ایران خودرو؛ از ورشکستگی تا تاجگذاری؟
ایران خودرو با زیانهای میلیاردی در صدر اشتغالزایی قرار گرفت؛ آیا معیارهای انتخاب 100 شرکت برتر حقیقت را فاش میکنند!
مهران ابراهیمیان
ایران خودرو که بر اساس قانون تجارت ورشکسته است و بورس مهلت یکساله و تا پایان تابستان سال آینده برای خروج از این وضعیت داده است، در رتبه بندی ۱۰۰ شرکت برتر امسال به لحاظ ایجاد اشتغال؛ رتبه اول و به لحاظ میزان فروش هم رتبه هشتم را کسب کرده است. همچنین دو شرکت زیر مجموعه این هلدینگ هم در رتبه های ۴۲ و ۴۵ به لحاظ فروش قرار گرفته اند.
به گزارش عصر اقتصاد، بررسی دادههای موجود و تحلیل آنها نشان میدهد که این معیارها نمیتوانند نمایانگر واقعیتهای اقتصادی کشور و توانمندی های شرکت زیان ده ایران خودرو باشد؛ لذا علاوه بر لزوم تغییر این معیار برای انتخاب ۱۰۰ شرکت برتر از سوی سازمان مدیریت صنعتی و تلاش برای حفظ وجهه کارشناسی در نظام تصمیم سازی باید تغییر معیارهای ارزیابی و وزن دهی به سایر شاخص ها را نیز مد نظر قرار داد.
اکنون این سوال مهم مطرح است که انتخاب ایران خودرو به عنوان ۱۰۰ شرکت برتر ایران که در آستانه واگذاری است وهمواره دم از زیان انباشته و نحوه قیمت گذاری های محصولات پروژه رسانه ای این شرکت خودروسازی بوده ؛ درست است؟
معیارهای انتخاب چه بوده اند؟
بهنام فیض آبادی مدیر رتبه بندی شرکت های برتر در خلاصه نتایج بیست و هفتمین سال رتبه ۱۰۰ شرکت برتر هدف اصلی رتبه بندی شرکتهای برتر ایران را معیارهای زیر عنوان کرده است:
– شفاف سازی اطلاعات اقتصادی فراهم کردن داده های شفاف و قابل اعتماد درباره وضعیت بنگاه های اقتصادی به مدیران، سیاستگذاران و پژوهشگران
– توسعه برند های ملی و بین المللی
– کمک به شرکتها برای ارتقاء اعتبار و برند خود در بازارهای داخلی و خارجی
– تحلیل اثرگذاری اقتصادی شرکت های بزرگ و متوسط در اقتصاد کلان
– ارزیابی تأثیر شرکتها بر اقتصاد ملی و کمک به سیاستگذاران در تحلیل روندهای اقتصادی
نقد معیار فروش و مشکلات آن
بر اساس گزارشهای منتشر شده، معیار اصلی رتبهبندی شرکتها، فروش محصولات است. این معیار به ظاهر منطقی است چرا که فروش یک شرکت میتواند شاخصی برای تعامل آن با بازار و اثرگذاری اقتصادیاش باشد.
ایران خودرو با رتبه اول در اشتغالزایی، نشانهای از مشکلات ساختاری اقتصادی است. بهکارگیری نیروی انسانی بیشتر بدون بهبود بهرهوری و کیفیت، تنها به افزایش زیانهای انباشته میانجامد
اما در دنیای واقعی، استفاده از فروش به تنهایی برای رتبهبندی شرکتها بهویژه در اقتصادهایی مانند ایران که با انحرافات قیمتی و دخالتهای دولت مواجه است، نمیتواند تصویر دقیقی از وضعیت واقعی شرکتها ارائه دهد.
در این راستا، ایران خودرو، با رتبه ۸ در فروش، یکی از بزرگترین خودروسازان ایران به حساب میآید، اما نکته جالب اینجاست که این شرکت درکنار رتبهی هشتم در فروش، با بیش از ۶۰ هزار نیروی انسانی، در رتبه اول در اشتغالزایی قرار دارد. این تناقض میان فروش و اشتغالزایی، برای تحلیلگران سوالبرانگیز است و نشان میدهد که تنها افزایش فروش و یا ایجاد اشتغال با این حجم از زیان انباشته، نمیتواند نمایانگر موفقیت واقعی یک شرکت باشد.
مثلا در یک دنیای موازی، فرض کنید که یک شرکت بر اساس تحمیل شرایط اقدام به تولید بوق بکند و در حالی که قیمت تمام شده آن ۱۰۰ تومان است و قیمت آن در بازار ۱۲۰ تومان است اما آن را ۵۰ تومان بفروشد.
بدیهی است که تقاضای زیاد برای بوق منجر به فروش بیش از اندازه و صف های طولانی می شود و در نهایت چون اعتبارات از روش های مختلف تامین می شود زیان انباشته آن به ۱۲۲ هزار میلیارد تومان برسد!
آیا باید این بوق فروش را هم داخل صد شرکت برتر بکنیم؟ ارزیابی خارجی از این انتخاب چه خواهد بود؟ آیا مضحکه نخواهیم شد؟
لزوم ارزیابی مجدد معیارها
سازمان مدیریت صنعتی باید در این باره حتما آثار این نوع فروش زیاد را بر اساس معیارهای انتخاب خودش مورد ارزیابی قرار دهد. یعنی باید وزن دهی بر اثرگذاری این نوع فروش بر اقتصاد کلان و بازار صنعت خودرو مورد توجه ویژه قرار گیرد نه مثلا اسپانسری و یا علاقه شرکت در قرار گرفتن لیست ۱۰۰ شرکت برتر کشور!
فروش بالا، تنها معیار انتخاب صد شرکت برتر نیست. معیارهای دیگری چون سودآوری، بهرهوری و مدیریت هزینهها باید مدنظر قرار گیرند تا تصویری واقعی از توانمندیهای شرکتها ارائه شود
ایران خودرو دقیقا مصداق همان بوق فروش زیان دهی است که به عنوان یک خودروساز دولتی یا شبه دولتی، با مشکلات عدیدهای مانند زیانهای انباشته و هزینههای سرسامآور تولید دست به گریبان است.
در این صورت آیا ایران خودرو بیشتر شبیه یک شرکت ورشکسته است که باید هر چه زودتر واگذار شود تا زیان انباشته اش بیشتر نشده و بدهی هایش به قطعه سازان افزایش بیشتری نیابد یا شبیه یک شرکت موفق و لایق در لیست ۱۰۰ شرکت برتر؟!
رتبه اول اشتغال یا سپر انسانی برای مدیران زیان ساز؟
نکته جالب تر این که ایران خودرو در جایگاه اول در اشتغالزایی قرار گرفته است و این نکته میتواند نشاندهندهی این باشد که برای تامین هزینهها و جبران زیانهای سنگین، این شرکت به استخدام نیروی کار بیشتر متوسل شده و به گفته برخی کارشناسان این نیروی انسانی همواره سپر بلای مدیران زیان ساز و مانع بزرگی برای واگذاری و خصوصی سازی بوده است تا معیاری برای یک اقتصاد سالم در بازار کار واقعی!
بر اساس گزارشها، ایران خودرو هر ساعت ۱۰ میلیارد تومان، هر دقیقه ۱۶۶ میلیون و ۶۶۶ هزار تومان، و هر ثانیه ۲ میلیون و ۷۷۷ هزار تومان زیان میکند. این میزان زیاندهی نشاندهندهی وضعیت بحرانی این شرکت است، در حالی که در رتبهبندیهای فروش همچنان در جایگاه بالایی قرار دارد.
ایران خودرو، با وجود کسب رتبههای بالای فروش و اشتغالزایی، به دلیل زیانهای انباشتهی سنگین خود، عملاً در وضعیت مالی مطلوبی قرار ندارد و تنها مدل فروش آن که به گفته خود مدیران این خودرو زیان ساز بوده، چرا باید در لیست چنین شرکت هایی قرار بگیرد؟
طبق آخرین صورتهای مالی، این شرکت ماهانه بیش از ۳ هزار میلیارد تومان زیان ثبت میکند. اگر این روند ادامه پیدا کند، زیانهای انباشته ایران خودرو در آینده نزدیک به ارقام نگرانکنندهای خواهد رسید که میتواند باعث تضعیف بیشتر این شرکت و تاثیر منفی بر صنعت خودروسازی ایران شود.
در این راستا، زیانهای روزانه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان و زیان ساعتی بیش از ۴ میلیارد تومان است که بیشتر شبیه لاستیک پنچری است که بالاخره صاحب خودرو را در جاده متوقف خواهد کرد و ناگزیر باید آن را تعویض و یا واگذار کرد!
این زیانها به وضوح نشاندهندهی ناکارآمدی در فرآیندهای تولید، فروش و مدیریت منابع است نه معیاری برای برتری شرکت در سپهر اقتصادی ایران. علاوه بر این، این میزان زیاندهی باعث ایجاد فشار مالی بیشتری بر دولت و اقتصاد کشور شده که عملا از جیب مردم به روش های خاصی چون تورم و اشتغال اجباری و… بیرون کشیده می شود و کار به مرحله ای خواهد رسید که در زمان واگذاری به ثمن بخس فروخته شود.
در حال حاضر، زیاندهی ایران خودرو با زیانهای انباشته میلیاردی میتواند تهدیدی جدی برای صنعت خودرو و اقتصاد کشور باشد. واگذاری بهموقع میتواند مانع از رشد این مشکلات شود
از نکات جالب دیگر این انتخاب توجه به پی بر ای و پی بر بی شرکت است که اساسا ایران خودرو اوضاع بسیار وحشتناکی دارد و تنها در یک ماه اخیر برای هر سهم سرمایه گذاران ان بیش از ۱۰ درصد زیان ثبت کرده است.
تبعیض در انتخاب شرکت ها
یکی از مشکلات اصلی در معیارهای رتبهبندی، تاثیر یارانهها و دخالتهای دولتی در بازار است. آن طور که مدیر رتبه بندی سازمان مدیریت صنعتی نیز به آن اشاره کرده در اقتصاد ایران، یارانههای سنگین دولتی در قیمتگذاری بسیاری از محصولات، به ویژه در صنایع نفت، گاز، برق و خودروسازی، باعث ایجاد انحرافات قیمتی میشود.
این امر موجب میشود که شرکتها با دریافت یارانهها یا قیمتگذاری دستوری، قادر به فروش بیشتری نسبت به ارزش واقعی محصولات خود باشند. این مسئله باعث میشود که شرکتهای دولتی مانند ایران خودرو، با وجود زیانده بودن، در رتبههای بالای فروش قرار گیرند.
با این حال اگر قرار به لحاظ کردن فروش شرکت های زیان ده با روش های قیمت گذاری غلط معیار انتخاب باشد چرا شرکتهای گاز، توزیع منطقه ای برق و حتی شرکت پالایش و پخش که یارانههای سنگین دولتی را در باک های خودروهای ایران خودرو تزریق کرده اند جزو شرکت های برتر فروش به شمار نمی روند؟
تاثیرات زیانهای انباشته بر رتبهبندیها و ضرورت معیارهای تکمیلی
با توجه به وضعیت فعلی ایران خودرو و شرکتهای مشابه، باید تاکید کرد که معیار فروش به تنهایی نمیتواند نمایانگر رشد واقعی شرکتها و برتری آنها باشد. بلکه ملاکی بر میزان رقم زدن زیانهای انباشته در شرکت ها است که چنین استنتاجی برای رتبه بندی شرکت های برتر آن هم با سبقه ۲۵ ساله دور از شان چنین جایگاه علمی است.
شاید باید معیارهای دیگری مانند بهرهوری، کیفیت محصولات، سودآوری و کاهش هزینهها نیز در ارزیابیها لحاظ شوند.