اقتصاد دیجیتال در گروگان انحصار

فرزاد فرشاد
در دنیایی که ارزش واقعی اقتصادها بر پایه جریان آزاد اطلاعات تعریف میشود، ایران همچنان درگیر انحصار، قفلزدن به دادههای عمومی و بیاعتمادی نهادی است.
در حالیکه واسط برنامهنویسی نرمافزار کاربردی یا ایپیآی ( API، مخفف Application Programming Interface)) API ) در جهان زیرساخت توسعه، شفافیت و خلق نوآوریاند، در ایران به کالایی امنیتی و انحصاری تبدیل شدهاند؛ دادههایی که متعلق به مردماند اما تنها با مجوز و امضای طلایی برخی نهادها در اختیار بازیگران خاص قرار میگیرند.
دادهها، اکسیژن اقتصاد مدرن
در اقتصاد دیجیتال، همانطور که سوخت برای خودروها ضروری است، داده نیز حیاتیترین ماده خام برای استارتاپها، پژوهشگران، شرکتهای فناور و حتی دولتهاست. دادههایی مانند وضعیت ترافیکی، آمار مهاجرت، سلامت عمومی، حملونقل، وضعیت آبوهوایی، نقشه شهری، قیمتگذاری کالاهای عمومی، و هزاران متغیر دیگر که در جهان آزاد، از طریق واسط برنامهنویسی نرمافزار کاربردی API در دسترس عموم قرار میگیرند، در ایران پشت درهای بسته نگهداری میشوند.
هیچ زیرساخت یکپارچهای برای دسترسی عمومی به دادههای دولتی وجود ندارد و هر نوع استفاده از اطلاعات عمومی، به مجوز و رابطه نیاز دارد.
دادههای عمومی، در اختیار شرکتهای خاص
سالهاست که بازیگران دولتی و خصولتی، با استفاده از دسترسی انحصاری به واسط های برنامهنویسی نرمافزار کاربردی، به نهادهای قدرت اقتصادی در حوزه فناوری تبدیل شدهاند. بهعنوان مثال، در بخش حملونقل، برخی شرکتها تنها بهدلیل دسترسی اختصاصی به دادههای ناوبری و مسیرهای تاکسیهای شهری توانستهاند بازار را در اختیار بگیرند.
این دسترسی نه بر پایه مزایده، رقابت یا شفافیت، بلکه بر اساس روابط و اعتماد نهادی انجام شده است. چنین رویهای نهتنها مانع از شکلگیری رقابت آزاد میشود، بلکه اکوسیستم نوآوری را بهشدت محدود میکند.
مرگ استارتاپهای کوچک در مسیر دادههای قفلشده
دهها استارتاپ و تیم کوچک که میتوانستند بر پایه دادههای باز، محصولات خلاقانه تولید کنند، عملاً یا نابود شدهاند یا در نقطهای متوقف ماندهاند. استارتاپی که میخواهد سرویس حملونقل هوشمند ارائه دهد، برای دریافت دادههای ترافیکی باید با شهرداری و سازمانهای تابعه مذاکره کند، صورتجلسه امضا کند، تعهد بدهد، مجوز امنیتی بگیرد و تازه در نهایت، ممکن است با پاسخ منفی مواجه شود. نتیجه؟ از ایده تا مرگ محصول، تنها چند ایمیل و تماس کافی است.
APIها، ستون فقرات شفافیت و توسعه
در کشورهای پیشرو، انتشار دادههای دولتی از طریق واسط برنامهنویسی نرمافزار کاربردی نهتنها ابزار شفافیت حکمرانی است، بلکه موتور محرک توسعهی فناوری نیز هست. دولتهایی مانند استونی، سنگاپور، دانمارک و حتی هند، پلتفرمهایی ایجاد کردهاند که در آن تمام اطلاعات عمومی – از بودجه شهرداریها گرفته تا اطلاعات املاک – بهصورت API و رایگان در اختیار همگان است. نتیجه؟ رشد چشمگیر خدمات دیجیتال، افزایش بهرهوری، ارتقای شفافیت مالی، و اعتماد عمومی به ساختارهای حکمرانی.
دادههای عمومی که باید اکسیژن اقتصاد باشند، در ایران پشت درهای انحصار نهادها ماندهاند؛ اکوسیستمی که نوآوری را خفه کرده و اقتصاد دیجیتال را به حاشیه برده است
مقاومت نهادی در برابر شفافیت دیجیتال
اما چرا در ایران این اتفاق نمیافتد؟ پاسخ در دو کلمه خلاصه میشود: بیاعتمادی نهادی. نهادهای دولتی و شبهدولتی، به داده بهعنوان ابزار قدرت نگاه میکنند، نه دارایی ملی. اشتراکگذاری داده، برای بسیاری از مدیران بهمعنای از دست دادن کنترل است. همین ذهنیت باعث میشود که حتی پروژههایی مانند پنجره ملی خدمات دولت هوشمند هم بهدلیل عدم همکاری نهادها ناقص باقی بمانند.
تبعیض دادهای؛ شهروند درجه یک و دو در اقتصاد اطلاعات
نبود دسترسی آزاد به واسط های برنامهنویسی نرمافزار کاربردی، تنها مشکل استارتاپها نیست. مردم عادی نیز از این تبعیض آسیب میبینند. در شرایطی که برخی پلتفرمها به اطلاعات املاک، تراکنشهای مالی، یا دادههای حملونقل دسترسی ویژه دارند، کاربران عادی و کسبوکارهای کوچک مجبور به اتکا به نسخههای ناقص، با کیفیت پایین و حتی غلط اطلاعات هستند. این یعنی شهروندانی که به داده دسترسی دارند، میتوانند فرصت خلق ثروت را داشته باشند، و دیگران نه.
راهحل چیست؟ زیرساخت باز، ضوابط شفاف، رگولاتوری مستقل
برای شکستن این انحصار، سه قدم کلیدی لازم است: ۱. ایجاد سامانه ملی واسط های برنامهنویسی نرمافزار کاربردی که همه نهادهای دولتی ملزم به ارائه دادههای غیرحساس در آن باشند. ۲. وضع قوانین شفاف برای محافظت از حریم خصوصی کاربران، اما بدون ایجاد موانع غیرضروری برای توسعهدهندگان. ۳. تشکیل نهاد رگولاتوری مستقل برای نظارت بر دسترسی منصفانه به واسط های برنامهنویسی نرمافزار کاربردی، بدون مداخلات سیاسی و جناحی.
مزایای باز شدن قفل دادهها
دادههای باز میتوانند مسیر رشد را برای هزاران استارتاپ باز کنند، منبعی برای تحقیقات علمی و دانشگاهی باشند، به شفافسازی فرآیندهای حکمرانی کمک کنند و نهایتاً به مردم امکان دهند تا در شکلدهی به اقتصاد دیجیتال مشارکت واقعی داشته باشند. ارزشافزودهای که از همین اطلاعات ساده – مثل ساعات کاری حملونقل عمومی یا موقعیت لحظهای دستگاههای خدمات شهری – تولید میشود، میتواند میلیاردها تومان درآمد برای کسبوکارهای کوچک ایجاد کند.
اقتصاد اطلاعات در گرو بازکردن قفلهاست
اقتصاد واسط های برنامهنویسی نرمافزار کاربردی، اقتصاد آینده است؛ اقتصادی که نه بر پایه نفت و گاز، بلکه بر بستر دادههای قابل پردازش و قابل اتصال رشد میکند. ایران اگر میخواهد در عصر اقتصاد دیجیتال حرفی برای گفتن داشته باشد، چارهای جز شکستن انحصار داده، باز کردن دروازههای اطلاعات، و اعتماد به توان داخلی ندارد. در غیر اینصورت، همچنان در حاشیه اقتصاد جهانی باقی خواهیم ماند؛ با انبوهی از دادههای قفلشده، سازمانهای متصل به اینترنت داخلی، و استارتاپهایی که قبل از تولد خفه میشوند.