تشت آب و یخ و چسب سیاه روی دماغ
راضیه حسینی
انتقاد رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات از تغییر ساعات کاری ادارات: «از نابغههای تصمیمساز باید پرسید که کدام مراجعهکننده ساعت ۶ به اداره میرود؟»
مشکل همینجاست. از بس مردم عادت کردند لنگ ظهر بیرون بروند، دیگر کامروایی ازمیانرفته است. بگذارید کمی کلۀ سحر و زمانی که هنوز خروسها هم نطقشان باز نشده است، را امتحان کنیم، شاید این بار دیگر کامروا شدیم.
اصلاً مگر ویدئویی از سحرخیزی فردی موفق را در فضای مجازی ندیدهاید؟ همانی که سرش را در پیالۀ پرازآب و یخ فرومیکند و خیلی فِرِش و تازه میشود. یک چسب سیاه هم روی دماغش است.
دلیل موفقیت او و به دستداشتن ساعت گرانی که همراهش زیر دوش، توی استخر، داخل باشگاه و احتمالاً بعد از صد و بیست سال، زبانمان لال، داخل قبر هم هست چیست؟ فقط زود بیدارشدن. این آقا هنوز چهار صبح نشده بیدار میشود و ورزش میکند. احتمالاً بانکهای کشورشان ساعت شش باز میکنند و او که خیلی پولدار است و کلی کار بانکی دارد از قبل از چهار صبح خودش را برای کارهای بانکی آماده میکند، تا شش صبح یک مشتری سرحال و قبراق باشد، نه کسی که حال باز کردن چشمهایش را هم ندارد.
پیشنهاد میکنیم با الهام از این ویدئوی پربازدید، در ورودی تمام ادارات یک تشت آب و یخ بگذارید. ابتدا کارمندان قبل از ورود، تا گردن در تشت فروبروند و بعد هم مشتریها سر و صورتشان را به معجزۀ آب و یخ بسپارند. حتماً نفری یک چسب سیاه برای روی دماغ هم به همه بدهید. مطمئن باشید این کار معجزه میکند و ظرف یک هفته همۀ کارمندها و مشتریها از آن ساعتهای باکلاس به دست میکنند و پولهای کلان جابهجا میشود، همه هم بین ساعت شش تا شش و نیم صبح!
اصلاً یکهو دیدید کل مشکلات کشور حل شد و قطار پیشرفت گازش را گرفت و رفت. تورم پایین آمد، گرانیها کم شد. آلودگی از بین رفت، حتی یخهای قطب هم دیگر تصمیم گرفتند آب نشوند و لایۀ اوزون هم خودش را محکم نگه داشت تا دیگر بیشتر از این وا نرود!
امیدواریم مسئولان هم مانند کارمندان و آن آقای معروف، همگی سحرخیز شوند و صبح خود را با آب و یخ شروع کنند تا حسابی کامروا شوند!
