خالی بازی جلو تورم!
سهیلا روزبان
بحث حذف صفر از پول ملی ایران سالهاست که در دستور کار دولتها قرار داشته و اخیراً بار دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش عصراقتصاد، در حالی که بسیاری از کارشناسان اقتصادی تأکید دارند این اقدام هیچ تأثیر مثبتی بر تورم یا مشکلات اساسی اقتصاد کشور ندارد، دولت با ارائه این طرح نشان داده که به جای اتخاذ سیاستهای سخت و بنیادی، مسیر اقداماتی روبنایی و ظاهری را در پیش گرفته است؛ اقداماتی که بیشتر شبیه به نوعی «خالیبازی» در مقابل رقیب قدر اقتصاد کشور یعنی تورم است.
هر چند که دولت بیش از کاهش تورم، به دنبال راهی برای تغییر تصور جامعه از نابسامانی فعلی و کاهش ارزش پول ملی است.
حذف صفر: یک تجربه ثابت در اقتصادهای بحران زده
طهماسب مظاهری، رئیس کل اسبق بانک مرکزی و کارشناس برجسته اقتصادی، معتقد است حذف صفر، زمانی در دستور کار قرار میگیرد که کشوری طی چند سال متوالی تورمهای بالا را تجربه کرده و ارزش پول ملی آن بهشدت کاهش یافته باشد. چنین اقدامی در کشورهای موفق دنیا معمولاً پس از اجرای سیاستهای کنترلی موثر بر تورم و ایجاد ثبات اقتصادی انجام شده است. اما در ایران که همچنان درگیر تورم افسارگسیخته، ناترازی بانکها، و کسری بودجه بیسابقه است، حذف صفر بیشتر به یک حرکت صرفاً نمایشی شباهت دارد و تنها ذینفع آن کاهش اندک هزینه های چاپ پولی است که اکنون کمتر مورد استفاده مردم قرار می گیرد.
در ایران که همچنان درگیر تورم افسارگسیخته، ناترازی بانکها، و کسری بودجه بیسابقه است، حذف صفربیشتر به یک حرکت صرفاً نمایشی شباهت دارد و تنها ذینفع ان کاهش اندک هزینه های چاپ پولی است که اکنون کمتر مورد استفاده مردم قرار می گیرد
مظاهری با اشاره به تورمهای بالا و وضعیت نامساعد اقتصادی، اظهار کرد: «حذف چهار صفر در شرایط کنونی به هیچ عنوان کارساز نیست. اگر دولت میخواهد دست به یک اقدام معنادار بزند، باید حداقل ۶ صفر را حذف کند.»
وی معتقد است واحد پول ملی جدید هم میتواند در این مسیر تغییر کند. به گفته او، نام «ریال» نه برای مردم جا افتاده و نه در معاملات روزمره استفاده میشود، بنابراین بهتر است دولت و بانک مرکزی در این زمینه به جای اصرار بر حفظ ریال، با نظر مردم همراه شوند و از اسامی کلیدی چون «تومان» یا معادلهای دیگر استفاده کنند.
مشکل اصلی، تورم و شکاف ساختاری اقتصاد
اما مشکل اصلی حذف صفرها این است که هیچ راهکاری برای رفع مشکلات ریشهای تورم و ضعف ساختاری اقتصاد ارائه نمیدهد. مظاهری تصریح میکند: «ناترازی بانکها، تسهیلات تکلیفی، زیاندهی بانکها، و کسری بودجه، از مهمترین مسائل اقتصادی هستند که برای رسیدگی به آنها باید تمام تمرکز و توان کارشناسی دولت و مجلس بسیج شود. حذف صفر، در شرایط اقتصادی فعلی، جز اتلاف وقت و انرژی فایدهای نخواهد داشت.»
کامران ندری، اقتصاددان، نیز با نظر مشابهی تأکید میکند که حذف صفر از پول ملی ایران، تنها یک تغییر اسمی است و دردی از تورم دوا نمیکند. وی تصریح میکند:« این اقدام شاید فرآیندهای حسابداری را تسهیل کند، اما هیچ تأثیری بر کنترل تورم یا کاهش کاهش ارزش پول ملی ندارد.»
ندری همچنین به تجربه ترکیه اشاره میکند که حذف شش صفر از لیر را تنها پس از کنترل تورم و ثبات در شاخصهای اقتصادی اجرا کرد. در ایران، اما بدون اصلاحات ساختاری در سیاستهای پولی و مالی، حذف صفرها ممکن است به یک اقدام موقت تبدیل شود و بهزودی به نقطه آغاز همین مسیر اشتباه بازگردیم.
حذف صفر بدون ثبات اقتصادی، نتیجهای ندارد
محسن صادقی، کارشناس پولی و بانکی، درباره پیامدهای حذف صفر از پول ملی در چارچوب بیثباتی اقتصاد در گفتگو با بازار هشدار میدهد. او با اشاره به سیاستهای اخیر دولت، مانند حذف ارز نیمایی و ایجاد بازار توافقی، معتقد است که این سیاست تنها باعث افزایش بیرویه قیمت دلار و کالاها شده و به جای کاهش فشارها، هزینههای اقتصادی را بالا برده است. وی اضافه کرد: «حذف صفرها شاید سیستم بانکی و معاملات را آسانتر کند اما به دلیل عدم کنترل تورم و ثبات ارز، نتایج آن صرفاً به تشدید بحران و بیاعتمادی بیشتر مردم منجر خواهد شد.»
صادقی معتقد است پیش از هرگونه تصمیم جدی در حذف صفرها، بانک مرکزی باید سیاستهای پولی و ارزی خود را اصلاح کند. وی تأکید دارد تا زمانی که بیثباتی سیاسی، کسری بودجه، و مدیریت ضعیف اقتصادی وجود داشته باشد، تغییرات روبنایی و از جمله حذف صفرها، مشکلات اصلی اقتصاد کشور را پوشش نمیدهند، بلکه آنها را پنهان خواهند کرد.
پول ملی ضعیف یا سیاستهای ناکارآمد؟
کارشناسان اقتصادی معتقدند حذف صفرها در کشورهای موفق، مانند آلمان پس از جنگ جهانی اول یا ترکیه در سال ۲۰۰۵، به دلیل اتخاذ سیاستهای بلندمدت و ثبات اقتصادی نتیجهبخشو از همه مهمتر ورود به عرصه تعامل و مبادله جهانی بوده است. اما نمونههایی چون برزیل، آرژانتین، ونزوئلا و زیمبابوه، که بدون کنترل عوامل زیربنایی اقتصادی دست به حذف صفر زدهاند، نهتنها موفق نشدند، بلکه به دورههای بعدی بحران بازگشتند.
تا زمانی که بیثباتی سیاسی، کسری بودجه، و مدیریت ضعیف اقتصادی وجود داشته باشد، تغییرات روبنایی و از جمله حذف صفرها، مشکلات اصلی اقتصاد کشور را پوشش نمیدهند، بلکه آنها را پنهان خواهند کرد
زیمبابوه، یکی از پرآوازهترین ناکامیهای حذف صفر، حتی پس از حذف ۱۲ صفر از پول ملی خود، همچنان گرفتار ابرتورم است.ونزوئلا نیز بارها دست به حذف صفر زده، اما هماکنون با یکی بیارزشترین پول ملی در سطح جهان مواجه است.
آسیب بزرگی که ایران ممکن است با عدم اصلاح بنیادی اقتصاد خود با آن مواجه شود، مشابه همین کشورهاست. عدم کنترل تورم و کاهش ارزش ریال باعث شده که اعتماد مردم به پول ملی پایین بیاید و حذف صفرها نمیتواند این وضعیت را تغییر دهد.
حذف صفر به تنهایی چارهساز نیست
بنا به آنچه گفته شد؛ کارشناسان اقتصادی تأکید دارند که حذف صفر باید در چارچوب یک برنامه اصلاحات اقتصادی گسترده و حتی پس از اجرای موفق ان اجرا شود. این تغییر تنها زمانی موفق خواهد بود که تورم کنترل شده و اقتصادی باثبات فراهم شده باشد.
ایران اما برای رسیدن به این نقطه، نیازمند سیاستهای سختگیرانهتری است، از جمله واقعیکردن قیمت حاملهای انرژی، کاهش کسری بودجه، اصلاحات ساختاری در نظام بانکی و مالی، تجدید نظر در حوزه سیاست خارجی و برقراری تعامل بیشتر با جهان و… وگرنه اقدامات روبنایی مانند حذف صفرها، تنها شبیه به یک بازی «گل یا پوچ» در برابر مشکلات عمیق اقتصادی است.
اگر دولت و مجلس همچنان به چنین سیاستهایی بسنده کنند، باید منتظر عمیقتر شدن بحرانهای اقتصادی کشور باشیم. به جای حذف صفرها، باید «تورم» حذف شود. این تنها راه واقعی ثبات و مدیریت اقتصادی پایدار است.