از مرغها هم درخواست کنید (طنز)
درخواست اتحادیه مرغداران: «مردم مرغ ذخیره کنند تا گران نشود.»
راضیه حسینی
شاید چند وقت بعد: درخواست اتحادیه گاوداران از مردم: «کاری از دست ما برنمیآید. سعی کنید تا میتوانید از سویا استفاده کنید. تازه نگران نقرس و چربی زیادی هم نمیشوید.»
درخواست اتحادیه ماکارونیداران از مردم: «مثل اینکه باید کمکم بیخیال خرید ماکارونی هم بشوید. فعلاً تا میتوانید بخرید و در خانه نگهدارید، چون چند وقت دیگر خرید همین ماکارونی هم برایتان آرزو میشود.»
درخواست اتحادیه برنجداران از مردم: «کار خاصی نداشتیم. گفتیم بیاییم تذکر مجددی بدهیم که تا میتوانید ماکارونی بخرید. برنج که دیگر مدتی است از سفرهتان حذف شده، لااقل تا میتوانید ماکارونی و مرغ بخرید.»
در خواست اتحادیه گوجهداران: «تا میتوانید گوجه بخرید. از ما گفتن بود. بعد که گران شد نگویید چرا نگفتیم.»
شاید چند وقت بعدتر:
درخواست اتحادیه دامداران از دامها :«لطفاً بیشتر بزایید و بیشتر شیر بدهید، تا گوشت و لبنیات گران نشود.»
درخواست اتحادیه تخممرغداران از مرغها: «تخمهای بیشتر و در ابعاد کوچکتری تولید کنید تا گران در نیاید.»
درخواست اتحادیه صیفیجات از زمین: «دل به کار نمیدهی. کمی بیشتر تلاش کن تا سبزیها و باقی صیفیجات بزرگتر درآیند. هر چه بیشتر ارزانتر.»
سرآخر، نه وقتی دیگر، همین حالا:
درخواست مردم از همه اتحادیهها و مسئولان:« دست همگی درد نکند که به فکر مایید. ولی اگر امکان دارد دیگر نباشید. در واقع به فکر نبودنتان، یک درد است، بودن، هزار درد. بزرگواران، ما اگر پول داشتیم مرغ نگهداریم، میرفتیم ساعتها در صف منتظر یک عدد منجمدش میماندیم؟
ما که نگفتیم چرا گران میکنید و چرا بلد نیستید ارزان کنید. بیایید عجالتاً ایندفعه خودتان یک خاکی بر سر گرانی بریزید و از مردم کمک نخواهید. کمی روی پای خودتان بایستید شاید توانستید از پس این مشکل برآیید.
اینهمه وابسته بودن به مردم هم واقعاً خوب نیست. شاید یک روز نبودیم، برای مهار گرانی و مدیریت کشور، از چه کسی میخواهید کمک بگیرید؟»