به بهانه درگذشت میلان کوندرا،«عصراقتصاد» گزارش می دهد؛ تولد یک منتقد
گروه فرهنگ و هنر- «میلان کوندرا»، از بزرگترین نویسندگان ادبیات جهان در سن ۹۴ سالگی درگذشت.«میلان کوندرا» نویسنده فرانسوی چکتبار و خالق رمان معروف «سبکی تحملناپذیر هستی» پس از یک بیماری طولانی در سن ۹۴ سالگی در شهر پاریس از دنیا رفت.
«کوندرا» در شهر برنو چک متولد شد اما در سال ۱۹۷۵ پس از طرد شدن به دلیل انتقاد از تهاجم شوروی به چکسلواکی به فرانسه مهاجرت کرد.
او به خاطر سبکی که مضامین و شخصیتهایی را به تصویر میکشد که بین واقعیت پیش پا افتاده زندگی روزمره و دنیای متعالی ایدهها شناورند، تحسین میشود.
اولین رمان کوندرا با عنوان «شوخی» در سال ۱۹۶۷ منتشر شد و تصویری کوبنده از رژیم کمونیستی چکسلواکی ارائه داد. این اثر اولین گام در مسیر کوندرا به سوی تبدیل شدن او به یک منتقد در تبعید بود.
او در سال ۱۹۷۶ به روزنامه فرانسوی لوموند گفته بود که سیاسی خواندن آثارش به معنای سادهسازی بیش از حد و در نتیجه پنهان کردن اهمیت واقعی آنهاست.
رمان «سبکی تحملناپذیر هستی» که در ایران با نام «بار هستی» هم ترجمه شده، در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. این رمان محبوبترین کتاب «کوندرا» به حساب میآید که به مشکلات یک زوج با یکدیگر و دشواری سازگاری با زندگی در چکسلواکی میپردازد. در سال ۱۹۸۸، کارگردان آمریکایی «فیلیپ کافمن» فیلمی بر اساس این کتاب به همین نام ساخت. با وجود اینکه کوندرا معتقد است رمانهایش برای ساخت فیلم مناسب نیستند، اما در ساخت این فیلم به عنوان مشاور همکاری داشت.
در ادامه و در سال ۱۹۹۰ رمان «جاودانگی» از «کوندرا» به بازار آمد که در مقایسه با سایر آثار او، که بیشتر تفکرات سیاسی را مطرح میکنند، این کتاب از درونمایه فلسفی بیشتر و عمیقتری برخوردار است و مفاهیم جهانیتری را در خود میگنجاند.
او در سال ۱۹۸۷ جایزه ملی اتریش برای ادبیات اروپا را دریافت کرد. همچنین در سال ۲۰۰۰ برنده جایزه بینالمللی «هاردر» شد. در سال ۲۰۰۷ هم جایزه ملی ادبیات جمهوری چک به این نویسنده تعلق گرفت.
از دیگر آثار معروف کوندرا که در ژانرهای ادبی رمان، داستان کوتاه، شعر، مقاله و نمایشنامه نوشته شدهاند میتوان به «عشقهای خندهدار»، «دون ژوان»، «زندگی جای دیگری است»، «میهمانی خداحافظی»، «والس خداحافظی»، «صاحب کلیدها»، «ژاک و اربابش»، «هیچکس نمیخندد»، «آخرین می»، «کلاه کلمنتیس»، «خنده و فراموشی»، «هنر رمان»، «آهستگی»، «وصایای تحریفشده»، «هویت» و «جهالت» اشاره کرد.
میلان کوندرا، زاده ی ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی، نویسنده ی اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ به فرانسه تبعید شد و نهایتا در سال ۱۹۸۱ به تابعیت فرانسه درآمد. او خود را نویسنده ای فرانسوی می دانست و مصر بود که آثارش باید چه در کتاب فروشی ها و چه در دسته بندی ادبی جزو ادبیات فرانسه محسوب شود. بهترین اثر کوندرا، بار هستی است.
قبل از انقلاب مخملی ۱۹۸۹، حکومت کمونیستی کتاب های وی را در چک ممنوع کرده بود. او ترجیح می داد به دور از هیاهوی شهرت زندگی کند و کمتر با رسانه ها گفت وگو می کند. میلان کوندرا تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات بوده است.
خانواده ی او متعلق به طبقه ی اجتماعی متوسط و دارای سطح فرهنگی بالایی بودند. پدرش، لودویک کوندرا، نوازنده ی پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود و بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۱ ریاست آکادمی موسیقی برنو را برعهده داشت. علاقه ی کوندرا به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست.
به سال ۱۹۴۸ تحصیل خود را در رشته ی ادبیات و زیبایی شناسی در دانشگاه چارلز در شهر پراگ شروع کرد، ولی خیلی زود خود را به دانشکده فیلم منتقل کرد. در سال ۱۹۵۰ برای نخستین بار از حزب اخراج شد و تا سال ۱۹۵۶ اجازه ی ورود مجدد به حزب را پیدا نکرد. نخستین مجموعه شعر او با نام «انسان؛ بوستان پهناور» (یا انسان؛ بوستانی عظیم) که خوش بینی موجود و ادبیات دولتی را مورد انتقاد قرار می داد در ۱۹۵۳ چاپ شد.
در ۱۹۵۵ شعر بلندش «ماه می گذشته» و بلافاصله بعد از آن دومین و آخرین مجموعه شعر او با نام «تک گویی» که در آن رفتارها و کردارهای انسانی و روابط عاشقانه بی پرده بازنمایی می شدند در ۱۹۵۷ منتشر شدند.او در سال ۱۹۶۰ گزیده اشعار گیوم آپولینر و تحلیلی از آن ها را چاپ کرد و در همین سال آموزش ادبیات در دانشکده سینما به عهده او گذاشته شد.
نخستین نمایشنامه ی او با نام مالکان کلیدها که به دوران ترس و خشونت هنگام استیلای آلمان می پرداخت یک سال بعد به چاپ رسید.میلان کوندرا دوست داشت رمان هایش همچون سمفونی باشند و درون مایه های وجودی انسان را به ترنم درآورند. بهترین رمان های او را می توان «سمفونی هستی» نامید و زیبایی و بی کرانگی هنر رمان را در او ستود.