
راضیه حسینی
شیر خام، مرغ و تخممرغ ۳ کالای اساسی هستند که قیمت آنها در روزهای آینده تغییر خواهد کرد.
اتحادیههای تولیدکنندگان این ۳ محصول میگویند که هزینههای تولید آنها از پارسال بالا رفته اما قیمت افزایش نیافته است.»
اصلاً نگران نباشید، هر زمانی که دلتان خواست قیمتها را گران کنید؛ نهتنها شیر خام، بلکه از جان مرغ تا شیر آدمیزاد، هر چه خواستید را گران کنید و به انتظار مردم پایان دهید. میدانید که ما خیلی عادت داریم همینطور بیخودی منتظر بمانیم. میدانیم قرار نیست اتفاق مثبتی رخ دهد ولی از انتظارکشیدن خوشمان میآید.
مثلاً طوری منتظر تغییر قیمت دلار و طلا میمانیم انگار در خانهمان، یک گاوصندوق پر از اینها داریم، یا طوری منتظر گرانشدن شیر خام، تخممرغ و مرغ هستیم، انگار برای ورود به گرانی کاملاً آمادهایم و چند یخچال پر از این کالاها داریم. نهتنها مرغ و تخممرغ بهاندازه خریدهایم، بلکه تعدادی از تخممرغها را میخواهیم بگذاریم زیر مرغها تا جوجه شوند و آخر پاییز همهشان را بشمریم.
میدانید؟ ما علاوه بر انتظارکشیدن، عاشق شمردن هم هستیم. مدام پلههای ترقی اقتصادیمان را میشمریم. میخواهیم بدانیم هر بار، و بعد از هر گرانی، چند پله ترقی کرده یا واترقیدهایم! چقدر اوج گرفتهایم و چند تا پلۀ دیگر مانده که به آن بالا بالاها برسیم؟ جایی که دیگر نه از انتظار خبری است و نه شمردن.
جایی که همه چیز مدام گران نمیشود و مردم نباید برای خرید هر چیز، هر روز حسابوکتاب کنند و پول توی جیبشان هر روز استرس داشته باشد که آیا میرسد یا باز هم کم میآید و شرمندۀ صاحبش میشود. باز هم دستان صاحبش پی یک اسکناس بیشتر، بیخودی در جیب وول میخورد و آخرش دست از پا درازتر بیرون میرود. آن بالا بالاها دیگر اوج است و خبری از این چیزها نیست. مسئولان میگویند ما به اوج نزدیکیم.
نگفته بودم؟ ما علاوه بر علاقه به انتظار و شمردن، عاشق باورکردن و امیدبستن به وعدههای مسئولان هم هستیم. هر بار میگویند به اوج نزدیکیم، باورمان میشود، حتی اگر پولی در جیب نداشته باشیم، حتی اگر خالی بشمریم؛ ما باز هم باور میکنیم، منتظر میمانیم و روزها را میشمریم!