اقتصاد؛ عامل همگرایی ایران و ترکیه | چرا تهران نگران قفقاز است؟

  کد خبر: 041102149987

اختلافات ایران و ترکیه، به ویژه روابط ائتلافی مستمر این کشور با غرب، با توجه به تقابل ایران، محدودیت اصلی در همکاری ترکیه و ایران را تشکیل می‌دهد.

بازار؛ رئیس جمهور به دعوت همتای ترکیه‌ای خود و به منظور انجام سفر رسمی، روز چهارشنبه در راس یک هیئت عالی‌رتبه سیاسی و اقتصادی عازم آنکارا پایتخت ترکیه خواهد شد.

همچنین در جریان این سفر دو رئیس جمهور در نشست مشترک تجار و فعالان اقتصادی ایران و ترکیه حضور خواهند یافت و رئیسی با ایرانیان مقیم این کشور نیز دیدار می‌کند. هفتمین نشست شورای‌عالی همکاری‌های اقتصادی ایران و ترکیه سه‌شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۱ و در جریان سفر رسمی رئیس جمهور ترکیه به تهران برگزار شد که دو طرف در این نشست بر توسعه مناسبات و ارتقای روابط در حوزه‌های اقتصادی، زیرساختی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی و ورزشی توافق کردند. این سفر قرار بود پنجشنبه ۱۵ دی برگزار شود که به دلیل وقوع جنایت تروریستی در کرمان به تعویق افتاد.

تاکید بر روابط اقتصادی دوجانبه

بُعدی که اخیراً بیشترین پیشرفت را در روابط ایران و ترکیه داشته است، بخش اقتصادی است. با افزایش حجم تجارت، حوزه‌های سرمایه گذاری هم در حال گسترش و هم متنوع شدن هستند. دو کشور از نظر اقتصادی به یکدیگر نیاز دارند. در حالی که ترکیه می‌خواهد از ایران گاز طبیعی بخرد و در بازار آن شرکت کند، ایران قصد دارد به ترکیه گاز طبیعی فروخته و از طریق ترکیه به بازار اروپا برسد. علاوه بر این، هر دو کشور دارای جمعیتی نزدیک به ۸۵ میلیون نفر و اقتصاد پویا هستند.

ایران به دلیل جمعیت جوان و پویا، تمایل به توسعه، غنی بودن از نظر انرژی و همسایگی، بازاری جذاب برای ترکیه است. فضای مثبت روابط سیاسی ایران و ترکیه بیشترین تأثیر را بر روابط اقتصادی داشته است. حجم تجارت به ۱۰ میلیارد دلار نزدیک شده و سهم عمده روابط اقتصادی دو کشور از نفت، گاز طبیعی و سایر محصولات است که ترکیه از ایران خریداری می‌کند. همچنین ایران مواد آهن، فولاد و پلاستیک را از ترکیه وارد می‌کند.

هدف دو کشور این است که حجم تجارت دوجانبه در کوتاه مدت به ۲۰ میلیارد دلار و ظرف ۵ سال به ۳۰ میلیارد دلار برسد. عمده محصولات صادراتی ترکیه به ایران دیگ بخار، ماشین آلات و تجهیزات، ابزار، وسایل نقلیه موتوری، تراکتور، تنباکو و مواد فرآوری شده جایگزین تنباکو، آهن و فولاد، ماشین آلات و تجهیزات الکتریکی است. در بین عمده اقلام صادراتی ایران نفت خام و گاز طبیعی با سهم ۹۰ درصدی است.

مجاورت جغرافیایی ترکیه با ایران و مزایای استفاده از فرهنگ مشترک، فضای مساعدی را برای تجار ایجاد می‌کند. در سال‌های اخیر تعداد شرکت‌های سرمایه گذاری در ایران و میزان سرمایه‌گذاری افزایش یافته است. تراز تجاری ایران و ترکیه از سال ۱۹۹۶ به نفع ایران بوده است. اگرچه ترکیه برای تغییر این تعادل تلاش می‌کند، اما به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.

عدم عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی، سیاست اقتصادی حمایت‌گرایانه، ذهنیت جایگزینی واردات، مشکلات سرمایه‌گذاری خارجی در چارچوب قوانین اقتصادی، فرهنگ کار اقتصادی، رویارویی‌های سیاسی و برداشت‌های امنیتی این فرآیند را با مشکل مواجه می‌کند. به گفته کارشناسان، عوارض گمرکی بالا، مشکلات گشایش وام به دلیل عدم همکاری لازم بین بانک‌های دو کشور و دریافت غرامت‌های کلان در مبادلات دوجانبه، روند روابط تجاری دوجانبه را مختل می‌کند.

نیاز ترکیه به گاز طبیعی ایران، ترکیه را وادار می‌کند تا در مورد ایران محتاط‌تر باشد. علاوه بر این، ایران هم از نظر منابع اقتصادی و هم از نظر مانور استراتژیک به روابط اقتصادی با ترکیه نیاز دارد. به همین دلیل نهادهای متعددی برای تنظیم روابط اقتصادی دو کشور ایجاد شده است

با این حال، به نظر ‌می‌رسد هر دو کشور اهمیت جدی برای روابط اقتصادی قائل هستند. افزایش وابستگی متقابل با تشدید روابط اقتصادی تأثیر مثبتی بر روابط سیاسی دارد. در واقع، نیاز ترکیه به گاز طبیعی ایران، ترکیه را وادار می‌کند تا در مورد ایران محتاط‌تر باشد.

علاوه بر این، ایران هم از نظر منابع اقتصادی و هم از نظر مانور استراتژیک به روابط اقتصادی با ترکیه نیاز دارد. به همین دلیل نهادهای متعددی برای تنظیم روابط اقتصادی دو کشور ایجاد شده است. کمیسیون مشترک اقتصادی، کمیسیون مشترک حمل و نقل، کمیته تجارت مشترک و شورای بازرگانی را می‌توان از مهمترین آنها دانست.

ایران کشور مهمی در حمل و نقل زمینی ترکیه است. ترکیه بیشتر حمل و نقل زمینی خود را از طریق ایران به افغانستان و آسیای مرکزی انجام می‌دهد. سالانه ۹۰ هزار دستگاه خودرو از مرز ایران به آسیای میانه تردد می‌کنند. مشکلاتی مانند تعرفه گمرکی و رویه قیمت سوخت بین ایران و ترکیه در مورد حمل و نقل وجود دارد. اگرچه ترکیه برای حل این مشکلات تلاش کرد، اما موفق نشد.

اختلاف در قفقاز

قفقاز جنوبی از دیرباز صحنه رقابت و همکاری ترکیه و ایران بوده است. هرچند این دو قدرت منطقه‌ای از لحاظ تاریخی منافع خود را متعادل کرده‌اند، اما شواهد نشان می‌دهد که رقابت اولویت دارد. حمایت بی‌دریغ ترکیه از آذربایجان در طول جنگ ۲۰۲۰ قره باغ، رد پای آنکارا را در منطقه تثبیت کرد.

بازپس گیری بقیه قره باغ توسط جمهوری آذربایجان در آخرین حملات نظامی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۳، توافق صلح بین آذربایجان و ارمنستان را محتمل‌تر، منافع ترکیه را افزایش و نقش روسیه را به طور بالقوه در منطقه محدود می‌کند. از همین روی، نگرانی تهران را نسبت به آنکارا افزایش می‌دهد. به ویژه برای ایران نگران بازسازی راه آهنی است که ترکیه را از طریق منطقه نخجوان آذربایجان و استان سیونیک در جنوب شرقی ارمنستان به سرزمین اصلی متصل می‌کند. در واقع، این تهدید به حاشیه راندن ایران است. علاوه بر این، تهران با نگرانی شاهد تعمیق روابط بین متحد نزدیک ترکیه، آذربایجان، و دشمن اصلی ایران، اسرائیل است.

باید توجه داشت که اتحاد نظامی ریشه‌دار ترکیه و آذربایجان، و همچنین همکاری‌های زیرساختی استراتژیک آنها در بخش‌های ریلی و انرژی، بر حضور چشمگیر آنکارا در قفقاز جنوبی تأکید می‌کند

تغییرات در وضعیت موجود قفقاز جنوبی به نفع ترکیه بوده و در ایران با نگرانی فزاینده‌ای به آن نگریسته شده است. در طول جنگ دوم قره باغ، مسکو موفق شد در ۹ نوامبر ۲۰۲۰ میانجیگری توافق آتش بس بین آذربایجان و ارمنستان را امضا کند. با این حال، از پایان سال ۲۰۲۱، روسیه با توجه به مشارکت واشنگتن و بروکسل در صلح، انحصار خود را بر مذاکرات آذربایجان و ارمنستان از دست داده است. با این حال، مشخص نیست که روسیه چگونه روابط آسیب دیده خود با ارمنستان، تنها متحد رسمی خود در قفقاز جنوبی را مدیریت خواهد کرد.

باید توجه داشت که اتحاد نظامی ریشه‌دار ترکیه و آذربایجان، و همچنین همکاری‌های زیرساختی استراتژیک آنها در بخش‌های ریلی و انرژی، بر حضور چشمگیر آنکارا در قفقاز جنوبی تأکید می‌کند. علاوه بر این، ترکیه نقش منحصربه‌فردی را دارد که به‌عنوان محوری عمل می‌کند که قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی را از طریق سازمان کشورهای ترک‌ به هم متصل می‌کند، بنابراین موقعیتی متمایز در چشم‌انداز ژئوپلیتیکی منطقه در مقایسه با ایران برای آن به ارمغان می‌آورد.

برای آنکارا، قفقاز جنوبی نیز به عنوان پلی به آسیای مرکزی است. سیاست خارجی کنونی ترکیه با قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی به عنوان فضایی نزدیک به هم مرتبط، رفتار می‌کند. هر دو منطقه اساس «دنیای ترک» را تشکیل می دهند که از نظر آنکارا از دریای آدریاتیک تا دیوار بزرگ چین را در بر می‌گیرد.

نتیجه

ترکیه و ایران در اواخر دهه ۱۹۹۰ سیاست‌های خارجی خود را تغییر دادند. رویکرد پراگماتیسم در هر دو طرف راه را برای منطقی شدن روابط ترکیه و ایران هموار کرد. زمینه منطقه‌ای که پس از اشغال عراق توسط آمریکا به وجود آمد و در آن سیاست منطقه‌ای ترکیه از ایالات متحده فاصله گرفت و ظاهراً به دیدگاه ایران نزدیک شد، از نزدیکی تهران و آنکارا حمایت کرد. در نتیجه منطقی سازی، دو کشور روابط دوجانبه خود را تحکیم کرده و به سطح قابل توجهی از تعاملات اقتصادی رسیده‌اند.

به نظر می‌رسد که اختلافات ساختاری بین ایران و ترکیه، به ویژه روابط ائتلافی مستمر این کشور با غرب، با توجه به تقابل ایران با غرب، محدودیت اصلی در همکاری ترکیه و ایران را تشکیل می‌دهد. منابع تنش اخیر بین طرفین را می‌توان با تنظیم مجدد روابط ترکیه با غرب و آشتی منافع ترکیه با غرب در زمینه منطقه‌ای نوظهور توضیح داد. پس از بهار عربی، به ویژه در مورد سوریه، منافع و سیاست ترکیه دوباره با منافع غربی همگرا شد. تنظیم مجدد روابط ترکیه با غرب، به ویژه با ایالات متحده، منجر به تردید در بین ایرانیان در مورد روند سیاست خارجی ترکیه می‌شود.

بنابراین، زمینه منطقه‌ای که برای پیشرفت روابط ترکیه و ایران مساعد بود، معکوس و باعث ایجاد تنش بین ترکیه و ایران شده است. تنش‌های اخیر میان ایران و ترکیه به ویژه در قفقاز نشان می‌دهد که علی‌رغم منطقی‌سازی، روابط دوجانبه با رقابت منطقه‌ای و نگرانی‌های امنیتی همراه است. دولت‌های فعلی، هم در تهران و هم در آنکارا، تمایل دارند «تنش‌ها» در روابط دوجانبه را کم‌اهمیت جلوه دهند و سیاست‌های منطقی را حفظ کنند.

هرچند این روزها تحلیل هایی نیز در رسانه های ترکیه درباره این سفر مطرح شده است که مدعی شده اند ایران و ترکیه به دنبال همکاری ویژه تر و ملموس در مبارزه با تروریسم هستند و ترکیه در این باره دنبال مجوز هایی از ایران و روسیه است.

خروج از نسخه موبایل