
سفر دونالد ترامپ به خلیج فارس و امضای قراردادهای تریلیون دلاری با عربستان، قطر و امارات، یک پیام واضح داشت: رقابت نفتی در منطقه وارد فاز جدیدی شده است.
در حالی که ایران با تحریمها و مدیریت ناکارآمد در صنعت نفت دستوپنجه نرم میکند، رقبای منطقهای با جذب سرمایهگذاریهای کلان، نه تنها بازار انرژی جهانی را تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه پایههای اقتصاد پسا-نفتی خود را نیز تقویت میکنند.
به گزارش عصراقتصاد، سفر ترامپ به ریاض، دوحه و ابوظبی، یک هدف اصلی داشت: قفل کردن بازار انرژی خلیج فارس به نفع شرکتهای آمریکایی. مهمترین قراردادهای نفتی و گازی این سفر:
عربستان: ۹۰ میلیارد دلار برای آرامکو و سلطه گازی
شرکت دولتی نفت سعودی آرامکو اعلام کرد که در جریان سفر دونالد ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج فارس، قراردادهایی به ارزش ۹۰ میلیارد دلار با ایالات متحده آمریکا امضا کرده است.
این قراردادها شامل ۳۴ توافق اولیه با شرکتهای بزرگ آمریکایی است که با هدف تعمیق روابط تجاری واشینگتن و ریاض امضا شدهاند، این بیانیه یک روز پس از آن منتشر شد که ریاض متعهد شد ۶۰۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند.
با این حال بسیاری از قراردادهای اعلامشده ازسوی آرامکو، تنها یادداشتتفاهم بوده و فاقد ارزش مالی مشخص هستند، بعضی از این معاملات نیز پیشتر اعلام شده بودند که توافق خرید سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن گاز طبیعی مایعشده (الانجی) برای مدت ۲۰ سال از شرکت «نکست دیکید» (NextDecade) از جمله آنهاست.
همچنین توافقاتی برای توسعه پالایشگاههای مشترک در تگزاس و عربستان انجام شد.
قطر: بزرگترین صادرکننده گاز جهان، به سمت آمریکا
در قطر، نیز توافقاتی به ارزش ۲۴۳ میلیارد دلار حاصل شد که توافق ۲۰ ساله برای فروش سالانه ۱.۲ میلیون تن الانجی به شرکتهای آمریکایی و همکاری با کنسرسیومهای انرژی برای توسعه میدانهای گازی شمالی از آن جمله بود.
امارات: تحول انرژی با فناوری آمریکایی
او در امارات متحده عربی، قراردادهایی به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار را در زمینههای هوانوردی، انرژی و توسعه هوش مصنوعی (AI) منعقد کرد.
در بخش انرژی، غولهای آمریکایی از جمله اکسونموبیل، اکسیدنتال پترولیوم و EOG Resources موافقت کردند که با شرکت ملی نفت ابوظبی (ADNOC) در یک پروژه ۶۰ میلیارد دلاری همکاری کنند.
همچنین توسعه پتروشیمیهای یکپارچه با فناوریهای دیجیتال در دستور کار قرار گرفت.
به این ترتیب، عربستان و امارات با این قراردادها، نه تنها بازار نفت و گاز را کنترل میکنند، بلکه وابستگی آمریکا به انرژی خلیج فارس را نیز تضمین کردهاند.
همچنین این قراردادها نشان میدهد که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نه تنها از درآمدهای نفتی برای توسعه زیرساختها و صنایع غیرنفتی استفاده میکنند، بلکه با جذب سرمایهگذاری خارجی، اقتصاد خود را از حالت تکمحصولی خارج کردهاند.
ایران در حاشیه: چرا از قافله عقب ماندیم؟
در حالی که همسایگان ایران با سرمایهگذاریهای خارجی، صنعت نفت و گاز خود را مدرنیزه میکنند، ایران با وجود داشتن دومین ذخایر گاز جهان، درگیر مشکلاتی است که ریشه در سیاستگذاریهای نادرست دارد.
بحران انرژی و فرسودگی تجهیزات
ناترازی برق از سال ۱۳۹۸ آغاز شد، اما هیچ برنامهریزی بلندمدتی برای افزایش ظرفیت تولید یا بهروزرسانی نیروگاهها انجام نشد. سوزاندن مازوت در نیروگاهها به جای استفاده از گاز، نیز باعث آلودگی هوای کلانشهرها شد. از سوی دیگر تجهیزات فرسوده نفتی مانع از افزایش تولید نفت حتی به سطح سهمیه اوپکپلاس شده است.
مصرف انرژی بیرویه و مدیریت ناکارآمد
یارانه انرژی باعث شده ایران یکی از پرمصرفترین کشورهای جهان در مصرف گاز و برق باشد به طوری که مصرف برق در ایران ۲.۵ برابر میانگین جهانی است، در حالی که عربستان با وجود مصرف بالا، زیرساختهایش را توسعه داده است.
تحریمها یا سوءمدیریت؟
تحریمها اگرچه محدودیت ایجاد کردهاند، اما عدم بهروزرسانی صنعت نفت و گاز طی ۴۰ سال گذشته، نشاندهنده ضعف مدیریت داخلی است. چرا حتی تجهیزات پایه نفتی در ایران با وجود نیروهای ماهر و متخصص هنوز فرسوده هستند؟
ونزوئلا نیز تحت تحریم است، اما حداقل تولید نفت خود را حفظ کرده، در حالی که ایران گاه به کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز سقوط میکند.
نفت میفروشیم، ولی پولش کجا میرود؟
صندوق توسعه ملی که باید ۵۰٪ درآمدهای نفتی را ذخیره کند، سالهاست برای پوشش کسری بودجه دولت منابع را هزینه میکند. در مقابل، عربستان حتی در بحبوحه جنگ یمن، ۵۰۰ میلیارد دلار در صندوق ثروت ملی خود ذخیره کرده است.
صنعت نفت ایران هنوز در دهه ۷۰ میلادی گیر کرده!
پالایشگاههای ایران هنوز از فناوریهای قدیمی استفاده میکنند. در عین حال، میزان اتلاف انرژی در ایران ۳ برابر استاندارد جهانی است. نکته اصلی این است که هنوز ۹۰٪ بودجه کشور وابسته به نفت است.
سؤال این است که چرا با وجود درآمدهای کلان نفتی، ایران نتوانست مانند نروژ یا حتی عربستان، صنعت انرژی خود را بهروز کند؟
نفت، سیاست و آینده مبهم ایران
سفر ترامپ به خلیج فارس نشان داد که رقابت انرژی در منطقه، دیگر یک بازی قدیمی نفتی نیست، بلکه ترکیبی از فناوری، دیپلماسی و سرمایهگذاری هوشمند است.
ایران دو راه پیش رو دارد:
– ادامه وضع موجود: یعنی فروش نفت خام با قیمت پایین، تحریمهای بیشتر و وابستگی به چین و روسیه.
– تغییر استراتژی: مدرنیزه کردن صنعت نفت، جذب سرمایهگذاری خارجی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی.
در این شرایط حتی اگر تحریمها برداشته شوند، بدون اصلاح ساختارهای فرسوده اقتصادی، جذب سرمایهگذاری خارجی دشوار خواهد بود.