کد خبر: 011102149673
جامعه و فرهنگروزنامه

در تولیدات رسانه تغییرات محتوایی داشته باشیم

مهدی منتظرقائم/استاد دانشگاه

تحولات فنی، پخش ماهواره‌ای، شبکه‌ های اجتماعی و رسانه‌های بسیار زیادی که به وجود آمدند باعث گستردگی فضا و ایجاد رقابت شدند و بخش زیادی این موارد به‌صورت مستقل یا غیرمستقل بر حوزه رادیو و تلویزیون تأثیر می‌گذارد.

در جهان جدید با یکسری تغییرات در ساختارهای هویتی جوامع روبه‌رو شدیم و جهان پست‌مدرن دنیای ظهور گروهای اجتماعی و فراملی شدن است. نیازهای رسانه‌ای به‌شدت تنوع پیدا کرده است، یک مسیر طبیعی تاریخ در حال طی شدن است که ساختارهای هویتی و مبانی مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هویت جمعی دگرگون می‌شود. به لحاظ کارکردی رسانه خارج از چارچوب هویت‌سازی و هویتمندی نیست.

مفهوم مالکیت ساختار سازمان و بسیاری از متغیرها دقیقاً باید حاوی مفهوم هویت اجتماعی و جمعی باشد، اگر این اتفاق نیفتد سازمان رسانه با نیازهای ارتباطی و رسانه محور جامعه هماهنگی نخواهد داشت و به نسبتی که هماهنگی وجود نداشته باشد، تغییرات محتوایی هم سوری تفسیر خواهد شد و کارکرد بنیادی نخواهد داشت.

در جهانی زیست می‌کنیم که زنان، جوانان و اقلیت‌های زبانی و دینی، معلولان و بسیاری از گروه‌های بزرگ اجتماعی در یک فرایند هویت‌یابی تاریخی قرارگرفته‌اند. ظهور گروه‌های اجتماعی اصلاً مسئله‌ای نیست که ما بتوانیم آن را به نیروهای خارجی و این‌گونه موارد حواله کنیم.

در واقع ما یک تطور تاریخی را طی می‌کنیم که نتیجه آن در کنار تحولات فناورانه، باعث شده تا مطالبه در اطلس اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع برای تنوع، تطور و تکثیر در همه محتواهای رسانه‌ای افزایش پیدا کند.

همچنین تکنولوژی‌هایی آمده است که می‌تواند به شیوه‌های مختلف خارجی و فرامرزی و وابسته به نیروهای متخاصم یا گروه‌های مبارز داخلی به‌صورت واقعی یا انحرافی به میراث‌های ارتباطی، رسانه‌ای و تطوری که در جامع پیش می‌آید پاسخ دهد.

جامعه ما از نظر برخی شاخص‌ها به نظر می‌رسد بنا بر علل مختلف تطورات داخلی خیلی بیش‌تری نسبت به کشورهای همسایه داشته است، عملکرد برخی از نیروهای خارجی در جامعۀ ما مشهودتر است و تخاصم بیشتری علیه جامعه ما اتخاذ شده که این موضوع شرایط را خاص‌تر می‌کند.

حرکت در این مسیر و حفظ چارچوب و مرکزیتی که بتواند ما را از امروز به فردا برساند و پالایش انجام دهد و همچنین هرم هویت‌یابی اجتماعی را مدیریت کند، اهمیت روزافزونی پیدا می‌کند، نقشی که رسانه تلویزیون در جهان آینده خواهد داشت نه‌تنها کم‌رنگ نخواهد بود بلکه نسبت به دهه‌های گذشته افزایش هم پیدا خواهد کرد.

اگر نیروها واگرا عمل می‌کنند و حجم و شدت فعالیت‌های زیادی دارند، در این صورت نیاز به همگرایی هرچه بیشتر است تا بتوانیم عمل نیروهای واگرا را خنثی و مرکزیت هویت جمعی خود را حفظ کنیم.

اینکه نیاز است در تولیدات رسانه تغییرات محتوایی داشته باشیم، باید در تولید محتواها تنوع ایجاد کنیم و همچنین در حوزه نرم‌افزار محتوا انجام دهیم. مباحث محتوایی دانش، فعالیت، نیرو، افکار و سواد جدید می‌طلبد.

در پذیرفتن ضرورت ایجاد تغییرات در حوزه تولید محتوا چند دهه تأخیر داشتیم، درگیر یک واپس‌گرایی و عقب‌ماندگی در حوزه دانش مربوط به تولید محتوا شدیم. نظام تولید سریال و شوهای تلویزیونی درگیر مبانی و بدیهیات شده است که کیفیت تولیدات، شاخص‌های فنی، ارتباطی و کارکردی از سطح انتظار کافی برخوردار نیست.

تغییرات محتوایی بدون تغییرات سازمانی اگر هم اتفاق بیفتد امر مستمر و درازمدت نخواهد بود، تا زمانی که تغییرات سازمانی را نتوانیم مدریت کنیم، نمی‌توان به ابداعات محتوایی امید چندانی داشت. تغییرات سازمانی در سه سطح فرا سازمانی، کلان سازمانی و خرد سازمانی مطرح است.

مسئولان صداوسیما برای اینکه تغییرات را دامنه‌دار کنند باید هرچه سریع‌تر به سراغ تغییرات سازمانی بروند و نیاز است هماهنگی بیشتری با سطوح فرا سازمانی در سطح کلان سازمانی داشته باشیم.

رابطه سازمان صداوسیما با سطح فرا سازمان یعنی دستگاه‌های بالادستی بسیار آشفته است، برای آنکه یک سازمان رسانه‌ای فعال داشته باشیم باید خلاقیت و نوآوری در درون خود سازمان صورت بگیرد.

تا زمانی که ملاحظات بسیار عدیده فردی، جناحی، سازمانی و دستگاهی نیروهای امنیتی و اقتصادی و سه قوه می‌توانند در عملکرد سازمان صداوسیما مداخله کنند، سازمان صداوسیما بیش از آنکه بتواند میدان عمل داشته باشد درگیر احتیاط و سیستم سازی می‌شود.

اگر اقتدار سازمان صداوسیما را می‌پذیریم و برای آن یک رسالتی قائل هستیم باید مرز گروه‌های فشار را برای نفوذ در این سازمان تعریف کنیم، اگر قرار باشد مثل گذشته نیروهای فرا سازمانی و دستگاه‌های هم‌عرض وارد شوند و تک‌تک آیتم‌ها و محتواها را گزارش کنند و پیرو آن‌ها فشارهای زیادی به عملکرد سازمان وارد کنند، نتیجه مطلوب نخواهد شد.

رابطه نهادی رسانه‌های جمعی با نهادهایی مثل سیاست، اقتصاد و فرهنگ در ایران آشفته شده است، متأسفانه در ایران هر زمان که پیرامون حوزه ارتباطات جمعی صحبت می‌شود، ذهن بلافاصله یک فهم سازمانی را مطرح می‌کند. به دلیل غلبه افراد غیرمتخصص و نگاه بیرونی به عرصه ارتباطی، آفتی ایجاد شده که نگاه نهادی را محو کرده و نگاه سازمانی را جایگزین آن کرده است.

سازمان صداوسیما تقریباً هیچ رابطه‌ تشکیلاتی و قابل دفاعی با بدنه‌ای که در حوزه ارتباطات جمعی کار می‌کند، در حال حاضر ندارد.متأسفانه رابطه رسانه رادیو و تلویزیون با مطبوعات، سینما، حوزه چاپ و نشر کتاب و آموزش عالی سیستماتیک نیست. تغییرات محتوایی انجام شده خوب است اما با تأخیر بسیار زیاد و حجم بسیار کم اتفاق افتاده و برای عامه مردم و حتی متخصصان خیلی معنادار نشده است.

بازبینی بحث نیروی انسانی یکی از اقداماتی مهمی است که در صداوسیما باید انجام شود، نیروی انسانی باید بازنمایی کننده نماینده مخاطبان باشد. سازمان صداوسیما به لحاظ سنی، جنسیتی، قومیتی، سیاسی و جغرافیایی باید به سمتی حرکت کند که بیش از گذشته به مردم نزدیک شود.

در حال حاضر به فرهنگ یادگیری در سازمان صداوسیما و تنوع پرسنلی نیاز است. بدون همکاری و هماهنگی نیروی انسانی، امکان تغییر وجود نخواهد داشت. باید یک بازنگری درباره مخاطب و نیاز آن صورت بگیرد و مخاطب به‌عنوان یک انسان عاقل کنشگر در نظر گرفته شود و عوامل درون‌سازمانی و برون‌سازمانی اثرگذار بر صداوسیما بازتعریف شود.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا