تصویرسازی مصنوعی با آمار به جای درمان

اکرم رضائی نژاد
در شرایطی که تورم شتاب گرفته و رکود هر روز گستردهتر میشود، هشدارها از سوی بخش خصوصی و کارشناسان یکی پس از دیگری به گوش میرسد، بیآنکه تصمیمگیران واکنش مؤثری نشان دهند.
بغزیان، کارشناس اقتصادی نیز با انتقاد از فاصله عمیق آمارهای رسمی با واقعیتهای میدانی گفت که دولت با آمارسازی و نمایش شاخصهای کماثر، تصویری آرام از اقتصادی بحرانزده ترسیم میکند اما پشت این آرامش مصنوعی، تورم بیسابقه، کاهش قدرت خرید و فرصتسوزیهای ژئوپلیتیک، هر روز فشار بیشتری بر معیشت مردم و آینده کشور وارد میکند.
چندی پیش، اتاق اصناف ایران در نامهای رسمی به وزارت صنعت، معدن و تجارت با انتقاد از رویههای فعلی سهمیهبندی ثبت سفارش واردات و تخصیص ارز، راهکارهایی برای اصلاح فوری این روند ارائه داده است.
در این نامه، تأکید شده که ادامه روند فعلی و نادیده گرفتن بنگاههای کوچک و متوسط، نهتنها زنجیره تامین کشور را مختل میکند بلکه موج تازهای از تورم کالایی، تعمیق رکود و کاهش اشتغال را به همراه خواهد داشت. مبنای فعلی تخصیص سهمیههای ارزی بر اساس مصرف سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، عملاً بسیاری از کسبوکارهای خرد را از دسترسی به منابع ارزی محروم کرده و بقای آنها را تهدید میکند.
در سوی دیگر این هشدارها، کارشناسان بازار کار از بحران شدید معیشت سخن میگویند. کاهش مداوم قدرت خرید کارگران که بر اثر تثبیت دستمزدها و رشد بیوقفه قیمتها ایجاد شده، به گفته اقتصاددانان موتور مصرف داخلی را خاموش کرده و خود به رکود دامن زده است.
بغزیان از فرصتسوزی در کریدور زنگزور، حذف صفر پول ملی بدون برنامه و تعطیلیهای مقطعی بهجای حل ناترازیها بهعنوان نشانههای ضعف مدیریت یاد کرد
آمارها نشان میدهد قدرت خرید کارگران نسبت به ۱۰ سال پیش به یکچهارم کاهش یافته و شکاف بین حداقل دستمزد و هزینههای واقعی زندگی به بحرانی بیسابقه رسیده است. در این مدت، بسیاری از خانوادههای کارگری ناچار به حذف اقلام اساسی مانند گوشت، برنج ایرانی و میوه از سبد مصرفی خود شدهاند؛ آن هم در شرایطی که بازار لبنیات، ارزاق و حتی مسکن با افزایش هفتگی قیمتها مواجه است.
کارشناسان هشدار میدهند که این چرخه معیوب – کاهش قدرت خرید، افت تقاضا، کاهش تولید، بیکاری و باز هم افت بیشتر توان خرید – نهتنها کارگران که حتی طبقه سرمایهدار را گرفتار خواهد کرد. با این حال، بهگفته منتقدان، بیعملی وزارت کار و شورای عالی کار، جلسات فرسایشی و وعدههای بیحاصل، این روند خطرناک را تسریع کرده است.
آنان تأکید میکنند که افزایش حقوق کارگران و اصلاح سیاستهای ارزی، ضرورتی فوری برای توقف سقوط اقتصاد است. ضرورتی که اگر امروز اجرا نشود، فردا شاید دیگر اثری نداشته باشد.
در این رابطه، آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با عصر اقتصاد با اشاره به وضعیت بحرانی اقتصاد کشور اظهار کرد: «اقتصاد کلان کشور در رخوت بیسابقهای بهسر میبرد. دولت این موضوع را نمیپذیرد، اما آمارهای رسمی منتشر شده توسط سازمان برنامه و مرکز آمار، کاهش رشد و رکود عمیق را تأیید میکند.
با این حال، بخشی از همین آمارها با واقعیات میدانی فاصله دارد و بیشتر برای ایجاد آرامش روانی در جامعه منتشر میشود.»
وی گفت: «تحریمها، کاهش درآمد ارزی، فروش نفت با شرایط نامطلوب، بلوکه شدن منابع، و واردات کالا بهجای ارز نقدی، ریشههای اصلی بحران هستند. پروژههای مهم نیز به بهرهبرداری نمیرسد و تغییرات اخیر نرخ ارز نشانه وخامت اوضاع است.»
او افزود: «برای بهبود، باید ابتدا تحریمها برداشته شود، تنشهای سیاسی و بینالمللی کاهش یابد، و سرمایهگذاران داخلی و خارجی با برنامهریزی واقعی جذب شوند. دعوت مردم به خرید سهام به جای ارز و طلا نیازمند پشتوانه عملی و اصلاح ساختار است.»
فرصتسوزی در کریدور زنگزور
بغزیان درباره کریدور زنگزور اظهار کرد: «از دست رفتن این کریدور یک غفلت اقتصادی و ژئوپلیتیک بود. در دولت قبل مذاکره با آذربایجان و ارمنستان برای تبدیل ایران به مسیر ترانزیت انجام شد، اما با تغییر دولت این پروژه رها شد و جزئی قلمداد شد. در نتیجه، قرارداد ۹۹ ساله بسته شد و این مسیر از دست ایران خارج شد. ضعف دیپلماسی باعث شد حتی سفرای ایران متوجه این اقدام نشوند.»
وی هشدار داد: «این اتفاق موقعیت ایران در مسیرهای تجاری آسیای مرکزی به اروپا را تضعیف میکند و حتی خطر حضور ناتو در مرزها را به همراه دارد. شبیه ماجرای برجام که از بین رفت، این فرصت نیز بدون بهرهگیری از بین رفت.»
حذف صفر از پول ملی و گرانی افسارگسیخته
این کارشناس اقتصادی همچنین حذف چهار صفر از پول ملی را ضروری دانست اما گفت: «در شرایط کنونی و تورم رو به صعود، این اقدام بدون برنامه منسجم اقتصادی، به گرانی افسار گسیخته و تورم دورقمی دامن خواهد زد. مردم توان خرید چندانی ندارند و در همین حال، قیمت کالاهای اساسی و لبنیات هفتگی افزایش مییابد.
رفع تحریمها، کاهش تنشهای سیاسی، جذب سرمایهگذاری و شفافیت برنامهها، تنها مسیر خروج از کمای اقتصادی و پایان تصویرسازی آماری دولت است
در دو ماه گذشته، لبنیات حتی بیش از دو بار گران شده است. هیچ دستگاه نظارتی پاسخ نمیدهد که این گرانیها برای چیست؛ آیا دلار گران شده، حقوق کارگران هفتهای یک بار بالا رفته یا اتفاق دیگری افتاده است؟»
تعطیلی بهجای حل ناترازیها
وی با انتقاد از رویکرد دولت در مواجهه با ناترازیها افزود: «هرچند دولت تعطیلی را راهحل میداند، اما این خود نیاز به برنامه دارد. نمیشود هر بار بهدلیل گرمای هوا، سرمای هوا، یا ناترازی آب و برق کشور را تعطیل کرد. ناترازیها همیشه وجود داشته و باید مانند دولت شهید رئیسی، یکییکی شناسایی و رفع شود. ادامه روند فعلی نیازمند پاسخگویی وزرای نیرو، اقتصاد و نفت است.»
این استاد دانشگاه، با انتقاد از تعریف ناقص وفاق ملی اظهار کرد: «وفاق ملی به معنای تقسیم پستها یا حمایت جناحی نیست. در بودجهریزی نیز سهمخواهی جای برنامهریزی را گرفته و تغییرات مدیریتی بدون برنامه، مشکلی را حل نخواهد کرد.»
بغزیان در پایان تأکید کرد: «بدون اقدام عملی، رفع تحریمها، جذب سرمایه و شفافسازی، اقتصاد از کما خارج نخواهد شد. تصویرسازی مصنوعی با آمارسازی تنها تاخیر در رویارویی با واقعیت تلخ است.»