تولید، علاج بیماری مهلک اقتصاد کشور
دکتر مهدی کریمی تفرشی، رئیس کارگروه کسب و کارهای جاده ابریشم سازمان ملل- یونسکو
مقام معظم رهبری چندین سال متوالی است که بر کلید واژه تولید در شعارهای سال تاکید میکنند و راهکار اصلی عبور از بحران های اقتصادی کشور را تمرکز بر تولید ذکر می کنند.
اما براستی اگر بخواهیم نگاهی منصفانه به کارنامه اقتصادی کشور در سالهای گذشته بیندازیم چقدر در زمینه تولید موفق عمل کرده ایم؟
چقدر به درد تولیدکننده و چالش های تولید با وجود هجمه موانع، عمیقا پرداخته شده است؟
چقدر موانع را از پیش پای تولیدکننده برداشتهایم؟
جهش در تولید ارزش افزوده میآفریند، عزت و اقتدار ملی ایجاد میکند، خودکفایی و استقلال را بالا میبرد. اینجاست که اگر تمام قوای کشور را بر توسعه تولید ملی متمرکز کنیم برگ برنده ماست.
نمیتوانیم از گسترش تولید بگوییم در حالیکه هنوز مشکلات عدیده تولیدکنندگان به قوت خود باقیست.
تأمین نقدینگی امروز یکی از مشکلات مهم واحدهای تولیدی بهشمار میآید بهنحوی که امروز بخش زیادی از تولیدکنندگان نمیتوانند این نیاز را از محل فروش محصول در بازار یا از طریق سیستم بانکی در زمان مقرر و با رقم مدنظر تأمین کنند.
متأسفانه همین امر عاملی شده تا امکان فعالیت برای آنها سخت شده و حجم تولید هر روز کاهش یافته و در نهایت تولیدکننده مجبور به تعطیلی واحد شود.
بدهی معوق واحدهای تولیدی به سیستم بانکی را باید یکی از دلایل اصلی عدم رونق تولید در کشور عنوان کرد. با تشدید مشکلات، تولیدکننده امکان بازپرداخت بدهیهای بانکی را نداشته و هر روز این بدهیها بهصورت تصاعدی افزایش پیدا میکند و این افزایش بدهیها خود مانعی شده تا تسهیلات جدیدی در اختیار تولیدکننده قرار نگیرد.
چرخه معیوب اخذ مالیات بر ارزش افزوده عاملی شده تا پرداخت مالیات برای تولیدکنندهای که هر روز با کاهش تولید و رکود فروش در بازار روبهرو است بهصرفه نباشد.
قوانین و مقررات ضد و نقیض در کشور خود مانعی برای رونق تولید شده است. باید ضمن اصلاح قوانین با محوریت حمایت از تولید، زمان و هزینه صدور مجوزها را به حداقل رساند.
افزایش قابل توجه قیمت مواد اولیه داخلی و خارجی را باید یکی از سدهای جدی رونق تولید در کشور دانست.
تغییر مدام نرخ ارز و سایه سنگین آن بر اقتصاد کشور نیز باید مدیریت شود چراکه امروز تولیدکننده نمیداند آیا کالایی را که امروز فروخته است فردا هم میتواند تولید کند یا خیر.
اشکالات سیستم حملونقل کشور و هزینههای سرباری را که برای تولیدکننده بهوجود میآورد نیز از دیگر مشکلات بخش تولید کشور است.
اما نکته بسیار مهم: نمی توان ادعای حمایت از تولید را داشت در حالیکه شرایط برای قاچاق کالا همچنان در کشور مهیاست. قاچاق ضربه مهلک به تولید کشور است. قبل از هر چیز برخورد قاطع برای ریشهکنی این سم مهلک ضروری است.
در سالی که تمرکز بر تولید و اشتغالزایی محور اصلی شعار سال قرار گرقته لازم است دولت محترم و مسئولان امر بیش از هر زمان دیگری نگاهی موشکافانه به درد و مشکلات تولیدکنندگان بیندازند و برای رفع موانع چارهاندیشی کنند.
اما نکته بسیار مهم و کلیدی که مقام رهبری امسال بر آن تاکید کردهاند و بسیار هم بجاست مساله تمرکز بر تولید دانش بنیان است.
عنصری کلیدی که سال هاست مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته در حالیکه ایران مهد پرورش نخبگان بزرگ و دانشمندان ارزشمند در جهان است.
متاسفانه نبود حمایت کافی و بیتوجهی به این امر مهم، منجر به این شده که بسیاری از دانشمندان و نخبگان ما بار کوچ ببندند و از این دیار سفر کنند. بسیاری از فارغالتحصیلان نخبه ما بیکار هستند.
بسیاری از ایده ها و طرح های دانشبنیان بر زمین مانده و فرصت ظهور پیدا نکرده اند. بسیاری از شرکت های دانش بنیان با کلی طرح و ایده ناامید شدهاند و در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند.
در سالهایی که گذشت ما فقط با جشنواره ها و اهدای جوایز بطور نمایشی از دانش بنیان ها تقدیر کردیم و از شرکت های دانش بنیان فقط یک نام و عنوان در کشور باقی مانده است.
شرکت ها خود را به آب و آتش می زنند تا این عنوان غرورآفرین را دریافت کنند در حالیکه در عمل چقدر حقیقتا محصولات دانشبنیان به عرصه تولید و اشغالزایی وارد شدهاند؟ چند درصد از تولیدات کشور به محصولات دانش بنیان اختصاص می یابد؟ چقدر توانسته اشتغالزایی ایجاد کند؟
چقدر شرکت های دانش بنیان توانسته اند در عرصه تولید حرفی برای گفتن داشته باشند؟
پاسخ این سوالات بسیار تاسف برانگیز است.
امسال با اشاره و تاکید مهم مقام رهبری بر این موضوع کلیدی، وقت آن رسیده که نگاهی کاملا تازه و متفاوت به عرصه دانشبنیان در کشور بیندازیم و چرخ صنعت را این بار با «تولید دانش بنیان» به حرکت در آوریم.
برپایی جشنواره و اهدای جوایز و تیتر و بیلبورد و عناوین دهان پرکن دیگر علاج مساله نیست. باید آستین بالا زد و کمر همت بست برای ایجاد یک تحول تازه در عرصه «تولید دانشبنیان».
شاید لازم باشد تجربیات کشورهای پیشرفته جهان را در بهرهگیری از شرکتهای دانشبنیان و پرداختن به تولید محصولات دانشبنیان بررسی کنیم و بسیاری از این تجربیات موفق را به کار گیریم.
بدون تعارف تولیدکننده دانشبنیان، نخبه، دانشمند، حمایت میخواهد. نه با حرف نه با اهدای جایزه. بلکه حمایت عملی و واقعی میخواهد.
نقدینگی میخواهد؟ تزریق کنیم.
تسهیلات میخواهد بانکها آستین بالا بزنند.
شرایط دشوار مالیاتی را برای این شرکتها تسهیل کنیم.
قوانین دست و پاگیر و زمان بر صدورز مجوزها را برای این شرکتها آسان کنیم.
در تامین مواد اولیه موردنیاز تا میتوانیم شرایطی فراهم کنیم که بتوانند براحتی مواد مورد نیاز را تامین کنند.
در خرید ماشین آلات و دستگاه های موردنیاز و راهاندازی خطوط تولید برای این شرکتها و کسانی که طرحها و ایدههای عملی با قابلیت اجرایی دارند تسهیلات ویژه فراهم کنیم.
باید یک جنبش جدی در به کارگیری نخبگان و فارغالتحصیلان در حوزه های مختلف تولید و صنعت و بهرهگیری از ایدهها و طرحهای دانشبنیان در کشور شکل بگیرد.
اقتصاد کشور بیش از هر زمان دیگری به طرح ها و ایده های نو نیاز دارد. تحول در عرصه آموش و حرکت به سمت آموزش کاربردی که بتواند در عرصه صنعت و تولید ظهور عملی داشته باشد باید در دستور کار جدی قرار گیرد.
تحول در عرصه تولید دانشبنیان زیرساخت می خواهد. باید مسیری را که سالها فقط با دستانداز مواجه بوده هموار کنیم و نگاهی تازه، کارشناسانه و عملگرایانه به این عرصه بیندازیم. نگاهی کاملا متفاوت و با رویکرد صد در صد حمایتی.