو دهه  اخیر، خود را به یکی از قدرت‌های جدی منطقه مبدل کرده و با توجه به موقعیت استراتژیک جغرافیایی‌اش در مسیر ارتباط بین اروپا و خاورمیانه، از این جایگاه ویژه نیز به خوبی بهره برده است.

اما تنها تفاوت عمده و شاید پاشنه آشیل ترکیه در مقایسه با چین ورود زودهنگام او به صحنه سیاست بین‌المللی و قبل از رسیدن به نقطه هدف مورد نظر از نظر اقتصادی باشد؛ چراکه همان‌طور که پیشتر اشاره شد چین زمانی وارد صحنه سیاست بین‌الملل شد که تبدیل به یک قدرت تمام‌عیار در تجارت جهانی شده بود و همین امر قدرت او را در ورود به سیاست بین‌الملل دو چندان می‌‌کرد؛ به طوری که قدرت‌های سنتی جهانی را در سرکوب این قدرت نوظهور ناکام گذاشت.

 اما ترکیه هنوز به آن جایگاه در اقتصاد و تجارت جهانی نرسیده، خط و نشان کشیدن در عرصه بین‌المللی و داخلی را آغاز کرد است؛ درست زمانی که طفلی نوپا و قابل سرکوب است. یکی از مشکلات اکثر رهبرانی که با وجود پتانسیل‌های بالا در رسیدن به اهداف بلندپروازانه خود ناکام مانده‌اند اعتماد به نفس کاذب و نداشتن شناخت کافی و درست از موقعیت خود در دنیا بوده است که رهبران ترکیه هم در این گرداب گرفتار آمدند.

با وجود این، به نظر بنده همچنان آمال این رهبران تغییر نکرده است و رویاهای بزرگ خود را دست یافتنی می‌بینند حتی با وجود کمی انحراف از جاده نیل به آنها.

کاهش ارزش لیر ترکیه  همزمان با رشد اقتصادی مثبت این کشور حتی با وجود مشکلات جدی دوران همه‌گیری که به‌ویژه صنعت گردشگری این کشور را با چالش جدی مواجه کرد، می‌تواند با الگوبرداری اشتباه از روند طی‌شده در چین و کاهش تصنعی ارزش یوان در گذار به توسعه‌یافتگی به منظور جذب سرمایه‌گذاری خارجی و صادرات گسترده باشد.

فارغ از اینکه این رویکرد برای ترکیه امروز همان نتایج درخشان چین دیروز را می تواند به ارمغان آورد یا خیر که قطعا نیاز به بررسی‌های کارشناسی دقیق خواهد داشت و از حوصله ی این یادداشت خارج است، هدف این نوشتار، مطرح کردن دیدگاهی با زاویه‌ای متفاوت از کاهش ارزش لیر در یک سال گذشته است که شاید کمتر در این مدت به آن توجه شده باشد.

با رو به پایان بودن همه‌گیری در دنیا، تاثیرات مخرب آن نیز کاهش یافته است و پس از آن شاید با ترکیه‌ای متفاوت از ترکیه این روزها روبه‌رو شویم. این نکته از آنجا برای ما حائز اهمیت است که ایران خود را رقیب اصلی ترکیه در منطقه می‌داند و اگر نگاه درستی به مسیر آن نداشته باشد، شاید دیگر هرگز به گرد پای همسایه غربی خود نیز نرسد.

نمایش بیشتر
عصر اقتصاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا