زینب یزدانی
از یک سال گذشته بحث انتخابات در جمعهای کوچک و بزرگ خانوادگی، محل کار و جمعهای دوستانه شروع شده است: رای دهیم یا خیر؟! اگر رای دهیم به کدام شخص یا جناح رای دهیم؟
این پرسشها و خیلی پرسش های دیگری برای بسیار به وجود آمده بود. حتی آنهایی که حرف از رای ندادن میزدند در توجیه دلایل خود نشان میدادند که هنوز نسبت به آینده کشور بیتفاوت نیستند. به نظر افرادی هم که دیگران را به رای ندادن تشویق می کردند مشخص بود که میدانند انتخابات چه تاثیری بر آینده کشور دارد.
شخصا در دورههای گذشته هم در زمان انتخابات ریاست جمهوری و هم انتخابات مجلس و سایر انتخابات همیشه اطرافیانم را به رای دادن تشویق کردم؛ اما اکنون با وضع سخت معیشت مردم و سرخورده شدن مردم از نتیجه انتخابهای قبلی خود، سخت است مردم را به استفاده از حق قانونی و تاریخی خود تشویق کنی.
البته به نظر میرسد شایعهپراکنان و سنگاندازان داخلی بیشتر از دشمنان خارجی موفق بودهاند، چگونه میتوان افرادی را که مقیاس اندازهگیری برای آنها وضع معیشت و اندازه سفرهشان است، ترغیب به شرکت در انتخابات کرد؟
شاید بتوان اینگونه برای رای رای دادن استدلال کرد: با آگاهی از تاریخ این مرز و بود درمییابیم رای دادن حق قانونی است که مردم در طول تاریخ با مبارزات و تلاش بسیار بهدست آوردهاند. با جستوجو در فضای مجازی درباره این موضوع، یکی از اولین نتایج، فرمان مظفرالدین شاه در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی برای آغاز به کار مجلس خواهد بود که به این شرح است:
«مصصم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علماء، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید.»
تا قبل از خواندن این فرمان ، قصد داشتم دلایل تاریخی و ملی رای دادن و حق قانونی مردم را تحلیل کنم. دنبال اطلاعات بیشتر بودم برای تشویق به رای دادن و استفاده کردن از این حق قانونی. اما نگرانی دیگری به وجود آمد: آیا دلواپسان، سنگاندازان و سهمخواهان که رای ندادن مردم و کاهش مشارکت در انتخابات را نکته مثبت و عامل پیروزی خود میدادند، خواسته یا نا خواسته مشارکت در تعیین سرنوشت و تاثیرگذاری در مقدرات کشور را به همان طبقات مندرج در فرمان مظفرالدین شاه فرو نمیکاهند؟ همگان میدانند مهمترین قسمت انتخابات به غیر از داوطلبان ، حضور اکثریت مردم پای صندوق های رای است؛ چرا کسانی میخواهند با ناامید کردن مردم و به وسیله دادن اطلاعات ناقص و از پایه نادرست انتخابات را از صفهای طولانی اخذ رای تهی کنند؟ بر فرض که موفق شوند و با کسب حداقلی آرا دولت را به دست بگیرند، آیا می توانند شعار دولت مردمی بدهند؟ چگونه میتوانند مدعی انقلابی بودن باشند؟ شاید لازم است به عقب برگردند تاریخ انقلاب اسلامی و اهداف آن را بازخوانی کنند.