تحریم نفتی ترامپ تکرار نمی شود
سهیلا روزبان
یکی از شعارهای مورد تاکید ابراهیم رئیسی این بود که اقتصاد را به تحریم گره نمی زنیم. این دقیقاً نقطه مقابل شعار دولت قبل بود که راهکار رفع مشکلات اقتصادی را لغو تحریم ها میدانست. سخنان رئیسی از همان ابتدا انتقادهایی در پی داشت چراکه بهزعم کارشناسان، اقتصاد به تحریم گره خورده بود و گره خوردن یا نخوردن اقتصاد به تحریم، به خواست و میل این دولت و آن دولت ارتباطی نداشت؛ بلکه واقعیتی بود که خود را بر فضای اقتصاد کشور تحمیل کرده و سایه آن روی صنعت نفت ایران نیز سنگینی میکند.
حالا اما با افزایش گمانه زنی ها درباره احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نگرانی ها در مورد حفظ وضعیت صادرات نفت ایران هم بیشتر شده است. با این وجود جواد اوجی وزیر نفت کشور در اسفند سال گذشته مدعی شد که روی کار آمدن ترامپ هم نمی تواند صادرات نفت ایران را تحت تاثیر قرار دهد.
این ادعا در شرایطی مطرح شده که صادرات نفت ایران به بالاترین مقدار بعد از سال ۹۷ رسیده و طبق گفته های سکاندار ساختمان طالقانی به حدود ۳۵ میلیارد دلار در سال گذشته رسیده است.
اما براستی وعده ها و گفته های جواد اوجی تا چه اندازه قابل تحقق است؟ این همان سوالی است که ایمان ناصری کارشناس نفتی به آن پاسخ می دهد. او که به نوعی خود را موافق و مخالف صحبت های وزیر نفت می داند، گفت که در اینکه با پیروزی ترامپ در انتخابات صادرات نفت ایران کمتر می شود، شکی نیست اما برگشت تحریم ها تاثیر کمتری خواهد داشت.
او ادامه داد: ایران طی سال های گذشته شبکه های تجاری، بازاریابی و فروش خود را در آسیا و خاورمیانه به شدت توسعه داده است. این شبکه های فروش در گذشته وجود نداشته است. وجود اینها تضمین کننده بخشی از فروش نفت کشور خواهد بود. از
متن کامل گفتگوی خبرنگار ما با ایمان ناصری کارشناس حوزه انرژی را در ادامه می خوانید:
*مهم ترین چالش های امروز صنعت نفت، گاز و پالایش و پتروشیمی به نظر شما چیست؟
مهم ترین تهدید امروز صنعت نفت شاید بحث تحریم ها باشد . با وجود تحریم ها ایران توانسته تولید و صادرات خود را افزایش دهد. بخش زیادی از این مساله به توانمندی شبکه بازاریابی و فروش و بخش دیگری هم به ریسک پذیری بازار و خریداران برمی گردد. البته بخشی هم به عدم تمایل آمریکا و دولت بایدن در اعمال فشار حداکثری برمی گردد. با این اوصاف می توان ادعا کرد که هر گونه تغییر در این سیاست و اعمال فشار حداکثری تحریم می تواند یک تهدید جدی باشد.
اما دیگر چالش اصلی امروز صنعت نفت را می توان تامین مالی پروژه ها دانست. هم اکنون تعداد زیادی پروژه در حوزه بالادست و پایین دست نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی وجود دارد که سال ها از تعریف و شروع اجرای آنها می گذرد، اما به دلیل مشکلات موجود در تامین نقدینگی با سرعت کمی در حال پیشروی هستند.
اما وزیر نفت مدعی است که صادرات نفت در بهترین شرایط بعد از سال ۹۷ قرار داشته و پیروزی و روی کار آمدن دونالد ترامپ هم نمی تواند از مقدار آن کم کند یا تاثیر منفی روی آن بگذارد؟
من با صحبت های آقای اوجی به نوعی هم موافق بوده و هم مخالف آن هستم. به نظر من نباید گفت که انتخابات آمریکا هیچ تاثیری روی صادرات نفت ما نمی گذارد. به نظر من در این صورت بخش سوم عوامل دخیل در افزایش صادرات ایران را در این صورت نادیده گرفته ایم.
*چطور می شود هم موافق بود و هم مخالف صحبت های آقای اوجی؟
موافق از این جهت که حتی با اعمال فشار حداکثری و بازگشت دوباره سیاست های تحریم مانند دور اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ، مقدار صادرات نفت همانند آن سال ها کاهش شدید را تجربه نخواهد کرد. در اینکه صادرات نفت ایران کمتر می شود، شکی نیست اما برگشت تحریم ها تاثیر کمتری خواهد داشت.
شبکه های بازاریابی و فروش در گذشته وجود نداشته است. وجود اینها تضمین کننده بخشی از فروش نفت کشور خواهد بود. از طرفی به زعم بنده بخشی از خریداران نفت ایران در برابر تحریم ها مقاومت خواهند کرد و این مقاومت برای آن دسته ریسک بالایی را هم بهمراه نخواهند داشت
*به عبارتی شما فکر می کنید که بازگشت دوباره ترامپ و اعمال تحریم های حداکثری، قدرت گذشته را ندارد. دلیل شما برای این ادعا چیست؟
ایران طی سال های گذشته شبکه های تجاری، بازاریابی و فروش خود را در خاورمیانه و آسیا به شدت توسعه داده است. این شبکه های بازاریابی و فروش در گذشته وجود نداشته است.
وجود اینها تضمین کننده بخشی از فروش نفت کشور خواهد بود. از طرفی به زعم بنده بخشی از خریداران نفت ایران در برابر تحریم ها مقاومت خواهند کرد و این مقاومت برای آن دسته ریسک بالایی را هم بهمراه نخواهند داشت. به همین دلیل می توان ادعا کرد که بخشی از بازار تولید شده در طول سال های گذشته حتی با روی کار آمدن ترامپ باقی خواهد ماند. با این اوصاف باید تأکید کنم که تاثیر برگشت تحریم همانند بار اول نخواهد بود.
*کمبود سرمایه و تامین منابع مالی را یکی از چالش های اصلی صنعت نفت دانستید. بسیاری گمان می کردند با توجه به توافق نامه ۴۰ میلیارد دلاری که بین ایران و روسیه به امضا رسیده این مشکل تا حدود زیادی برطرف شود. اما سوال اینجاست که چرا توافق ها و تفاهم نامه های تهران و مسکو همواره در حد حرف بوده و روی کاغذ باقی مانده است؟
بخش زیادی از توافق های سیاسی و اقتصادی تهران و مسکو کاربرد سیاسی دارد تا کاربرد اقتصادی و واقعی. متاسفانه باید اشاره کنم که مسکو بارها و بارها نشان داده که شریک تجاری مطمئنی نبوده و خیلی هم به سرمایه گذاری و توسعه بخش انرژی ایران علاقه نداشته است. در دهه های گذشته حتی در بحث هسته ای و توسعه نیروگاهی هم دیدیم که این توافق ها بیشتر یک نمایش سیاسی بود. به همین دلیل من خیلی امیدوار نیستم که آنچه که درباره همکاری های ایران و روسیه دیدم و شنیدم نمود و نتیجه خارجی داشته باشد. ضمن اینکه روسیه در بازار انرژی بخصوص در شرایط تحریم رقیب ایران بوده و در چنین شرایطی همکاری نمی تواند معنا و مفهومی داشته باشد.
روسیه در بازار انرژی بخصوص در شرایط تحریم رقیب ایران بوده و در چنین شرایطی همکاری نمی تواند معنا و مفهومی داشته باشد
*چرا با وجود اینکه طی دو سال گذشته روسیه هم تحت تحریم های غرب و آمریکا قرار گرفته اما همچنان یکی از اصلی ترین تولیدکنندگان و فروشندگان در بازار انرژی دنیا محسوب می شود. روسیه چطور توانسته شدت تحریم های اعمال را کاهش دهد ؟ چرا ایران طی سال های گذشته در مقابله با تحریم ها همانند روسیه موفق عمل نکرده است.؟
روسیه یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت، فرآورده های نفتی و گاز طبیعی در بازار جهانی بوده و هست. در این خصوص تحریم هایی که علیه این کشور اعمال شده خیلی متفاوت با ایران بوده و مسکو از درجه آزادی بالاتری نسبت به تهران برخوردار بوده است. لازم به یادآوری است که غرب ممنوعیت خرید از روسیه را فقط برای خود اعمال کرده و برای بقیه فقط سقف قیمتی اعمال کرده است. البته این محدودیت ها و ممنوعیت ها آن هم به درستی اجرایی نمی شود.
واقعیت این است که هر دو کشور در فروش نفت و گاز و دریافت وجوه حاصله از صادرات به مشکل برخورده اند و نمی توانند کمک زیادی به هم کنند. چرا که درآمد های حاصل از صنایع نفت و گاز آن کمتر از پتانسیل این دو کشور است. ظرفیت بالایی در این حوزه وجود ندارد که تهران بخواهد به روسیه اعتماد کرده و همه تخم مرغ های خود را در سبد مسکو قرار بدهد.
*پیش بینی شما از آینده انرژی ایران در سال ۱۴۰۳ چیست؟
ایران در سال گذشته در حوزه گاز و پتروشیمی و تا حدودی نیروگاهی موفق بوده؛ در بخش افزایش تولید و صادرات نفت و فرآورده های نفتی و گاز مایع هم عملکرد خوبی را از خود به جای گذاشته است. آمارهای موجود هم نشان می دهد در بحث پالایشی هم با سرعت کمی اما به طور پیوسته ظرفیت کشور در حال افزایش است.
در سال ۱۴۰۳ هم اگر برگشت ترامپ و اعمال فشار حداکثری را نداشته باشیم، این روند روبه رشد ادامه پیدا خواهد کرد. تولید نفت اما به نظرم در حدود ۳.۵ میلیون بشکه در روز باقی بماند. صادرات نفت ایران حدود ۱.۵ میلیون بشکه خواهد بود و صادرات یک میلیون بشکه فرآورده تداوم پیدا خواهد کرد. همچنین روند روبه رشد صادرات گاز مایع (ال پی جی) هم ادامه پیدا کند. این اعداد البته به شرط این است که ترامپ را از پیش فرض خود خارج کنیم.
مسئله افت فشار پارس جنوبی و از طرفی رشد مصرف موضوع نگران کننده ای برای اقتصاد ایران محسوب می شود، بدون شک اگر هر چه سریع تر کاری نکنیم شاهد کاهش تولید گاز طبیعی و میعانات و مایعات گازی از این میدان گازی عظیم خواهیم بود
*اما یکی از مهم ترین نگرانی های کشور مساله ناترازی به خصوص ناترازی در حوزه گاز است. با توجه به اینکه به زعم بسیاری از کارشناسان مسئله افت فشار از میدان از امسال آغاز شده، چطور می توان برای حل این مشکل راه حلی پیدا کرد؟
همانطور که اشاره کردید مسئله افت فشار پارس جنوبی و از طرفی رشد مصرف موضوع نگران کننده ای برای اقتصاد ایران محسوب می شود، چراکه پارس جنوبی با تولید ۷۰ درصد گاز کشور اهمیت زیادی دارد. در این میان برخی از مسئولین اعلام کردند که افت فشار در برخی از فازها شروع شده است. از طرفی افزایش تولیدات قطر هم بر شدت نگرانی ایران افزوده است.
همه این ها نشان می دهد که فشار افزایی این میادین تا چه اندازه اهمیت بالایی برای کشور دارد. بدون شک اگر هر چه سریع تر کاری نکنیم شاهد کاهش تولید گاز طبیعی و میعانات و مایعات گازی از این میدان گازی عظیم خواهیم بود.
*البته شرکت نفت اسفند سال گذشته تفاهم نامه هایی را با ۴ شرکت ایرانی برای فشار افزایی امضا کرده است. این تفاهم نامه ها تا چه اندازه می تواند موثر باشد؟
باید توجه داشته باشیم که طرح های تثبیت فشار زمان بر است. حتی اگر مساله تامین مالی و تجهیزات خیلی سریع و در کمترین زمان ممکن انجام شود، بازهم اجرای این پروژه به دلیل حجم زیاد تولید و تعداد بالای سکوها زمان خواهد برد. البته به نظر من هم زمان با میادین مشترک باید تامین سرمایه میدان های گازی مستقل همچون کیش به صورت همزمان انجام شود تا از تاثیر خطر احتمالی افت تولید پارس جنوبی و ناتوانی در تامین انرژی داخلی و تعهدات صادراتی جلوگیری شود.