ارتش آینده با پوشیدنیهای هوشمند، نانوزره و اسکلتهای بیرونی

در کمتر از یک دهه، پژوهشگاههای نظامی و شرکتهای فناور از دو سوی جهان، رؤیای سرباز «افزوده» را از صفحات کمیک و بازیهای ویدیویی به میدانهای تمرینی نزدیک کردهاند.
اسکلتهای بیرونی که دهها کیلوگرم بار را بدون فشار بر مفاصل حمل میکنند، زرههایی با لایههای نانویی که گلولههای پرسرعت را دفع میکنند و حسگرهایی که نبض و سطح آب بدن را زیر نظر دارند، اکنون دیگر بخشی از آزمایشهای نظامی واقعیاند. اما پشت این نمایشها، چالشهایی درباره دوام باتری، زنجیره تأمین نانومواد، ایمنی اطلاعات زیستی و هزینههای نگهداری همچنان جدی هستند.
اسکلت بیرونی، وقتی فلز سبک میشود
پوشیدن سازهای مکانیکی روی بدن برای تقویت عضلات و کاهش خستگی، رویایی است که دههها در ذهن مهندسان نظامی بوده است. اما اکنون، با پیشرفت در موتورهای الکتریکی کوچک، الگوریتمهای حرکتی و باتریهای فشرده، این رؤیا در حال واقعیشدن است. برنامههایی مانند Soldier Center ارتش آمریکا نمونههایی از اسکلت بیرونی را آزمایش کردهاند که میتوانند تا ۳۰ درصد فشار بر عضلات پایینتنه را کاهش دهند. چین نیز اسکلت بیرونی BES-HV را معرفی کرده که امکان حمل تجهیزات ۸۰ کیلویی را برای سربازان فراهم میکند.
با این حال، چالش اصلی همچنان باتری است. یک سیستم تقویتکننده که قرار است ساعتها در میدان نبرد فعال بماند، باید انرژی زیادی ذخیره کند. اما هر کیلوگرم باتری اضافهشده، به معنای افزایش وزن تجهیزات است و بخشی از مزایای اسکلت را خنثی میکند. باتریهای حالتجامد و ابرخازنهای مبتنی بر گرافن امیدهایی برای آیندهاند، اما هنوز برای استقرار میدانی آماده نیستند.
نانوزره: سبک، منعطف و مقاوم
در زمینه حفاظت شخصی، نانوزرهها انقلابی در راهاند. مواد مرکب از کولار، نانوگرافن و سیلیکا توانستهاند جلیقههایی بسازند که هم سبکاند و هم قدرت توقف گلولههای سنگین را دارند. در آزمایشهای میدانی، این زرهها تا ۳۷ درصد جذب ضربه بهتری نسبت به نمونههای قدیمیتر نشان دادهاند. اما این فناوری هم مشکلات خاص خودش را دارد، عملکرد در برابر حرارت بالا، مقاومت در برابر ضربههای مکرر و قیمت تمامشده بالا.
افزونبر این، تولید گرافن در مقیاس صنعتی هنوز چالشبرانگیز است. بیشتر گرافن باکیفیت از چین تأمین میشود و محدودیتهای صادراتی این کشور میتواند زنجیره تأمین کشورهای دیگر را دچار مشکل کند. به همین دلیل برخی ارتشها مانند ناتو به دنبال توسعه خطوط تولید داخلی نانومواد برای مصارف نظامی هستند.
پوشیدنیهای زیستی، بدن بهعنوان داده
فناوری سوم، حسگرهایی هستند که روی بدن سرباز قرار میگیرند و در لحظه دادههایی مانند ضربان قلب، سطح آب بدن، الگوی تنفس و حتی امواج مغزی را پایش میکنند. این دادهها به فرماندهان کمک میکنند تا وضعیت فیزیکی یگان را بهصورت بلادرنگ بررسی کنند و خطراتی مانند خستگی مفرط، شوک گرمایی یا کاهش تمرکز را پیشبینی کنند. در برنامه WASH ارتش آمریکا، این دادهها بهطور همزمان به موبایل سرباز و مرکز فرماندهی منتقل میشوند تا هشدارهای فوری صادر شود.
اما اینجا هم نگرانیهایی درباره امنیت دادهها وجود دارد. اطلاعات بیومتریک اگر رمزگذاری نشوند یا بهدرستی تفکیک نشوند، ممکن است به تهدیدی امنیتی تبدیل شوند. بههمین دلیل در برخی ارتشها، فقط خلاصه وضعیت کلی یگان به فرمانده منتقل میشود و داده خام بیومتریک در همان دستگاه رمزنگاری و ذخیره میشود.
از نمایشگاه تا میدان نبرد، راهی پرسنگلاخ
با همه این پیشرفتها، هنوز بسیاری از این فناوریها در مرحله نمایش یا آزمایش هستند. برنامه TALOS ارتش آمریکا که قرار بود نسخهای از «آیرونمن» واقعی باشد، در سال ۲۰۱۹ متوقف شد. دلیل آن، ناتوانی در هماهنگسازی اجزای مختلف فناوری و مشکلات دوام و نگهداری در میدان واقعی بود. گزارشهایی از میدانهای نبرد در اوکراین نیز نشان میدهد اسکلتهای بیرونی در شرایط شدید گل، سرما و انفجار پهپادها عملکرد پایداری نداشتهاند و گاهی باعث افزایش بار لجستیکی شدهاند.
آیندهای محتمل، اما نه آسان
سه شرط کلیدی برای تبدیل این فناوریها به تجهیزات استاندارد نظامی وجود دارد: افزایش چگالی باتریها برای افزایش دوام اسکلتها، کاهش هزینه نانوزرهها برای تولید انبوه، و تدوین قوانین شفاف درباره حفظ حریم خصوصی سربازان در مواجهه با دادههای بیومتریک. در غیر این صورت، ارتشها باید بین سربازانی با تجهیزات ساده اما مطمئن، و ابر سربازهایی با ابزارهای پیچیده اما حساس و گران، یکی را انتخاب کنند.
پیشرفتهای فناورانه، مسیر را هموار کردهاند. اما تا رسیدن به سرباز سال ۲۰۳۰، هنوز نیاز به آزمایش، سرمایهگذاری، و تصمیمگیریهای دشوار باقی است.