تناقض مدیریت و نظارت در رفتار بیمه مرکزی
بیمه مرکزی در پذیرش تحولات روز صنعت بیمه عقب مانده و با تاکید بر رفتار سنتی ابزارهای جدید را در تضاد با رگولاتوری خود میبیند
علی رمضانیان
صنعت بیمه هر روز در حال تغییر است. این تحولات در بدنه صنعت بیمه ایران نیز رخ داده ولی رگولاتوری این صنعت یعنی بیمه مرکزی این تغییرات را به سختی پذیرفته است.
به دلیل همین نوع نگاه، صنعت بیمه دچار تناقض در مدیریت و نظارت شده که نتیجه آن چالش در صنعت بیمه است. بیمه مرکزی از طرفی تلاش می کند تا با تحمیل سمتگیریهای خاص تلاش می کند تا بخش سنتی بازار را از دست ندهد و از طرف دیگر با رها کردن مدیریت بر بخش دیگری از بازار، این صنعت را با چالش جدی مواجه کرده است.
به گزارش عصر اقتصاد، بیمه مرکزی به عنوان ناظر صنعت بیمه در سالهای اخیر در حوزههای مختلفی اقدام به رفتارهای متناقض کردهاست که نشان میدهد که در پذیرش تحولات روز صنعت بیمه عقب مانده و در رفتار سنتی خود تاکید داشته و ابزارهای جدید را در تضاد با رگولاتوری خود میبیند.
این در حالی است که صنعت بیمه با مشکلات زیادی در داخل و بیرون از این صنعت دست و پنجه نرم می کند. از یک طرف هر سال به دلیل کسوراتی که در بودجه برای صنعت بیمه در نظر گرفته می شود یا مسائلی که در خصوص تعیین نرخ بیمه شخص ثالث به عنوان بالاترین دربرگیرنده پرتفوی صنعت بیمه مطرح است که برخی از شرکتها را حتی تا خطر زیان شدید پیش برده است.
از طرف دیگر در داخل صنعت نیز مشکلات بزرگی مانند نرخ شکنی وجود دارد که همه این موارد نیاز برخورد جدی بیمه مرکزی و نظارت بیشتر و رایزنی و غیره دارد، اما بیمه مرکزی به این مسائل توجه زیادی ندارد، ولی بجای آن برای مسائلی که نیاز به ورود جدی ندارد اقداماتی ارباب مابانه و مستبدانه با زیرمجموعه های صنعت بیمه پیش گرفته که در نهایت به واکنش بازیگران این صنعت منجر شده است.
فاجعهای به نام ناتوانی نظارتی
یکی از موضوعاتی که در صنعت بیمه حاکم است عدم توانایی اداره شرکت های بزرگ و کوچک توسط بیمه مرکزی است. شرکتهای بیمه از مشکلات زیادی رنج میبرند. حاکمیت شرکتی، اجرای دستورالعملهای ابلاغی، رفتار شرکتهای بیمه درسطح فروش و وضعیت مالی وخیم برخی از شرکت های بیمه از جمله مواردی است که بیمه مرکزی در خصوص آن با چالشهای مواجه است.
نرخ شکنی یکی از مهمترین موضوعات صنعت بیمه است که تاثیر زیادی بر این صنعت گذاشته است. از جمله مهمترین عواقب و پیامدهایی که میتوان برای این موضوع متصور شد عبارت ورشکستگی شرکت های ضعیف و تضعیف شرکتهای بیمه قدرتمند در آینده ؛ کاهش قدرت مالی شرکت های بیمه گر و در نتیجه نا اطمینانی بیمه گزاران از امکان جبران واقعی خسارات احتمالی؛ هدایت تقاضای بیمه گزاران به سمت خرید محصولات بیمهای ارزان و در نهایت کاهش اعتماد بیمه گزاران به صنعت بیمه؛ کاهش توانگری مالی و کاهش نرخ سود و منافع شرکتهای بیمه گر و سهامداران آنها و طولانی شدن فرآیند پرداخت خسارت بیمه گزاران به دلیل کمبود منابع مالی و عدم جبران واقعی خسارت به دلیل کمبود نقدینگی شرکتهای بیمه گر و در نتیجه ورود آسیب جدی به جایگاه صنعت بیمه در جامعه است.
در دیگر حوزه های تخصصی و عمومی نیز بیمه مرکزی نظارت قوی را اعمال نکرده است. به عنوان نمونه در موضوع حاکمیت شرکتی مشکلات زیادی وجود دارد. شرکت های بیمه دارای الگوی خاصی در حوزه حاکمیت شرکتی نیستند و با چالش عمیقی در این حوزه مواجه هستند تا جایی که سندیکای بیمه از کاستی های این حوزه اظهار نگرانی کرده بود. در حالی که بیمه مرکزی به عنوان ناظر بازار، فضای دیگری را رقم بزند.
کنترل بازار دیجیتال بیمه با نگاه استبدادی
یکی دیگر از این رفتارهای چالش برانگیز بیمه مرکزی در خصوص راه اندازی سوییچ اتفاق افتاد. راهاندازی سامانه سوئیچ بیمه مرکزی با واکنش صریح فعالان اکوسیستم نوآوری بیمه همراه شد که نقطهعطف این اعتراضات بیانیه رسمی انجمن فینتک ایران بود.
انجمن فینتک به نشانه حمایت از استارتاپهای بیمهای به روند اجبار بیمه مرکزی به استفاده از سرویس سوئیچ و انحصار ایجادشده از سوی نهاد ناظر معترض شد.
این انجمن در بیانیه خود به فعالیت شرکت آمیتیس و اعطای مجوز انحصاری به آن اعتراض کرد؛ چراکه به عقیده فعالان اکوسیستم فینتک این حرکت بیمه مرکزی بهطور مستقیم به کسبوکارهای آنلاین خدشه وارد میکند و مانعی برای نوآوری شرکتهای دانشبنیان خواهد بود.
بیمه مرکزی برای توجیه اقدامات خود واژه «نظارت هوشمند» را بکار بردهاست.
اما استارتاپهای دانشبنیان بیمه آن را دخالت مستقیم در لایه کسبوکار خودشان تلقی کردند و در اعتراضی بیسابقه و حرکتی منسجم با هم، به نهاد ناظر و تصمیمی که برای نظارت بر روند کسبوکار آنها گرفته بود، معترض شدند.
بیمه مرکزی از حمایت سطح فروش برخوردار بود. تا جایی که بخش مهمی از نمایندگان فروش بیمه سوئیچ را تنها راه چاره برای ساماندهی اوضاع شبکه فروش آنلاین و تخلفهای احتمالی آنها تلقی کرده و در هر بار نامه به بیمه مرکزی و بیانیهها، رئیس کل بیمه مرکزی و سایر مدیران ارشد را به اجرای دقیق سوئیچ بیمه تشویق میکردند.
این حمایت سطح فروش که برآمده از طرز فکر سنتی و هراس از دست دادن بازار و باخت به استارتاپ ها بود، عاملی برای تقویت طرز نگاه بیمه مرکزی شد.
در حقیقت این اتحاد بخش سنتی فروش و مدیران سنت گرای بیمه مرکزی نشان از عدم پذیرش تحولات موجود در صنعت بیمه دارد.
و درنهایت
در مجموع می توان گفت که بیمه مرکزی در نظارت با کاستی های زیادی مواجه است. این موضوع سبب ایجاد چالش های زیادی در این صنعت شده است.
بیمه مرکزی در حوزه های حاکمیت شرکتی، نرخ شکنی، بازار دیجیتالی و غیره نیاز به تغییر دیدگاه و عمل دارد. در واقع، کمبودهای قانونی و دستورالعمل در این حوزه ها با کاستی مواجه است و نیاز به تجدید نظر دارد.