جویندگان حقوق

راضیه حسینی
بازرس شوراهای اسلامی کار: «یک ماه حداقل حقوق کارگر معادل یک گرم طلاست.»
آدمیزاد در زندگی باید مدام در جستجوی یک چیزی باشد. سالها پیش گروهی تصمیم گرفتند شانس خود را برای یافتن طلا امتحان کنند و شدند جستجوگران طلا. قبل از آن مردمانی بودند که برای پیدا کردن یک وجب جای خوب و نزدیک به آب و آبادانی، تلاش کردند و در متمدنانهترین حالت ممکن و با صلح و گفتگو جاهای خوب را از چنگ باقی مردم درآورند و یک تمدن تشکیل دادند!
حالا هم نوبت ما رسیده است و باید در جستجوی حقوق درستوحسابی باشیم. این یکی از همه سختتر است. چهبسا پیداکردن و نگهداشتن یک سرزمین تازه از پیداکردن حقوق مناسب آسانتر باشد. در آن شرایط یکی میخوردی دو تا میزدی و اگر زورت میرسید، سرزمین را مال خودت میکردی. هیچ معادلهی پیچیدهای وجود نداشت.
دشمنی که میخواست جایت را بگیرد جلو رویت قرار داشت و میتوانستی بهراحتی او را ببینی؛ ولی حالا اصلاً نمیدانیم باید با چه چیزی مقابله کنیم، تا به حقوق مناسب برسیم. تورم که دستوپا ندارد، گرانی هم موجودی خارجی نیست که برویم یقهاش را بگیریم. ما حتی نمیدانیم پیداکردن حقوق مناسب را باید از کجا شروع کنیم؟ کدام کار میتواند مشکل ما را حل کند؟
حتی جویندگان طلا هم کارشان از ما راحتتر بود. آنقدر میگشتند تا یک چیز طلایی پیدا کنند. یا با آن چیز طلایی زنده برمیگشتند، یا همانجا تبدیل به یک چیز غیر طلایی میشدند. ما حتی همینقدر هم اطلاعات نداریم. نه مسیر جستجویمان مشخص است، نه مقصد.
در واقع ما اگر همینالان هم حقوق مناسب را پیدا کنیم، ممکن است سال بعد همین حقوق، کاملاً نامناسب شود و باز مجبور شویم گروه جستجوی ویژه تشکیل دهیم.
اگر بخواهیم دنبال تورم و گرانی بگردیم، که حتماً یک جایی میان کلی عدد و رقم گم میشویم. از بعد پنجم هم خارج میشویم و در فضا معلق میمانیم. شاید حتی یک بعد جدید پیدا کنیم. بعدی که در آن، با سرعت خیلی زیاد از زمان و تورم میگذریم. شاید بتوانیم برای لحظاتی، طعم ارزانی را بچشیم. بُعدی به نام «فرا تورم»







