اقتصاد بیمار، راه نفوذ دشمن بود

پویا درودی نژاد
در پی تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ و نقشآفرینی عوامل داخلی، حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگویی اختصاصی با عصر اقتصاد، با تبیینی تحلیلی از زمینههای اجتماعی و اقتصادی این رویداد، فساد ساختاری و سیاستهای نابرابر اقتصادی را علت اصلی طمع بیگانگان برای تضعیف ایران خواند. او تأکید کرد که ادامه روند کنونی به تهدیدی درونی علیه نظام تبدیل شده است.
راغفر در ابتدای سخنان خود، تجاوز اسرائیل به ایران در ۲۳ خرداد را بخشی از یک پروژه پیچیده و چند لایه توصیف کرد که هدف نهایی آن، براندازی نظام سیاسی از طریق کودتای نظامی و ترور چهرههای کلیدی بود.
وی با اشاره به نقش شبکهای از عوامل داخلی و خلأهای عمیق در دستگاه امنیتی کشور، خاطرنشان کرد: «هدف اصلی، ترور فرماندهان نظامی، دانشمندان هستهای و مسئولان بلندپایه نظام بود. اگر این کودتا موفق میشد، کشور با ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار کشته و یک جنگ داخلی فرقهای مواجه میشد.»
او سه عامل اصلی ناکامی این طرح را تعیین سریع فرماندهان نظامی، واکنش موشکی متقابل ایران و مهمتر از همه، عدم همراهی مردم ناراضی با پروژه اغتشاش داخلی دانست و افزود:«هوشیاری مردم در برابر این سناریو، مهمترین شکست دشمنان بود.»
فساد ساختاری، بذر نارضایتی و طعمهسازی برای دشمن
حسین راغفر با نگاهی تاریخی به سیاستهای اقتصادی کشور پس از جنگ تحمیلی، وضعیت موجود را نتیجه تصمیمات نابرابر ساز و واگذاری منابع ملی به گروهی محدود از ذینفوذان دانست و گفت: «طمع دشمن، ناشی از نارضایتی گسترده مردم بود؛ نارضایتیای که در بستر ۳۷ سال سیاستهای غلط اقتصادی شکل گرفت.
سیاستهایی که منجر به پیدایش یک الیگارشی فربه از نظامیها، امنیتیها و ژنرالهای دوران جنگ شد.»
او با انتقاد شدید از اجرای برنامههای تعدیل ساختاری مبتنی بر نسخههای صندوق بینالمللی پول، تأکید کرد: «خصوصیسازی در ایران، در واقع اختصاصیسازی بود؛ پتروشیمیها با خون مردم ساخته شد و سپس به رفقا واگذار شد. نابرابری و فقر از همینجا شروع شد.»
راغفر نسبت به ظهور آسیبهای اجتماعی نظیر کودکان کار، زنان خیابانی، بیکاری گسترده و شکاف شدید طبقاتی هشدار داد و گفت این پدیدهها همه از دل همان سیاستهای اقتصادی بیرون آمدهاند.
نفوذ اقتصادی به جای نفوذ امنیتی
این استاد اقتصاد سیاسی، مسئله نفوذ دشمن را از زاویهای متفاوت تحلیل کرد و اظهار داشت: «نفوذ واقعی، در سیاست خارجی یا وزارت اطلاعات نیست؛ نفوذ واقعی در ساختار اقتصادی است. وقتی مردم را از دسترسی به حداقلهای زندگی محروم میکنید، وقتی ۲۶ درصد جوانان بین ۱۵ تا ۲۴ سال نه تحصیل میکنند، نه مهارت دارند و نه شغل، اینها طعمه دشمناند.»
راغفر در بخش دیگری از گفتوگو، با تشریح الگوی موفق چین در توسعه اقتصادی، تضاد آن با روند خصوصیسازی در ایران را آشکار ساخت و گفت: «در چین، همه صنایع حیاتی دولتی است و توسعه از طریق بانکهای دولتی تأمین مالی میشود. ما اما منابع را غارت کردیم و مردم را از خدمات محروم ساختیم.»
او با تأکید بر اینکه سیاستهای دهه اول انقلاب مبتنی بر عدالت و خدمات عمومی بود، اضافه کرد: «امروز مردم میگویند: دیگی که برای من نجوشد، میخواهم کله سگ در آن بجوشد. این فروپاشی وفاداری به جامعه، نتیجه فساد در تخصیص منابع است.»
متهمان اصلی
راغفر در بخش پایانی سخنان خود، با اشاره به نقشآفرینی برخی ذینفعان داخلی در تشدید بحران، اظهار داشت: «امروز کسانی که باید در جایگاه متهم بنشینند، با وقاحت مطالبهگر ادامه سیاستهای شکستخورده هستند. همانها که پتروشیمیها را تصاحب کردند، واردکنندگان خودروهای لوکساند، امروز حزب هم دارند و با نفوذ خود، فساد را پنهان میکنند.»
او خواستار بازنگری جدی در عملکرد نهادهای امنیتی شد و نتیجهگیری کرد: «اگر منابع عمومی را به مردم بازنگردانیم، اگر با فساد ساختاری مقابله نکنیم، اگر عدالت اقتصادی برقرار نشود، دشمن نیازی به موشک و حمله نظامی ندارد؛ مردم خود از جامعه و نظام جدا خواهند شد.»