بازار در کمند تردید؛ توافق نزدیک، اعتماد دور

فاطمه حاج علی
بازار سرمایه در نخستین روز کاری هفته – شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ – در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که انتظارات از یک شروع قدرتمند بالا بود، اما بازار چهرهای دوگانه از خود به نمایش گذاشت؛ چهرهای که هم سبز بود و هم ترسناک، هم امیدوارانه و هم مردد.
تحلیلگران معتقدند بازار امروز هم خوشحال بود و هم نگران، و در میان انبوهی از سیگنالهای سیاسی، بنیادی و روانی، به تماشای خود نشسته بود.
در نگاه اول، شرایط بهظاهر مساعد بود؛ سبزپوشی اغلب نمادها، تحرک حقوقیها و انتشار گزارشهای امیدوارکننده اردیبهشتماه باعث شد تا فعالان بازار تصور کنند این هفته آغاز جهش جدیدی در بورس خواهد بود. اما این شادابی دیری نپایید؛ ترسهای پنهان، تردیدها، و شایعات، باعث شد بازار در ادامه ساعات معاملاتی، دست به عصاتر حرکت کند و با افت نسبی روبهرو شود.
بخش مهمی از احساسات منفی حاکم بر بازار ناشی از انتظارات بالا و برآورده نشدن آنها بود. گویی بازار آماده پرواز بود، اما هنوز طنابهای نامرئی تردید و ابهام آن را در زمین نگه داشته بودند. در صدر عوامل اثرگذار، باید به سه جریان اصلی اشاره کرد که فضای بازار امروز را رقم زدند:
توافق نزدیک یا فقط شایعه؟
پس از پایان هفته گذشته، فضای رسانهای کشور تحت تأثیر اخباری از سوی منابع غیررسمی آمریکایی مبنی بر پیشرفت در مذاکرات ایران و آمریکا قرار گرفت. اخباری که نه از جانب مسئولان رسمی، بلکه از نزدیکان و حلقههای درجه دو دیپلماتیک مطرح شده بود. از نگاه فعالان بازار، این نشانهها هرچند رسمی نبود، اما جدی تلقی شد و بارقههایی از امید به «توافق احتمالی» را زنده کرد.
اما واکنش بازار به این اخبار، آنطور که انتظار میرفت نبود. کارشناسان میگویند بازار از وعدههای سیاسی و سیگنالهای بدون ضمانت خسته شده و تنها به نشانههای قطعی و رسمی واکنش نشان خواهد داد. بهویژه آنکه در سالهای گذشته تجربههای تلخی از پیشخور شدن اخبار مثبت و ناکامی در تحقق آنها وجود دارد.
با این حال، مشخص شدن تاریخ دور بعدی مذاکرات، معرفی تیمهای مذاکرهکننده و احتمال بالای یک توافق اولیه، از جمله عوامل مثبتی است که میتواند روند بازار را در روزهای آتی تغییر دهد؛ بهویژه اگر با پشتوانه گزارشهای بنیادی قوی همراه باشد.
گزارشهای ماهانه اردیبهشت؛ قلب تپنده بازار
درحالیکه گزارشهای ۱۲ ماهه سال گذشته ناامیدیهایی برای بازار به همراه داشت، عملکرد شرکتها در اردیبهشتماه خلاف آن را نشان داد. گزارشهای ماهانه منتشر شده از سوی شرکتهای بورسی، پالسهای مثبتی را به بازار ارسال کرد و بار دیگر توجه سهامداران را به مسائل بنیادی جلب کرد.
رشد فروش در بسیاری از صنایع مانند سیمان، داروییها، فلزات اساسی، غذاییها، و گروه زراعت، نشاندهنده بهبود نسبی شرایط اقتصادی در سطح بنگاههای تولیدی بود. از جمله نمادهای مورد توجه امروز میتوان به کرازی، پیزد، خیمن، رمپنا و طیف گستردهای از سهمهای بنیادی اشاره کرد که با استقبال خرید مواجه شدند.
نکته کلیدی اینجاست که برخلاف خبرهای سیاسی که پایدار نیستند، تحولات بنیادی اثر بلندمدت دارند و توان مقابله با نوسانات نرخ بهره و سایر ریسکهای کلان را بالا میبرند. بر همین اساس تحلیلگران توصیه میکنند تمرکز اصلی بر بررسی گزارشهای میاندورهای آینده باشد؛ زیرا تداوم این روند میتواند نوید دورهای جدید از رشد در بازار باشد.
ماجرای مبهم خودرو؛ زخمی که هنوز تازه است
عامل سوم که تاثیر مستقیمی بر روند امروز داشت، ادامه ابهامات در خصوص واگذاری شرکتهای خودرویی بود. علیرغم اعلام سهجانبه سران قوا مبنی بر تداوم واگذاری، بازار همچنان نسبت به این موضوع بیاعتماد است و از نبود شفافیت کافی در این حوزه نگران است.
نمادهای خودرویی بار دیگر در نقش سیاهچالهای برای اعتماد بازار ظاهر شدند. بسیاری از فعالان معتقدند این موضوع نباید بدون نتیجه قطعی باقی بماند و سازمان بورس نیز باید با قدرت، پیگیر زمانبندی شفاف واگذاریها باشد. چراکه اگر این پرونده به شکل درست بسته نشود، در بزنگاههای آینده بار دیگر باعث تشویش اذهان بازار خواهد شد.
معرفی وزیر اقتصاد؛ هندوانه دربسته یا مغز متفکر؟
یکی از مهمترین رویدادهای این هفته، معرفی وزیر اقتصاد دولت جدید است. گزینه پیشنهادی، دکتر مدنیزاده است؛ چهرهای دانشگاهی با سابقه علمی و نه اجرایی. همین موضوع باعث بروز دو دیدگاه متضاد در میان فعالان اقتصادی شده است؛ عدهای خوشبین به نگاه علمی و عقلانی او هستند و گروهی نگران از نبود تجربه عملیاتی.
در شرایط فعلی که تصمیمات اقتصادی نیازمند تحلیل دقیق و اصلاح ساختارهای ناکارآمد هستند، حضور چهرهای دانشگاهی میتواند فرصتی تازه برای نجات اقتصاد باشد؛ بهویژه اگر در خصوص موارد مهمی همچون نرخ بهره، ارز، قیمتگذاری دستوری و سیاستهای پولی شفاف سخن بگوید و مسیر خود را روشن کند.
بازار سرمایه اکنون بیش از هر زمان دیگر نیازمند وزیری است که نگاه حمایتی، علمی و تخصصی به بازار داشته باشد. اگر مواضع وزیر جدید به نفع تقویت بورس باشد، میتوان انتظار داشت بخشی از نااطمینانیها کاهش یافته و مسیر سرمایهگذاری هموارتر شود.
امید هست، اما کفش آهنین لازم است
بازار دیروز، نمایانگر وضعیتی است که در آن گاوها آماده حرکتند اما هنوز توسط حضور خرسهای مردد و خاطرات تلخ گذشته، سرکوب میشوند. انتظار برای تایید رسمی توافق، ابهام در واگذاریها، معرفی وزیر اقتصاد و همچنین بررسی دقیقتر گزارشهای ماهانه، همگی پارامترهایی هستند که باید طی این هفته به آنها توجه ویژه شود.
اگر چه بسیاری از تحلیلگران تاکید دارند که بازار برای رشد نیاز به اخبار محکم و پشتیبانیهای واقعی دارد، اما در عین حال هشدار میدهند که فشار نرخ بهره بالا میتواند بار دیگر بازار را به عقب براند؛ تجربه ناموفق سالهای گذشته، زنگ خطر مهمی برای دولت جدید است تا از فرصت توافق احتمالی، برای اصلاحات اقتصادی واقعی استفاده کند.
در حال حاضر بازار سرمایه در دو راهی قرار دارد، یا با کمک سیگنالهای قوی بنیادی و سیاسی، وارد مسیر صعودی پایدار خواهد شد و یا با تکرار سیاستهای نادرست و نرخهای بهره نامتوازن، وارد فاز جدیدی از رکود و ناامیدی میشود.
این هفته، برای بورس و فعالان بازار هفتهای کلیدی خواهد بود. چشمها به جلسات سیاسی، موضعگیریهای اقتصادی و دادههای جدید مالی دوخته شده؛ چرا که هر کدام میتواند جهت بازار را تغییر دهد.