توسعه ترانزیت ترکیبی؛ نیاز امروز روسیه و ایران
روسیه بعد از جنگ اوکراین با مشکلات اقتصادی جدیدی مواجه شد. مشکلاتی که پیشتر حتی برای آنها برنامهریزی هم نکرده بود اما این جنگ نشان داد آغاز هر تنشی در حوزۀ سیاسی و نظامی، سرآغزی برای جنگ اقتصادی است و کشورها برای رسیدن به مطلوب خیلی پای جنگ را به دامنۀ اقتصاد باز میکنند.
تحریم روسیه را میتوان یکی از آخرین نمونهها برای اثبات این ادعا دانست.
حالا روسیه مجبور بود برای ادامۀ حیات خود در عین استقلال سیاسی و حفظ قدرت خود، راههای تازهای در تجارت باز کند که یکی از بهترین آنها توسعۀ تجارت با شریک سیاسی چند دهه اخیر خود یعنی ایران بود.
کشوری که هم در مشکلات منطقه خاورمیانه و هم در مناسبات بینالمللی در این چند دهه اخیر همواره در یک گروه و در صف روبروی قدرتطلبی انحصارانه آماریکا و غرب ایستادهاند.
این بود که خیلی زود ارتباطات در بالاترین سطح ممکن آغاز شد و ابتدا برپایی نشستها و مذاکرات مقامات دولتی زمینههای همکاری فرام شد و در ادامه نیز با سیاستهایی مانند تهاتر و حذف دلار از واردات و صادارت تلاش شد تجارت بین دو کشور در قالب تفاهمنامه و توافقنامه صورت بگیرد.
علاوه بر این موارد، اقداماتی نیز برای برقراری دیپلماسی اقتصادی منطقهای بین استانهای مرزی انجام شد تا ظرفیتهای صنعتی و اقتصادی پنهان دو طرف فعال شود و اقتصاد به پایینترین لایه نفوذ کند.
علاوه بر این موارد، از آنجاییکه توسعۀ تجارت در گرو ورود فعال بخش خصوصی است و مادامی که ظرفیتهای بخش خصوصی وارد گردونۀ اقتصادی نشود، ارتباطات عمق نمییابد، تسهیلات و مشوقهایی برای این حوزه نیز در نظر گرفته شد و در نهایت سفرهایی بین بازرگانان دو کشور انجام شد.
به همۀ مشکلات روسیه باید موضوع ترانزیت را نیز افزود. موضوعی که روسیه برای خروج از بنبست باید چارهای میاندیشید و چه راهی بهتر از استفاده از ظرفیتهای موجود در ایران برای توسعۀ ترانزیت به ویژه اینکه ایران دسترسی بسیار خوبی به بازارهای هدف روسیه دارد.
در چنین شرایطی روسها میتوانند از ظرفیتهای موجود برای ترانزیت ترکیبی به خوبی بهره ببرند و هدف ۱۰ میلیون تن ترانزیت کالا از مسیر ایران را محقق کند.
نکتۀ اول اینکه دریای خزر یکی از امنترین مسیرهای آبی جهان است به خصوص اینکه دو کشور بزرگ ایران و روسیه از کشورهای ساحلی آن محسوب میشوند که هم گرایش سیاسی مشترک در مناسبات بینالمللی دارند و هم در کشورهای ساحلی دیگر این دریا از نفوذ سیاسی و نظامی مطلوبی برخوردارند.
این یعنی در ترانزیت دریایی، با توسعۀ کشتیرانی و بهبود زیرساختهایی مانند ارتقاء امکانات و فناوری بنادر، ایجاد و توسعۀ بنادر فصلی و شناور و همچنین افزایش ظرفیت انبارها و مجهز کردن آنها به سردخانههایی با ظرفیت مورد نیاز، میتوان به خوبی از مزیت دریا در بخش ترانزیت بهره برد.
از طرف دیگر، اتصال مسیر دریا به خطوط ریلی به ویژه در بخش انرژی یک ضرورت است که با تکمیل شدن خط ریلی رشت-آستارا تا حدی این مهم نیز محقق خواهد شد و روسیه دسترسی مطلوبی به خط ریلی ایران پیدا میکند. در این بخش بهبود کیفیت ایستگاهها و قطارها و سرعتدهی به جابهجایی ضرورت بعدی است.
موضوع بعدی، ارتقاء کیفیت حمل و نقل جادهای است که این مسئله به طور خاص در صنعت غذا و ترانزیت محصولات کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند راه همواری برای توسعۀ صادرات محصولات روسی باز کند. نیل به این هدف البته نیاز به تسهیل در بخش ویزا هم دارد و هر چه آمد و شد فعالان این بخش راحتتر باشد به همان میزان سرعت حمل و نقل نیز افزایش خواهد یافت.
به هر حال رسیدن محصولات و تولیدات روسیه به آبهای خلیج فارس و دریای عمان و واردات نیازها از همین مسیر ترکیبی، همان چیزی است که روسیه امروزه در بخش تجارت برای دور زدن تحریمها و سرپا نگه داشتن اقتصاد خود، به آن نیاز دارد و برای نیل به آن روی ارتباط با ایران حساب ویژهای باز کرده و ایران نیز میتواند از این موقعیت به خوبی بهره ببرد و به درآمدهای ارزی جدیدی برسد.
منبع: همت خبر