راضیه حسینی
احتمال کاهش قیمت خودرو وجود دارد به شرط اینکه همه به هم کمک کنیم.»
دقیقاً مثل باقی مسئولان. مثلاً وزیر ارتباطات نمیتواند سرعت اینترنت را تعیین کند، وزیر آموزش و پرورش نمیتواند کیفیت آموزش را تعیین، وزیر راه از پس تعیین کیفیت جاده برنمیآید و وزیر رفاه هم هیچوقت نمیتواند تعیین کند مردم چقدر رفاه داشته باشند. این یک امر طبیعی است. مگر رئیس جمهور میتواند در امور مملکت دخالت و چیزی را تعیین کند؟
مسئولان همیشه به دموکراسی صد در صدی اعتقاد داشته و دارند. هرگز به خود اجازه نمیدهند در کاری که حتی به طور کامل و جامع مربوط به آنهاست و اصلاً به کس دیگری ربطی ندارد، دخالت کنند. همه چیز باید مردمی باشد. حتی قیمت خودرو. مردم باید کمک کنند قیمتها پایین بیاید. حالا اینکه چطور؟ ما خودمان هم نمیدانیم.
ولی بالاخره یک طوری میشود. مثلاً میتوانیم منتظر بمانیم ببینم خود خودروها چه تصمیمی میگیرند. میتوانیم یک نظرسنجی بینشان برگزار کنیم و ببینیم دوست دارند چه قیمتی به بازار بیایند.
حتی میتوانیم درباره کیفیت و تعداد ایربگها هم ازشان نظرخواهی کنیم. شاید گفتند اصلاً دلمان نمیخواهد ایربگ داشته باشیم و هرچه نرم و نازکتر باشیم بهتر است.
دوست داریم وقتی زیر یک کامیون میرویم چیزی جز یک خاطره ازمان باقی نماند. ممکن است بگویند دلشان میخواهد صد در دصد افزایش قیمت داشته باشند و همیشه آرزو داشتند در مقابل خودروهای وارداتی کم نیاورند و سپرشان را به خاک بمالند.
در این شرایط ما مردم هم مجبوریم مثل مسئولان به حرف خودروها گوش کنیم و هیچ نظری را تحمیل نکنیم. هر چه باشد در کشور ما دموکراسی برقرار است و همه آزادند نظرات خود را ارائه دهند، حتی خودروها. مگر خودروها دل ندارند. چرا باید طوری با آنها رفتار کرد که انگار بیشعورند.
بهتر است در زمینهی مسکن، خوراک، پوشاک، نیرو و …هم همینگونه تصمیمگیری شود و اجازه بدهیم مسئولان به کارهای مهمتری که دارند برسند. هروقت مشکلی پیش آمد میتوانیم از آنها بخواهیم حلش کنند.
ما در کشورمان با همین شیوهی دموکراسی میتوانیم از همهی موانع رد شویم و حتماً تا هفت، هشت سال دیگر، بلکه هم کمتر، به موفقیتهای عظیمی برسیم. هرچند هنوز نمیدانیم اسم این نوع مملکتداری دموکراسی است؟ یا به قول سید مهدی شجاعی «دموقراضه»