راضیه حسینی
محمدی، کارشناس اقتصادی در گفت و گو با «انتخاب»: «سفرهها رو به کوچک شدن رفته؛ شبیه به حالتی مانند جیرهبندی. دولت سیزدهم با شعار محرومیتزدایی و گره نزدن معیشت مردم به تحریمها کار خود ر آغاز کرد، اما با آوار شدن واقعیتها بر سر خود مواجه شد.»
الان هم دولت با همین شعار در حال انجام کار است، ولی گویا یک «دال» جامانده و با قدرت در حال «محرومیتزایی» است، و اگر با اهمین سرعت به کار خود ادامه دهد، احتمالاً تا چند وقت دیگر اصلاً سفرهای باقی نخواهد ماند که کوچک و بزرگش را اندازه بگیریم. همان دم در دو سه تا تکه نان بین اعضای خانواده تقسیم میشود و تمام.
البته این موضوع مربوط به وقتی است که نان هنوز گران نشده است. با گرانی این مورد هم میتوانیم شاهد تلاش مردم برای یادگیری فتوسنتز از گیاهان باشیم.
هرچند این مسائل پیش پا افتاده نباید ذهن مسئولان ما را درگیر کند، مطمئناً مملکت موارد بسیار مهمتری از شکم خالی مردم و اندازهی سفرههای آنان دارد. مسائلی که باعث میشود نمایندگان مجلس تا دیروقت در مجلس بمانند و کار کنند. ما همه میدانیم مسئولان این روزها چقدر سرشان شلوغ شده و تا به نتیجه نرسند آرام نمیگیرند.
میدانیم دغدغهی تصویب بعضی از لایحهها آنقدر وقتشان را گرفته است که اصلاً یادشان رفته اجزای تشکیلدهندهی یک انسان پوشش ظاهری آن نیست، بلکه معده، روده و باقی موارد است که مدام در حالی خالی و خالیتر شدن است. فراموش کردهاند انسان برای زنده ماندن به خوراک نیاز دارد، نه نوع پوشاک مد نظر مسئولان.
البته حق دارند، اگر شکم آدمیزاد طوری طراحی شده بود که جایی بیرون از بدن قرار داشت و هر وقت خالی میشد با آژیر ممتدی، مثل دزدگیر اتصالیکردهی خودرو، اعلام میکرد، آن وقت مسئولان شاید مجبور میشدند کاری برای کمبود غذا و جیبهای خالی انجام دهند، وقتی صدای آژیر کل کشور را برمیداشت دیگر راهی جز تلاش برای خاموش کردنش نداشتند.
ولی چون عضوی پنهان است و هرگز نمایش داده نخواهد شد، مسئولان مدام یادشان میرود که اصلاً وجود دارد.
شاید باید راهی پیدا کنیم تا معدهمان را از درون به بیرون هدایت کنیم.