کد خبر: 080404210992
اقتصادبازاربازارها و خدمات مالیبورس

بازار سرمایه در بحران عمیق

فاطمه حاج علی

بازار سرمایه ایران در روز یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴ بار دیگر صحنه‌ای از آشفتگی، بی‌برنامگی و ریزش گسترده را تجربه کرد. آنچه در ابتدای روز به‌عنوان یک دوگانگی تحلیل می‌شد، در ادامه به آشکارترین وجه خود تبدیل شد: بازار نه تنها بهبود نیافت بلکه شرایط آن بدتر شد.

افت شدید نمادهای بزرگ، به‌ویژه بازگشایی منفی سایپا، جوی سنگین از ناامیدی و بی‌اعتمادی را به کل بازار منتقل کرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند روند منفی شکل‌گرفته در بازار می‌تواند تا پنج یا شش روز آینده ادامه یابد، مگر آنکه محرک‌هایی قوی وارد میدان شوند.

بازاری بی‌برنامه، تصمیم‌هایی بدون پشتوانه

همزمان با بازگشایی بازار پس از تعطیلی ناشی از تنش‌های منطقه‌ای، بسیاری از فعالان بازار هشدار داده بودند که در صورت نبود برنامه حمایتی، بازگشایی می‌تواند به‌جای بازسازی اعتماد، منجر به سقوط بیشتر شود. اکنون که این هشدارها تحقق یافته‌اند، مشخص شده است که تصمیم‌گیران بدون برنامه، صرفاً به‌دنبال بازگشت نمادها به تابلو معاملات بوده‌اند.

نه حمایت پولی درخور دیده شد و نه هماهنگی بین نهادهای بازار برای کاهش فشار فروش. تنها اتفاق قابل مشاهده، تشکیل صف‌های فروش چندده هزار میلیارد تومانی بود که نشانه‌ای از بی‌اعتمادی شدید سرمایه‌گذاران است.

سرمایه مردم، سپر سیاسی؟

منتقدان می‌گویند هدف از بازگشایی بازار بیش از آنکه اقتصادی باشد، جنبه‌های سیاسی داشته است. به‌عبارتی، تلاش شده تا از سرمایه مردم برای نمایشی از عادی‌سازی اوضاع پس از جنگ ایران و اسرائیل استفاده شود.

این نگاه باعث شده تا بازار سرمایه به‌جای اینکه محملی برای رشد اقتصادی و تأمین مالی بنگاه‌ها باشد، به ابزاری سیاسی برای مدیریت افکار عمومی تبدیل شود.

در عین حال، برخی فعالان بازار نسبت به روزهای آینده اندکی خوش‌بین هستند. دلایل این امیدواری به چند رویداد و نشانه بازمی‌گردد:

۱.  افزایش فشار انتقادی بر نهادهای مالی و تصمیم‌گیران که ممکن است موجب تحریک حمایت‌های سازمانی شود.

۲.  آرامش نسبی سیاسی در پی کاهش احتمال درگیری‌های نظامی مجدد در منطقه.

۳.  بحث‌های تازه پیرامون مذاکرات هسته‌ای که گرچه همچنان در فضای ابهام قرار دارند، اما باعث شده‌اند برخی از فعالان بازار به امکان بازگشت آرامش نسبی امیدوار باشند.

۴.  نزدیکی به فصل مجامع و انتشار گزارش‌های میان‌دوره‌ای شرکت‌ها که می‌تواند مانع از فروش‌های هیجانی در برخی نمادها شود.

البته باید توجه داشت که این نشانه‌ها نیز شکننده‌اند و در صورت بروز یک اتفاق منفی، بازار ممکن است مجدداً وارد فاز تشدید بحران شود.

اصلاح قیمت، تنها ناجی سهامداران؟

برخی تحلیلگران باور دارند که آنچه دیروز بازار را از سقوط کامل بازداشته، نه حمایت‌های دولتی، بلکه صرفاً افت شدید قیمت‌ها و جذاب شدن برخی سهم‌ها برای خریداران ریسک‌پذیر است. به بیان دیگر، تنها اصلاح قیمتی بوده که در برخی نقاط بازار، تعادل نسبی ایجاد کرده و به همین دلیل، سهامداران بهای اصلی این اصلاح را از جیب خود پرداخته‌اند.

بازار در دو مرحله عبور از بحران

برای خروج از وضعیت فعلی، دو مرحله اساسی تعریف می‌شود. مرحله اول، پایان یافتن بحران است که با کاهش صف‌های فروش و رسیدن به یک تعادل نسبی قابل شناسایی است. اما مرحله دوم و مهم‌تر، تثبیت بازار پس از بحران است؛ مرحله‌ای که چالش‌های بیشتری دارد، چرا که بدون برنامه‌ریزی دقیق و اصلاحات اساسی، بازار بار دیگر به‌راحتی آسیب‌پذیر خواهد شد.

مذاکرات؛ سراب یا روزنه؟

در فضای مبهم و متزلزل کنونی، مذاکرات هسته‌ای بار دیگر به یکی از محوری‌ترین مؤلفه‌های اثرگذار تبدیل شده است. با اینکه تجربه گذشته نشان داده که نباید انتظارات بیش‌ازحدی از آن داشت، اما بازار به‌گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی هر بار بازگشت نام مذاکرات به تیتر رسانه‌ها، می‌تواند محرکی مثبت باشد. حال باید دید آیا این بار نیز مذاکرات به سرابی دیگر ختم می‌شود یا راه‌حلی ملموس به همراه خواهد داشت.

اقتصاد گران، آینده‌ای پرهزینه

در ادامه باید به نکته‌ای مهم‌تر توجه کرد: اینکه ساختار اقتصاد کشور پس از بحران‌هایی مانند جنبش‌های اجتماعی و جنگ‌های اخیر، گران‌تر از قبل اداره می‌شود. وقتی سرمایه اجتماعی کاهش می‌یابد، انجام اصلاحات ساختاری به‌شدت سخت‌تر و پرهزینه‌تر می‌شود. دیروز نیز در نبود این سرمایه اجتماعی، اصلاحات اقتصادی و بازسازی بازارها به چالشی پیچیده بدل شده است. نتیجه طبیعی این وضعیت، حرکت اقتصاد به‌سوی چاپ پول، افزایش نرخ ارز و تشدید تورم خواهد بود.

بازگشت به واقعیت؛ نیاز به اصلاحات از درون

اگر قرار است کشور از این چرخه خارج شود، چاره‌ای جز اصلاح از درون باقی نمی‌ماند. اصلاحاتی که بر پایه علم، شفافیت، اعتمادسازی و خروج از شعارزدگی استوار باشد. بازار سرمایه که امروز به نماد بی‌اعتمادی بدل شده، می‌تواند نقطه آغاز این اصلاحات باشد؛ جایی که با حمایت واقعی، قانون‌گذاری دقیق و بازگشت سرمایه‌گذاران، دوباره جان بگیرد.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا