کد خبر: 020404210435
بازارها و خدمات مالیجهانروزنامهسیاستبازارهای سهام چگونه به تحولات سیاسی واکنش نشان می‌دهند؟

بورس زیر سایه ژئوپلیتیک

مریم غدیر پور

عصر اقتصاد؛ اقتصاد و سیاست همیشه در هم تنیده‌اند و بسیاری از موسسات دانشگاهی حتی آنها را با هم تدریس می‌کنند. بسیاری از جنبش‌های سیاسی توسط عوامل اقتصادی هدایت می‌شوند و اقتصاد تحت تأثیر جهت‌گیری‌های سیاسی احزاب، رهبران و نهادهای حاکم قرار دارد.

رویدادهای مهم سیاسی همیشه تأثیرات عمیقی بر اقتصاد به طور کلی و به ویژه بر سرمایه‌گذاری دارند و منجر به انتقال سرمایه از یک کشور به کشور دیگر و از یک بخش به بخش دیگر و نوسانات بازار سهام، چه صعودی و چه نزولی، می‌شوند. مقاله زیر که ترجمه اختصاصی عصر اقتصاد از ساییت ارقام است به این موضوع می پردازد:

تهدیدات نظامی

بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ شاید یکی از بارزترین نمونه‌های تأثیر متغیر رویدادهای سیاسی بر بازارهای سهام و تأثیر میزان دسترسی به اطلاعات بر حرکات بازار باشد.

این بحران که در ۱۴ اکتبر پس از آن آغاز شد که دولت ایالات متحده متوجه شد همتای شوروی‌اش موشک‌های هسته‌ای خود را در کشور همسایه، کوبا، مستقر کرده است و واشنگتن محاصره دریایی این جزیره را اعلام کرد، باعث شد شاخص داو جونز در همان روز ۱.۲ درصد کاهش یابد. طی دو هفته بعد، تا ۲۸ اکتبر، بازارها ۰.۵ درصد دیگر نیز سقوط کردند. این در حالی است که این بحران، برای اولین بار از زمان پایان جنگ جهانی دوم، تهدیدی برای رویارویی هسته‌ای بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود.

قدرت‌های کمونیستی واشنگتن را با موشک‌های کوبا تهدید می‌کردند و واشنگتن نیز مسکو را با موشک‌های خود که در ترکیه مستقر شده بودند، تهدید می‌کرد. با تهدیدی به این بزرگی، منطقی بود که کاهش بازار بسیار شدیدتر باشد.

می‌توان استدلال کرد که عامل تعیین‌کننده در اینجا، آگاهی عموم مردم از جزئیات تهدیدات بین دو ابرقدرت در آن زمان بود، زیرا این جزئیات در طول بحران در دسترس همه نبود. نکته قابل توجه این است که با تصویب توافق برای هر طرف مبنی بر عقب‌نشینی سلاح‌های هسته‌ای خود و عدم حمله به آمریکا، بازارها تنها در چهار هفته ۴.۵ درصد افزایش یافتند.

این افزایش قابل توجه که بیش از دو برابر کاهش است، پدیده‌ای را نشان می‌دهد که اغلب با شوک‌های ناشی از ناآرامی‌های سیاسی یا گذارها رخ می‌دهد: ظهور یک منحنی استاندارد صعودی که بهبود می‌یابد و از ضررهای قبلی فراتر می‌رود. این امر، حل و فصل ناآرامی‌های سیاسی را به یکی از محبوب‌ترین نقاط خرید برای فعالان بازار تبدیل می‌کند، زیرا پس از آن افزایش قابل توجهی رخ می‌دهد.

نتیجه غافلگیرکننده انتخابات

این شامل ظهور ناگهانی دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، در سال ۲۰۱۶، علیرغم تمام نظرسنجی‌ها مبنی بر پیروزی رقیب دموکرات او، هیلاری کلینتون، نیز می‌شد.

این امر باعث شد که شاخص سهام استاندارد اند پورز، به دلیل فقدان چشم‌انداز در مورد سیاست‌های اقتصادی او و همچنین فقدان تجربه سیاسی قبلی‌اش، که وضعیتی از عدم قطعیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی را تحمیل می‌کرد، تنها یک شبه ۵ درصد کاهش یابد.

اما ترامپ مشتاق بود که به سرعت اوضاع پس از پیروزی ریاست جمهوری خود را آرام کند. صبح روز بعد، او برخلاف لحن سنتی و سرسختانه‌اش، سخنرانی آشتی‌جویانه‌ای ایراد کرد. او از اتحاد کشور و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها صحبت کرد. این سخنرانی، همراه با انتظارات از کاهش مالیات و تسهیل مقررات، به بازارها اطمینان خاطر داد و حتی «حال و هوای عمومی» آنها را از بدبینی به خوش‌بینی تغییر داد.

بدین ترتیب آنچه که بعدها به عنوان “گردهمایی ترامپ” شناخته شد، آغاز شد، یک جهش چند ماهه در بازار سهام. میانگین صنعتی داو جونز از حدود ۱۸۳۰۰ واحد در آستانه انتخابات به بیش از ۲۱۰۰۰ واحد در مارس ۲۰۱۷ رسید، که افزایشی بیش از ۲۰ درصد در کمتر از پنج ماه را نشان می‌دهد. شاخص استاندارد اند پورز ۵۰۰ در همین دوره بیش از ۱۵ درصد افزایش یافت.

بخش‌هایی که بیشترین سود را از پیروزی ترامپ بردند، متفاوت بودند و بخش مالی برجسته‌ترین آنها بود. سهام بانک‌هایی مانند جی‌پی‌مورگان و گلدمن ساکس ظرف یک سال پس از نتیجه انتخابات بیش از ۳۰ درصد افزایش یافت که ناشی از انتظارات برای نرخ بهره بالاتر و کاهش محدودیت‌های نظارتی بود.

شرکت‌های صنایع سنگین نیز به لطف وعده‌های ترامپ برای افزایش هزینه‌های زیرساختی، شاهد افزایش قابل توجهی بودند، به طوری که سهام شرکت‌هایی مانند کاترپیلار ظرف یک سال پس از نتیجه انتخابات ۳۲ درصد افزایش یافت.

سهام انرژی نیز افزایش یافت، اما با نرخ‌های پایین‌تر، در بحبوحه انتظارات برای گسترش حفاری و کاهش محدودیت‌های زیست‌محیطی (که با انتخاب مجدد ترامپ در نوامبر ۲۰۲۵، با انتظارات از نرم‌تر شدن دستور کار زیست‌محیطی بایدن، بسیاری را به سرمایه‌گذاری در بخش انرژی ایالات متحده ترغیب کرد). در مقابل، برخی بخش‌ها با فشار مواجه

شدند، مانند شرکت‌های فناوری که از سیاست‌های جدید مهاجرتی می‌ترسیدند و شرکت‌های مراقبت‌های بهداشتی که تحت تأثیر تلاش‌ها برای لغو اوباماکر قرار گرفتند.

اما مهم‌تر از همه، بازارها نه تنها به شخص ترامپ، بلکه به تحول سیاسی کاملی که پیروزی او به همراه داشت نیز واکنش نشان می‌دادند: کنترل جمهوری‌خواهان بر کاخ سفید و کنگره که در را به روی اصلاحات اقتصادی گسترده گشود. متعاقباً، آشفتگی سیاسی و تأثیر اقتصادی آن افزایش یافت، زیرا ماه‌های اول دوره ریاست جمهوری ترامپ، یکی از سریع‌ترین دوره‌های حرکت صعودی در تاریخ بازار ایالات متحده را رقم زد، به‌ویژه پس از یک تحول سیاسی و نه پایان یک بحران اقتصادی.

ناآرامی‌های سیاسی

در تابستان ۲۰۱۹، هنگ کنگ صحنه اعتراضات پرآشوبی شد که اعتماد سرمایه‌گذاران را متزلزل و بازارهای جهانی را مختل کرد. این بحران با اعتراضات علیه لایحه‌ای آغاز شد که استرداد مجرمان به چین را مجاز می‌کرد، اما به سرعت به یک جنبش توده‌ای تبدیل شد که خواستار دموکراسی و مقاومت در برابر آنچه معترضان تجاوز فزاینده پکن به خودمختاری این شهر می‌دانستند، بود. با افزایش تنش‌ها در خیابان‌ها، بازارها شروع به نزول کردند. شاخص هانگ سنگ، شاخص اصلی بازار سهام هنگ کنگ، بین ژوئیه و اوت ۲۰۱۹ بیش از ۱۲ درصد از ارزش خود را از دست داد. ظرف چند هفته، بیش از ۶۲۲ میلیارد دلار از ارزش بازار سهام فهرست شده در بورس از بین رفت.

شرکت‌های هواپیمایی از جمله شرکت‌هایی بودند که بیشترین آسیب را دیدند. شرکت هواپیمایی ملی کاتای هیون، پس از آنکه معترضان فرودگاه بین‌المللی هنگ کنگ، یکی از شلوغ‌ترین فرودگاه‌های جهان را تعطیل کردند، مجبور به لغو صدها پرواز شد. سهام این شرکت در بحبوحه فشار پکن بر مدیریت آن به دلیل حمایت برخی از کارکنان از اعتراضات، بیش از ۲۰ درصد کاهش یافت.

بلومبرگ معتقد است که بحران هنگ کنگ در سال ۲۰۱۹ فقط یک آشوب سیاسی نبود، بلکه آزمونی واقعی برای توانایی این شهر در حفظ جایگاه خود به عنوان یک مرکز مالی جهانی در مواجهه با فشارهای فزاینده از داخل و خارج بود. بنابراین، اگرچه اعتراضات بعداً فروکش کرد، اما اثرات اقتصادی آنها سال‌هاست که همراه با نوسانات بازارهای مالی تا به امروز احساس می‌شود.

تلاش‌های اندازه‌گیری

تلاش‌های زیادی برای تبدیل تأثیر سیاست بر سرمایه‌گذاری به طور کلی به یک معیار کمی و به راحتی قابل اندازه‌گیری صورت گرفته است. برجسته‌ترین این تلاش‌ها، شاخص ریسک ژئوپلیتیکی ( GPR ) است که میزان ریسک را با شمارش مقالات خبری روزانه که جنگ‌ها، تروریسم و ​​تنش‌های سیاسی را در ده روزنامه اصلی آمریکایی و بریتانیایی، مانند نیویورک تایمز، واشنگتن پست، وال استریت ژورنال و فایننشال تایمز پوشش می‌دهند، اندازه‌گیری می‌کند.

این شاخص که توسط محققان دانشگاه هاروارد منتشر شده است، از سال ۱۹۸۵ به صورت عمومی در دسترس تحلیلگران قرار گرفته است و باید قبل، حین و بعد از درگیری مورد پایش قرار گیرد تا تغییرات در سطوح ریسک ژئوپلیتیکی ثبت شود.

فراوانی بالای این مقالات نشان دهنده افزایش سطح عدم قطعیت ژئوپلیتیکی درک شده در طول زمان است. به عنوان مثال، افزایش ۱۰۰ واحدی در شاخص ریسک ژئوپلیتیکی منجر به افزایش بازده دارایی مانند طلا حدود ۲.۵ درصد و کاهش کمتر در سهام می‌شود.

نکته اینجاست که افزایش قیمت سهام پس از تثبیت اوضاع در بیشتر موارد ناآرامی‌های سیاسی اغلب بسیار سریع است و از کاهش آن پیشی می‌گیرد، و این آن را به نقطه‌ای بسیار مناسب برای خرید تبدیل می‌کند.

با این حال، مشکل همه این تحولات سیاسی این است که پیش‌بینی آنها اغلب دشوار است و بسیاری از آنها کاملاً غیرمنتظره ظاهر می‌شوند. با این حال، معیارهایی وجود دارد که می‌توان از آنها برای ارزیابی تأثیر قابل توجه نوسانات سیاسی بر بازارها استفاده کرد که مهمترین آنها ثبات سیستم سیاسی و اقتصادی معمول کشور، میزان تغییر در حال وقوع و همچنین تعداد احزاب تأثیرگذار سیاسی و جهت‌گیری هر یک است.

منابع: ارقام – نیویورک تایمز – وال استریت ژورنال – فارین پالیسی – بلومبرگ

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا